درباره ما |
کد سؤال: ۳۰۱۵۳ | خلفا »ابوبکر »نقد ادله خلافت ( ابوبکر و ... ) از دیدگاه اهل سنت امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن »آیه اولی الامر چند سؤالی | تعداد بازدید: ۴۹ |
صحبت شما مقداری متفرقه بود و شما این بحث را کردید که «وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» و از کلمه «مِنْکُمْ»، تعبیر کردید به «از میان شما»، پس مشخص است که این فرد، فوق بشری نیست و باید از میان مردم انتخاب شود.nبرادر عزیزم! در آیه ۱۵۱ سوره بقره آمده است:nکَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْnرسولی از میان شما برای شما فرستادیم.nآیا باز هم در اینجا میفرمایید که این انتخاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، از میان مردم است و فوق بشری نیست.nدر آیه ۱۲۸ سوره توبه آمده است:nلَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْnپیامبری که از میان خود شما آمده است.nدر آیه ۲ سوره جمعه آمده است:nهُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْnاو خدایی است که پیامبری از میان شما برگزید.nدر اینگونه مسائل دقت کنید و حرفهایی را که بعضی از علماء، بدون حساب و کتاب میزنند، نیاییم همینطوری روی آنتن و در برابر میلیونها بیننده مطرح کنیم.nاینکه در مورد بیعت فرمودید و دفعه قبل هم گفتم، بحث بیعت، غیر از انتخاب خلیفه است. با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم بیعت کردند، ولی بیعت مردم برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، به نبوت مشروعیت نداد. بیعت یعنی: «پیمان بر وفاداری بر عقدی که بسته میشود». در صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۳ ، حدیث ۴۶۹۲ هم آمده است:nو إذا بویع لخلیفتین، فاقتلوا الآخر منهما.nاگر در یک عصری، برای ۲ خلیفه بیعت کنند ... nیعنی خلیفه قبلاً معین شده است و این خلیفه، یا با انتصاب است و یا با انتخاب؛ فرقی نمیکند، خلیفه معین شده و برای آن خلیفهای که معین شده، بیعت میگیرند. بحث خلیفه تمام شده و بحث بیعت رسیده است.nاما اینکه شما راجع به قضایای أبو بکر گفتید، خود أبو بکر صراحتاً میگوید:nإن بیعتی کانت فلتة.nأنساب الأشراف للبلاذری، ج۱، ص۵۹۰nیعنی بیعت من کاملاً اتفاقی و ناگهانی و بدون مشورت بود و متکی بر نصب و مشورت با مردم نبوده است.nجناب عمر، وقتی درباره بیعت أبو بکر میخواهد صحبت کند، میگوید:nفلا یغترن إمرؤ أن یقول: إنما کانت بیعة أبی بکر فلتة و تمت، ألا و إنها قد کانت کذلک و لکن الله وقی شرها.nبیعت أبو بکر، اتفاقی و بدون مشورت و فکر و ناگهانی بود. من هم قبول دارم که بیعت أبو بکر اتفاقی بوده است. بیعت أبو بکر، شرّ خیز و مفسدهخیز بود، ولی خداوند شرش را حفظ کرد.nصحیح البخاری، ج ۸ ص ۲۶، ح۶۸۳۰nخود أمیر المؤمنین (علیه السلام) در صحیح بخاری، جلد ۵، صفحه ۸۳، حدیث ۴۲۴۰ و صحیح مسلم ، جلد ۵، صفحه ۱۵۴ خطاب به أبو بکر میفرماید:nإستبددت علینا بالأمر.nدر أمر خلافت، تو در حق ما استبداد کردی.nاین استبداد را برای ما معنی کنید که چیست؟