آیا همه با انتخاب عمر به عنوان خلیفه موافق بودند؟ . اینکه آیا خلافت أبو بکر، مبتنی بر مشورتی بوده است یا نه؟ و اینکه در بعضی از شبکههای وابسته به وهابیون، کارشناسشان با قاطعیت تمام و با وجود اینکه این قضیه مثل روز روشن است و «آفتاب آمد دلیل آفتاب» که «آقای أبو بکر قبل از رحلتشان، با صحابه و مهاجرین و انصار و علی و طلحه و زبیر مشورت کرد و همه تائید کردند که آقای عمر، صالحترین فرد برای خلافت است، لذا أبو بکر، عمر را انتخاب کرد»؛ این آقایان هیچ مدرکی را ذکر نمیکنند برای گفتهشان و حرف بدون مدرک، حرف مفت و بیاساس و بیپایه است. واقعاً اگر این آقایان راست میگویند، یک روایت یا سند ولو ضعیف هم باشد، بیاورند که جناب أبو بکر با دیگران مشورت کرده باشد.nاین شبهه، مطلب و ادعای جدیدی نیست. بنده در این زمینه، خیلی کار کردهام تا ببینم واقعاً آیا مطلبی یا روایتی وجود دارد که أبو بکر با صحابه مشورت کرده باشد یا نه؟ در کتابی به نام الآداب الشرعیة (که جدیداً توسط موسسه رسالت بیروت چاپ شده) از امام محمد بن مفلح مقدسی (از بزرگان أهل سنت که از او به عنوان امام تعبیر میکنند و متوفای ۷۶۳ هجری است) این تعبیر آمده است:nلما استخلف أبو بکر عمر (رضی الله عنهما)، قال لمعیقیب الدوسی: ما یقول الناس فی استخلافی عمر؟ قال: کرهه قوم و رضیه قوم آخرون. قال: الذین کرهوه أکثر أم الذین رضوه؟ بل الذین کرهوه.nوقتی أبو بکر میخواست عمر را به عنوان خلیفه معین کند، یکی از صحابه به نام معیقیب گفت: شما از مردم سؤال کن و ببین نظرشان درباره خلافت عمر چیست؟ ایشان رفت از مردم سؤال کرد و گفت: بعضی از خلافت عمر ناراضی هستند و بعضی هم راضی به خلافت عمر هستند. أبو بکر گفت: کسانی که از خلافت عمر ناراضی هستند بیشتر هستند یا کسانی که به خلافت عمر راضی هستند؟ گفت: کسانی که از خلافت عمر ناراضی هستند.nالآداب الشرعیة، ج۱، ص۷۱، با تحقیق شعیب الأرنؤود، موسسه الرسالة ـ بیروت، چاپ ۱۴۱۷ هجریnبینندگان، این روایت را اولین بار است که از من میشنوند و شاید از هیچ شبکهای نشنیده باشند. من یک نرم افزاری از عربستان سعودی با قیمت بالایی تهیه کردم و خیلی آن را بالا و پایین کردم و استفاده من از این نرم افزار، فقط همین یک روایت بوده است.nجالب این است که آقای إبن أبی شیبه (استاد بخاری) میگوید:nفقال الناس: تستخلف علینا فظا غلیظا و لو قد ولینا کان أفظ و أغلظ، فما تقول لربک إذا لقیته و قد إستخلفت علینا عمر؟ قال أبو بکر: أبربی تخوفوننی؟! أقول: أللهم إستخلفت علیهم خیر خلقک.nوقتی مردم شنیدند أبو بکر، عمر را به عنوان خلیفه انتخاب کرده است، آمدند به أبو بکر اعتراض کردند و گفتند: آیا میخواهی یک آدم خشن و بد اخلاق و تند را بر ما خلیفه کنی؟ تو که عمر را به عنوان خلیفه بر ما تحمیل کردی، فردای قیامت جواب خدا را چه خواهی داد؟ أبو بکر گفت: آیا مرا از خدا میترسانید؟! میگویم: خدایا! بهترین خلقت را بر مردم خلیفه کردم.nالمصنف لإبن أبی شیبة الکوفی، ج۸، ص۵۷۴ ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج۵، ص۶۷۸ ـ الطبقات الکبری لمحمد بن سعد، ج۳، ص۱۹۹ ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج۳۰، ص۴۱۱ ـ أسد الغابة فی معرفة الصحابة لإبن الأثیر الجزری، ج۴، ص۶۹ ـ تاریخ المدینة لإبن شبة النمیری، ج۲، ص۶۶۸ ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۳، ص۱۱۶nاین روایت خیلی تند است. اگر این روایت را کتابهای شیعه نقل کرده بودند، آسمان را بر سر آن عالم شیعی خراب میکردند؟ پس این روایت نشان میدهد که تعیین عمر، نظر شخصی خود أبو بکر بوده است. این روایت از نظر سندی هم کاملاً صحیح است.nدر کتاب الإمامة و السیاسة إبن قتیبه دینوری هم آمده است که مهاجرین و انصار آمدند اعتراض کردند.nالامامة و السیاسة لإبن قتیبة الدینوری، تحقیق الشیری، ج۱، ص۳۷nآقای إبن تیمیه حرانی، تئورسین وهابیت و بزرگ نظریهپرداز وهابیت هم میگوید:nمردم اعتراض کردند به أبو بکر که چرا عمر را به عنوان خلیفه، بر ما تحمیل کردی؟nپس این شبکههایی که میگویند خلافت عمر مبتنی بر مشورت بوده، دروغ بیّن و آشکار است.n۲. اما در رابطه با دلائل خلافت أبو بکر، عزیزان دقت کنند و ببینند در رابطه با نماز خواندن أبو بکر به جای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، خودشان چه حرفهایی زدهاند؛ ما اصلاً کاری نداریم.n nأولاً:nدر خود صحیح بخاری از عایشه نقل شده است و میگوید:nمروا أبا بکر فلیصل بالناس، فخرج أبو بکر فصلی، فوجد النبی صلی الله علیه و سلم من نفسه خفه، فخرج یهادی بین رجلین کأنی أنظر رجلیه یخطان الأرض من الوجع، فأراد أبو بکر أن یتأخر، فأومأ إلیه النبی صلی الله علیه و سلم أن مکانک، ثم أتی به، حتی جلس إلی جنبه. فقیل للأعمش: و کان النبی صلی الله علیه و سلم یصلی و أبو بکر یصلی بصلاته و الناس یصلون بصلاة أبی بکر؟ فقال برأسه: نعم.nبه أبو بکر بگویید برود برای مردم نماز بخواند. وقتی أبو بکر رفت نماز بخواند، رسول الله (صلی الله علیه و سلم) احساس کرد حالش بهتر شده است و خودش رفت مسجد و أبو بکر را کنار زد و جلو ایستاد و نماز خواند. به أعمش گفته شد: آیا پیامبر (صلی الله علیه و سلم) نماز خواند و و أبو بکر به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) إقتداء کرد و مردم هم به نماز أبو بکر إقتداء کردند؟ أعمش با تکان دادن سر خود گفت: بله.nصحیح البخاری، ج۱، ص۱۶۲، کتاب الأذان، باب حد المریض أن یشهد الجماعةnپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نماز میخواند و آقای أبو بکر به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) إقتداء میکند و مردم هم به أبو بکر إقتداء میکنند! آیا در طول این ۲۳ نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، همچنین اتفاقی افتاده است؟ آیا آقایان أهل سنت حاضر هستند مثلاً آقای ملک عبد الله بیاید جلو بایستد و مفتی اعظم عربستان سعودی به ایشان إقتداء کند و مردم هم به مفتی اعظم إقتداء کنند؟! خیلی عجیب است.n nثانیاً:nاز آن بالاتر، خود آقای إبن تیمیه صراحت دارد:nنماز خواندن به جای پیامبر (صلی الله علیه و سلم)، دلیل بر این نیست که آن شخص، خلیفه پیامبر (صلی الله علیه و سلم) باشد.nمنهاج السنة لإبن تیمیة، ج۷، ص۳۳۹nچون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) افراد زیادی را به عنوان نماینده در نماز معین کرده است. إبن أم مکتوم و دیگران به عنوان نماینده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نماز خواندهاند.nآقای إبن حزم آندلسی در کتاب الفصل، جلد ۴، صفحه ۱۰۹ مینویسد:n نماز خواندن به جای کسی، دلیل بر جانشینی نیست.n nثالثاً:nمن