درباره ما |
کد سؤال: ۳۰۲۱۹ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام صادق (ع) خلفا »ابوبکر امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء عمومی »بررسی روایات چند سؤالی قرآن و کتب آسمانی »تحریف قرآن | تعداد بازدید: ۶۴ |
عزیز من! شما کتابهای ما دیدهای؟ کجا دیدهای؟ تمام صحاح سته شما، طبق عبارتی که آقای إبن أثیر جزری در جامع الأصول دارد، ۹۸۰۰ و اندی روایت دارد و فقط کتاب کافی ما، ۱۶۱۹۹ روایت دارد و ۹۰? روایات کافی، مسند است. چرا شما میگویید کتابهای شما سند ندارد؟ مقداری فکر کن و به کتابها مراجعه کن و کتابهای رجالی را ببین. کتابهای رجالیتان را از إبن أبی حاتم و رازی و ذهبی بیایید در یک کفه بگذارید و ما هم معجم رجال مرحوم خوئی (ره) را در کفه دیگر بگذاریم، والله! کتاب مرحوم خوئی (ره)، هزار بار سنگینتر از کتابهای رجالی شماست.nمن در پاسخی که به پروفسور غامدی دادم در کتاب قصة الحوار الهادی، آمدم مقایسه کردم کتابهای رجالی شیعه را با کتابهای رجالی أهل سنت.nبه بنده اطلاع دادند که این بیننده، مجری یکی از شبکههای وهابی است و اجازه نمیدهد به شیعیان تا در آن شبکه صحبت کنند.nشبکه وصال را میبینیم که شبانهروز فحش میدهند؛ شبکه صفا، کارش فحش دادن است؛ شبکه المستقلة، کارش فحش دادن است؛ همین شبکه نور، سراپا اهانت و فحش است و چیز دیگری از اینها ندیدهایم. در ماه رمضان، این ۱۴، ۱۵ شبکه، کارشان فحاشی کردن است.nدر مورد حدیث «قسیم النار و الجنة» بحث کردیم و ثابت کردیم و مضافا که در رابطه با فضیلت أبو بکر، إبن حجر میگوید:nما ۳ روایت بیشتر نداریم و هر ۳ ضعیف است، ولی «یؤید بعضها بعضا» و مطلب تمام است.nدر رابطه با حدیث «قسیم النار و الجنة»، حدأقل ۵۰ روایت آوردیم و اگر ۳ روایت داشته باشیم طبق مبانی رجالی شما «یؤید بعضها بعضا» و مطلب تمام است.nآقای سیوطی در رابطه با أبو بکر، ۶ روایت جمع کرده است و میگوید تواتر است.n nنمونهای از تحریفات و خرافات در کتابهای أهل سنتnدر رابطه با قضیه الاغ که میگویید باید بررسی سندی کرد و رفتید سراغ روایت اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۲۳۷ را که در مورد عفیر، حمار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده و همینطور آقایان وهابیها، الآن چند سال است که در بوغ و کرنا کردهاند علیه شیعه، آیا سند روایت را بررسی کردهاید؟ خود مرحوم علامه مجلسی (ره) در مرآة العقول، جلد ۳، صفحه ۴۸ صراحت دارد این روایت ضعیف است و مرسل. مضافا که اگر شما این را به رخ ما میکشید، ما ۱۰ روایت از کتابهای شما میآوریم که در سندش، حمار قرار گرفته است و در رابطه با سخن گفتن الاغ با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت دارید:n۱. سخن گفتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با حمارnفکلم رسول الله (صلی الله علیه و سلم) الحمار، فکلمه الحمار، فقال له النبی (صلی الله علیه و سلم) ما اسمک؟ قال: یزید بن شهاب، أخرج الله عز وجل من نسل جدی ستین حمارا، کلهم لم یرکبهم إلا نبی، قد کنت أتوقعک أن ترکبنی، لم یبق من نسل جدی غیری و لا من الأنبیاء غیرک، قد کنت قبلک لرجل یهودی و کنت أتعثر به عمدا و کان یجیع بطنی و یضرب ظهری. قال: فقال له النبی (صلی الله علیه و سلم) فأنت یعفور، یا یعفور! قال: لبیک، قال: أتشتهی الإناث؟ قال: لا، ... .nپیامبر (صلی الله علیه و سلم) با یک حمار سخن گفت و آن حمار نیز با پیامبر (صلی الله علیه و سلم) سخن گفت. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) به آن حمار گفت: اسمت چیست؟ گفت: نام من یزید بن شهاب است و خداوند از نسل جدّ من، ۶۰ حمار را آفریده است که فقط انبیاء، سوار بر آنها شدهاند. قبل از تو، من برای یک مرد یهودی بودم و ... . پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فرمود: از این به بعد، اسم تو یعفور است. ای یعفور! حمار گفت: بله، حضرت فرمود: آیا میخواهی برایت زن بگیرم؟ حمار گفت: نه، ... .nتاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج۴، ص۲۳۲ ـ البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج۶، ص۱۶۶ ـ إمتاع الأسماع للمقریزی، ج۷، ص۲۲۶nبرادر عزیزم! زدی ضربتی، ضربتی نوش کن! این خرافهها چیست؟ عزیز من! کسی که خانهاش از شیشه است، سنگ به خانه مردم نمیزند:nمن کان بیته من الزجاج، لا یرمی الحجر. nاجازه بدهید ما بیش از اینها وارد خط قرمزهای شما نشویم.n n۲. آتش زدن احادیث پیامبر (صلی الله علیه و سلم) توسط أبو بکرnشما که میگویید ما اینهمه سند دارید و اینهمه حدیث دارید، اینها را از کجا آوردهاید؟ خود آقای ذهبی در تذکرة الحفاظ، جلد ۱، صفحه ۵ و آقای دکتر صبحی صالح در علوم الحدیث، صفحه ۳۰ میگویند:nبعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و سلم)، از قول عایشه نقل کردهاند:nقالت عائشة: جمع أبی الحدیث عن رسول الله صلی الله علیه و سلم و کانت خمسمائة حدیث ... فدعا بنار فحرقها.nأبو بکر دستور داد تمام احادیث پیامبر (صلی الله علیه و سلم) را جمع کردند و ۵۰۰ روایت شد سپس دستور داد آنها را آوردم و آتشی خواست و تمام آن احادیث را آتش زد و از بین برد.nاگر واقعا احادیث پیامبر (صلی الله علیه و سلم) را آتش زد رفت، شما این احادیث را از کجا آوردهاید؟n n۳. آتش زدن احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) توسط عمر بن خطابnخود جناب عمر دستور داد احادیث جمع کردند:nإن الأحادیث کثرت علی عهد عمر بن الخطاب، فأنشد الناس أن یأتوه بها، فلما أتوه بها، أمر بتحریقها.nو نزد او آوردند و دستور داد تمام آنها را آتش زد.nسیر أعلام النبلاء للذهبی، ج۵، ص۵۹ ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۷، ص۲۲۰ ـ الطبقات الکبری لمحمد بن سعد، ج۵، ص۱۸۸ ـ أضواء علی السنة المحمدیة لمحمود أبو ریة، ص۴۷nبرادر عزیزم! اینها چیست؟nمقداری جلوتر بیا! شما که میگویید همه بحثهای کتابهای ما، حساب شده است و ما روایات ضعیف در کتابهایمان نداریم، ما روایات خرافی نداریم و خرافات فقط در کتابهای شما شیعیان است، من فقط چند تا سؤال دارم:n n۴. تصمیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به خودکشیnدر صحیح بخاری، جلد ۶، صفحه ۲۵۶۱ در برنامه الجامع الکبیر، نقل میکند:nپیامبر (صلی الله علیه و سلم) چندین بار تصمیم گرفت خودکشی کند و بالای کوه رفت و تضمیم گرفت خودش را از بین ببرد. جبرئیل آمد و گفت: ای پیامبر! خودکشی نکن! پیامبر (صلی الله علیه و سلم) هم پشیمان شد.nآیا این است روایت صحیح؟! آیا این است روایت مسند؟!n n۵. نزدیکی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با ۱۱ زن، در یک ساعتnمن عذر میخواهم از همه مسلمانان، است انس بن مالک نقل میکند:nکان النبی (صلی الله علیه و سلم) یدور علی نسائه فی الساعة الواحدة من اللیل و النهار و هم إحدی عشر.nپیامبر (صلی الله علیه و سلم) در یک ساعت، با ۱۱ نفر از زنانش نزدیکی و جماع میکرد.nصحیح بخاری، ج۱، ص۷۱، کتاب الغسل، باب إذا جامع ثم عاد ومن دار علی نسائه فی غسل واحدnآیا این بود احترام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)؟ اگر این را ما مطرح کنیم، چند نفر یهودی و أمثال سلمان رشدیها، به ریش ما نمیخندند؟!n n۶. برهنه شدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)nدر صحیح بخاری، جلد ۱، صفحه ۱۴۳ نقل میکند از جابر که:nوقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) برای ساخت کعبه، سنگ میآورد، یکدفعه لباس و لُنْگش افتاد و لخت مادرزاد دیده شد و به ایشان اعتراض کردند که خودش را بپوشاند.nپیامبری که قرآن معرفی میکند:nوَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍnسوره قلم/آیه۴nآیا این است روایت صحیح شما؟!n n۷. ایستاده بول کرده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)nدر چند روایت در صحیح بخاری آمده است:nکان رسول الله (صلی الله علیه و سلم) یبول قائما.nپیامبر (صلی الله علیه و سلم) ایستاده بول میکرد.nصحیح بخاری، ج۱، ص۶۲، کتاب الوضوء، باب البول قائما و قاعدا و ج۳، ص۱۰۶، کتاب المظالم، باب الوقوف و البول عند سباطة ـ صحیح مسلم، ج۱، ص۱۵۷، باب المسح علی الخفینnآیا خجالت نکشیدند اینها را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بستند؟! آیا حیاء نکردند؟nمن در کنار بیت الله الحرام بودم و با چند نفر از دانشجویان گفتوگو داشتم و گفت:nاگر کسی بگوید من پدر تو را دیدم که در کنار خیابان، ایستاده بول میکرد، شما چه میکنی؟ گفت: بر دهانش میزنم. گفتم: تو که نمیتوانی این سخن را تحمل کنی، به چه جرأتی آمدهاید این نسبت را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میدهید؟! آن هم در کتاب صحیح بخاری.nمن از مردم هرات عذرخواهی میکنم، این سخن آقای نووی است، نه سخن من؛ کار به جایی رسیده که آقای نووی، از استوانههای علمی أهل سنت میگوید:nو صار هذا عادة لأهل هراة یبولون قیاماً فی کل سنة مرة إحیاء لتلک السنة.nمردم هرات، هر سال، یکمرتبه ایستاده بول میکنند برای إحیاء آن سنت پیامبر (صلی الله علیه و سلم).nالمجموع للنووی، ج۲، ص۸۴، ـ شرح سنن النسائی للسیوطی، ج۱، ص۲۰nجالب این است که این آقایانی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت ایستاده بول کردن را میدهند، در رجالشان که رجال خود را به رسول خدا ما میکشند، آقای عقیلی در رابطه با ترجمه سماک بن حرب میگوید:nایشان را روزی دیدهاند که ایستاده بول میکرده است، پس ایشان راوی ضعیفی است و نقل روایت از او ممنوع است.nضعفاء العقیلی، ج۲، ص۱۷۹، دار الکتب العلمیة بیروت،چاپ دوم، سال ۱۴۱۸ ـ الرفع و التکمیل فی الجرح و التعدیل، ج۱، ص۸۱nعجب! اگر یک راوی که یکدفعه ایستاده بول کرده است، ضعیف است و نقل روایت از او ممنوع است، ولی اینچنین نسبت دادن به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اشکال ندارد؟!nجالب این است که آقای نووی در شرح صحیح مسلم، جلد ۳، صفحه ۱۶۶ نقل میکند:nو کان ابراهیم بن سعد لا یجیز شهادة من بال قائما.nابراهیم بن سعد، گواهی و شهادت کسی را که ایستاده بول میکند، قابل قبول نمیداند.nیعنی عادل نیست.nعزیز من! مقداری دقت کنید!nیکی از اساتید میگفت:nعلت اینکه این آقایان أهل سنت این روایت را ساختهاند، این است که دیدند یکسری کارها از خلفاء سر زده است و نتوانستند خلفاء را به مقام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برسانند، لذا مقام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را تنزّل دادند.nاین را خود آقایان أهل سنت نقل میکنند و به ما ربطی ندارد و آقای مالک بن أنس در کتاب الموطأ، جلد ۱، صفحه ۶۵، حدیث ۱۱۲ نقل میکند:nرأیت عبد الله بن عمر یبول قائما.nعبد الله بن عمر را میدیدم که همیشه ایستاده بول میکرد.nالمصنف لإبن أبی شیبة الکوفی، ج۱، ص۱۴۷ ـ شرح معانی الآثار لأحمد بن محمد بن سلمة، ج۴، ص۲۶۸ ـ الإستذکار لإبن عبد البر، ج۱، ص۳۵۸ ـ لسان المیزان لإبن حجر العسقلانی، ج۷، ص۴۱nدر رابطه با خود عمر بن خطاب هم نقل میکنند که ایشان هم ایستاده بول میکرد و وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ایشان را دید، فرمود:nلا تبل قائما.nایستاده بول نکن.nسنن إبن ماجة، ج۱، ص۱۱۲ ـ المستدرک علی الصحیحین للحاکم النیشابوری، ج۱، ص۱۸۵nبرادر عزیزم! نگذارید ما به خط قرمز بیاییم. به خطر قرمزها تجاوز نکنید و احترام شیعه را حفظ کنید تا ما هم احترام شما را حفظ کنیم. ولی اگر زدی ضربتی، ضربتی نوش کن. هدف ما، اهانت نیست.n |