 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۳۰۱۳۰ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام باقر (ع) خلفا »ابوبکر خلفا »عمر عمومی »بررسی روایات | تعداد بازدید: ۴۳ |
شما کتاب صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۱۵۲، کتاب الجهاد، باب الفیء را بخوانید که از قول خود جناب عمر بن خطاب نقل می‌کند که به حضرت علی (علیه السلام) و عباس گفت:nفلما توفی رسول الله صلی الله علیه و سلم قال أبو بکر: أنا ولی رسول الله صلی الله علیه و سلم ... فرأیتماه کاذبا آثما غادرا خائنا ... ثم توفی أبو بکر و أنا ولی رسول الله صلی الله علیه و سلم و ولی أبی بکر، فرأیتمانی کاذبا آثما غادرا خائنا ... .nوقتی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، أبو بکر گفت: من جانشین رسول الله (صلی الله علیه و سلم) هستم و شما دو نفر [علی و عباس] عقیده‌تان درباره او این بود که او دروغ‌گو و گنه‌کار و حیله‌گر و خائن بود و وقتی أبو بکر از دنیا رفت، من جانشین رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و جانشین أبو بکر شدم و شما دو نفر عقیده‌تان درباره من این بود که من دروغ‌گو و گنه‌کار و حیله‌گر و خائن هستم.nدر صحیح بخاری، جلد ۵، صفحه ۸۲ و صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۱۵۴ صراحت دارد که أمیر المؤمنین (علیه السلام) تا ۶ ماه بیعت نکرد:nو لم یکن یبایع تلک الأشهر.nاین نظریه آقایان أهل سنت است. اگر واقعاً حضرت علی (علیه السلام) خلافت أبو بکر را مشروع و صحیح می‌دانست، در این ۶ ماه چرا بیعت نکرد؟ یا باید بگویید که ـ نستجیر بالله ـ حضرت علی (علیه السلام) مقصر بوده و کار خلاف کرده است، که خودتان هم این را قبول ندارید و حضرت علی (علیه السلام) را جزء عشره مبشره می‌دانید و اگر بگویید که حضرت علی (علیه السلام) خلافت أبو بکر را قبول نداشته است، همان‌طور که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) هم به هیچ‌وجه بیعت نکرد و با حالت غضب از دنیا رفت.nشما رفته‌اید عبارتی را از کتاب کشف الغمة به غلط می‌خوانید و این روایات خودتان را رها کرده‌اید. شما رفته‌اید از کتاب‌های دست سوم و چهارم، روایات ضعیف می‌آورید. ما وقتی حرف می‌زنیم، بررسی می‌کنیم و از صحیح بخاری و صحیح مسلم روایت می‌آوریم و جلد و صفحه و شماره حدیث را می‌گوییم و اگر از کتاب‌های دیگر می‌آوریم، بررسی سندی می‌کنیم و می‌گوییم که این روایت از دیدگاه آقایان أهل سنت، صحیح یا ضعیف است و تمام این قضایا را مطرح می‌کنیم. شما اگر راست می‌گویید، یک روایت از کتاب‌های شیعه بیاورید و بررسی سندی بکنید و مثلاً بگویید در کتاب الکافی فلان روایت هست و کلینی (ره)، علامه مجلسی (ره)، علامه حلی (ره) و شیخ طوسی (ره) هم گفته‌اند روایت صحیح است. وگرنه هر روایتی را آوردن و نقل کردن، کار هر نقالی است و ارزشی ندارد.n | ||