nدر صحیح بخاری، جلد ۴، صفحه ۱۹۵، حدیث ۳۶۶۹ عایشه صراحت دارد:nلقد خَوَّفَ عمر الناس و إن فیهم لنفاقاً.nعمر برای بیعت با أبو بکر، در میان مردم، رعب و وحشت ایجاد کرد و مردم را ترساند، چون مردم منافق بودند.nخود عمر هم صراحت دارد:nحین توفی الله نبیه صلی الله علیه و سلم إن الأنصار خالفونا و اجتمعوا بأسرهم فی سقیفة بنی ساعدة و خالف عنا علی و الزبیر و من معهما.nوقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، تمام انصار با ما (أبو بکر و عمر) مخالفت کردند و علی و زبیر و تمام کسانی که با آنها بودند، با ما مخالفت کردند.nصحیح البخاری، ج۸، ص۲۶، ح۶۸۳۰nجالب این است:nقال رجل للزهری: فلم یبایع علی ستة أشهر؟ قال: لا و لا أحد من بنی هاشمnمردی به شهاب الدین زهری گفت: درست است که علی تا ۶ ماه بیعت نکرد؟ گفت: نه تنها علی، بلکه هیچیک از بنی هاشم هم در این ۶ ماه بیعت نکردند.nالمصنف لعبد الرزاق الصنعانی، ج۵، ص۴۷۲ ـ السنن الکبری للبیهقی، ج۶، ص۳۰۰ ـ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۸nدر رابطه با قضیه حمله به خانه أمیر المؤمنین (علیه السلام) هم مفصلاً با بینندگان عزیز صحبت کردیم و نیازی به صحبت دوباره نیست. خود جناب أبو بکر در آخر عمرش میگوید:nمن از ۳ کار پشیمانم که ای کاش انجام نمیدادم:nفوددت أنی لم أکن کشفت بیت فاطمة و أن أغلق علی الحرب ... nای کاش! من دستور حمله به خانه فاطمه را نمیدادم، اگر چه خانه فاطمه به عنوان پایگاه نظامی بود ... .nتاریخ الإسلام للذهبی، ج۳، ص۱۱۷ ـ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۱، ص۶۲ ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج۳۰، ص۴۱۸ ـ میزان الإعتدال للذهبی، ج۳، ص۱۰۹ ـ لسان المیزان لإبن حجر العسقلانی، ج۴، ص۱۸۹nآقای ضیاء الدین مقدسی هم میگوید این روایت صحیح است و سیوطی هم در مسند فاطمة، صفحه ۳۴ میگوید این روایت صحیح است و إبن تیمیه حرّانی با آن عداوتی که با أهل بیت (علیهم السلام) دارد، میگوید:nأنه کبس البیت.nعمر و أبو بکر دستور دادند و به زور وارد خانه فاطمه شدند.nمنهاج السنة لإبن تیمیة، ج۴، ص۲۲۰nآن وقت این برادر عزیزم میگویند:nاگر به زور وارد خانه شدند و تهدید به آتش کردند، به خاطر حفظ دین بوده است.nشما مصدرش را هم نگفتید و ما عرض میکنیم أنساب الأشراف بلاذری، جلد ۱، صفحه ۵۷۶ که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) در جلوی درب، عمر را دید:n و قالت فاطمة: یابن الخطاب! أتراک محرقا علی بابی؟ قال: نعم و ذلک أقوی فی ما جاء به أبوک.nفاطمه گفت: آیا آمدهای خانه مرا آتش بزنی؟ عمر گفت: بله، این کار به خاطر تقویت دین پدرت است.nمن از جناب علاقی سؤال میکنم:nآیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای مسلمان شدن افراد، دستور حمله به خانه آنها را داد؟ آیا این دستور جناب خلیفه برای حفظ دین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، مخالف آیه قرآن نیست که میفرماید:nلَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِnسوره بقره/آیه۲۵۶nآیا این مخالف با سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیست؟ آیا خود أمیر المؤمنین (علیه السلام) با مخالفینش اینگونه برخورد کردند که اینجا عمر میگوید: «من برای حفظ دین پیامبر (صلی الله علیه و سلم)، میخواهم خانه فاطمه را به آتش بکشم»؟ این با کدامیک از آیات قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تطبیق میکند که اگر کسی با خلیفهای بیعت نکرد، مستوجب این است که خانهاش باید به آتش کشیده شود. قرآن میفرماید:nفَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْnهر کس که میخواهد ایمان بیاورد و هر کس که میخواهد کافر شود.nسوره کهف/آیه۲۹nاین عمل جناب عمر، قابل توجیه نیست.n |