از آقایان أهل سنت سؤالی دارم و امیدوارم به این سؤال جواب بدهند:nکان سالم مولی أبی حذیفة یؤم المهاجرین الأولین و أصحاب النبی صلی الله علیه و سلم فی مسجد قباء، فیهم أبو بکر و عمر و أبو سلمة و زید و عامر بن ربیعة.nآقای سالم، غلام أبو حذیفه در مدینه در مسجد قباء نماز خوانده و مهاجرین و تمام اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، از جمله أبو بکر و عمر و أبو سلمة و زید و عامر بن ربیعة پشت سر او نماز خواندهاند.nصحیح البخاری، ج۸، ص۱۱۵nاگر بنا است که نماز خواندن دلیل بر خلافت باشد، سالم، غلام أبو حذیفه أولی از همه است؛ چون جناب أبو بکر و عمر هم پشت سر ایشان نماز خواندهاند. آقای إبن أم مکتوم هم حدود ۱۲ بار از طرف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امام جماعت شده است.nآقایان أهل سنت و وهابیت، مقداری فکر و عقل خدادادی خود را به کار بیاندازند:nبزرگان أهل سنت متفق القول هستند که آقای عبد الرحمن بن عوف در یکی از غزوات نماز خواند و صحابه و مهاجرین و انصار هم پشت سر او نماز خواندند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم خودش به او إقتداء کرد.nآقای محمد بن ادریس شافعی، رئیس شافعیها میگوید:nقد صلی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) خلف عبد الرحمن بن عوف فی سفره إلی تبوک.nکتاب الأم للإمام الشافعی، ج۱، ص۲۰۳nآقای إبن أبی شیبه میگوید:nأن النبی صلی الله علیه و سلم صلی خلف عبد الرحمن بن عوف.nپیامبر (صلی الله علیه و سلم) پشت سر عبد الرحمن بن عوف نماز خواند.nالمصنف لإبن أبی شیبة الکوفی، ج۲، ص۲۲۹ ـ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۲۰، ص۴۲۷ ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۴۷ ـ الإصابة فی تمییز الصحابة لإبن حجر العسقلانی، ج۴، ص۲۰۲nاگر بنا است که نماز خواندن دلیل بر خلافت باشد، عبد الرحمن بن عوف شایستهترین افراد است برای خلافت.n nرابعاً:nجالب این است که خود حضرات معتقدند که پشت سر هر امام برّ و فاجری میتوان نماز خواند.n۳. دوستان زیادی از داخل و خارج کشور در این مورد با خود بنده تماس گرفتهاند که اگر بخواهیم به شبکه جهانی ولایت کمک کنیم و در این پاداش بزرگی که شبکه جهانی ولایت در نشر فرهنگ أهل بیت (علیهم السلام) دارد، سهیم باشیم، چه کنیم؟ حتی یک عزیزی از مشهد زنگ زده بود و مصرّ بود که من میخواهم تمام اموالم را برای شبکه جهانی ولایت وقف کنم.nما با بعضی از دوستان و بزرگواران صحبت کردیم و دیدیم که اگر درِ این فیض را بخواهیم ببندیم، شاید أهل بیت (علیهم السلام) راضی نباشند. إن شاء ا... در همین روزها یک شماره حساب در ایران و یک شماره حساب در اروپا و یک شماره حساب در آمریکا اعلام میکنیم و دوستانی که میخواهند در این پاداش بزرگ نشر فرهنگ أهل بیت (علیهم السلام) سهیم باشند، کمک کنند. ما هم دوستان را ملتزم کردیم تمام کسانی که کمک میکنند را در سایت شبکه جهانی ولایت : www.velayattv.com ذکر کنند و برای همهشان هم رسماً یک رسید ارسال شود که هم به عنوان یادگاری و هم به عنوان برکت زندگیشان داشته باشند و هم اینکه نوه و نوادههایشان احساس کنند که پدربزرگشان برای شبکه جهانی ولایت که نشر فرهنگ أهل بیت (علیهم السلام) را دنبال میکند، کمک کرده است تا شاید تأثیرگذار باشد.n |