درباره ما

سلام ازدواج فرزندان آدم چه طور بوده ؟ قابیل و هابیل ؟ با خواهرانشان ازدواج کرده اند ؟ در دین اسلام ازدواح با محارم غیر قانونی است و استدلال معتبر نیست. /؟/؟؟/
کد سؤال: ۲۴۲۵۷نبوت »حضرت آدم (علیه السلام)
احکام فقهی »ازدواج
عقاید شیعه و پاسخ به شبهات آن
تعداد بازدید: ۸۳
سلام ازدواج فرزندان آدم چه طور بوده ؟ قابیل و هابیل ؟ با خواهرانشان ازدواج کرده اند ؟ در دین اسلام ازدواح با محارم غیر قانونی است و استدلال معتبر نیست. /؟/؟؟/

با سلام و احترام

در موردی سوالی که فرمودید چند پاسخ عمده بیان شده است، اولین پاسخی که بیان شده است این است که ازدواج با محارم و حرمت آن تابع جعل حرمت از ناحیه خداوند است و منافات ندارد که خدا در زمان اولاد حضرت آدم حرمت را بردارد و بعد از تولید نسل حرمت را جعل کند، دو روایت در ادامه بیان میشود که به جواز این عمل و سپس جعل حرمت برای ازدواج خواهر و برادر اشاره شده است

سَهْمُهُ عَلَیْهَا قَالَ فَرَضِیَا بِذَلِکَ فَاقْتَرَعَا قَالَ فَخَرَجَ سَهْمُ هَابِیلَ عَلَى لَوْزَا أُخْتِ قَابِیلَ وَ خَرَجَ سَهْمُ قَابِیلَ عَلَى إِقْلِیمَا أُخْتِ هَابِیلَ قَالَ فَزَوَّجَهُمَا عَلَى مَا خَرَجَ لَهُمَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ حَرَّمَ اللَّهُ نِکَاحَ الْأَخَوَاتِ بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ فَقَالَ لَهُ الْقُرَشِیُّ فَأَوْلَدَاهُمَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ الْقُرَشِیُّ فَهَذَا فِعْلُ الْمَجُوسِ الْیَوْمَ قَالَ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِنَّ الْمَجُوسَ إِنَّمَا فَعَلُوا ذَلِکَ بَعْدَ التَّحْرِیمِ مِنَ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع لَا تُنْکِرْ هَذَا أَ لَیْسَ اللَّهُ قَدْ خَلَقَ زَوْجَةَ آدَمَ مِنْهُ ثُمَّ أَحَلَّهَا لَهُ فَکَانَ ذَلِکَ شَرِیعَةً مِنْ شَرَائِعِهِمْ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ التَّحْرِیمَ بَعْدَ ذَلِکَ‏.

از أبو حمزه ثمالى نقل است که گفت: از امام سجّاد علیه السّلام شنیدم که مردى از قریش را روایت بیان میکرد و مى‏گفت: وقتى خداوند توبه آدم علیه السّلام را پذیرفت او با حوّا مجامعت نمود و از زمان خلقت او و حوّا جز در زمین با او نزدیکى نکرده بود و این واقعه پس از پذیرش توبه از جانب خداوند بود و حضرت آدم، خانه خدا و اطراف آن را تعظیم مى‏داشت، و هر گاه قصد نزدیکى داشت هر دو از حرم خارج شده و در بیرون از حدّ حرم‏عمل نزدیکى را انجام مى‏داد، سپس هر دو غسل مى‏کردند، و این به جهت احترام به حرم بود، سپس به حیاط حرم بازمى‏گشت.

بارى از حوّا بیست پسر و بیست دختر متولّد شد، و در هر شکم یک پسر و یک دختر برایش تولّد مى‏یافت، و اوّلین فرزند او «هابیل» همراه با یک دختر بنام «اقلیما» بود، و در زایمان دوم: «قابیل» با دخترى بنام «لوزا»، و لوزا زیباترین دختر او بود، زمانى که آنان به بلوغ رسیدند از ترس فتنه و گرفتارى حضرت آدم همه را فراخوانده و به هابیل پیشنهاد ازدواج با لوزا و قابیل با اقلیما را داد؛ قابیل گفت: از این تصمیم راضى نیستم، آیا خواهر زشت هابیل را به من، و خواهر زیباى مرا به هابیل تزویج مى‏کنى؟حضرت آدم علیه السّلام فرمود: پس میانتان قرعه مى‏اندازم، لوزا و اقلیما سهم هر کدامتان که شد او را با همان تزویج مى‏کنم؛ هر دو بدان راضى شدند، پس میانشان قرعه انداخت؛ پس بر همان رأى اوّل سهم هابیل؛ لوزا خواهر قابیل شد و سهم قابیل اقلیما خواهر هابیل گردید، پس بر اساس همان قرعه آنان را نزد خداوند به زوجیّت هم درآورد و پس از آن خداوند ازدواج با خواهر را ممنوع و حرام فرمود؛ مرد قریشی از امام علیه السّلام پرسید: آیا از آن دو صاحب فرزند هم شدند؟ فرمود: آرى، پرسید: این عمل (ازدواج با خواهر) که امروز رفتار مردم مجوس است، حضرت فرمود: مردم مجوس پس از تحریم الهى این عمل را انجام دادند، بعد به او فرمود: منکر این مطلب مباش، هر آینه این قوانینى است که قبلًا جارى شده، مگر خداوند حوّا را از آدم نیافرید و بعد او را به تزویج آدم درآورد، این نیز یک قانون از قوانین آنان بود، و پس از آن خداوند آن عمل را تحریم فرمود.

طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) -ج‏۲ ؛ ص۳۱۴ مشهد، چاپ: اول، ۱۴۰۳ ق

قرب الإسناد ابْنُ عِیسَى عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ النَّاسِ کَیْفَ تَنَاسَلُوا مِنْ آدَمَ ع فَقَالَ حَمَلَتْ حَوَّاءُ هَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ ثُمَّ حَمَلَتْ فِی الْبَطْنِ الثَّانِی قَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ فَزَوَّجَ هَابِیلَ الَّتِی مَعَ قَابِیلَ وَ تَزَوَّجَ قَابِیلُ الَّتِی مَعَ هَابِیلَ ثُمَّ حَدَثَ التَّحْرِیمُ بَعْدَ ذَلِکَ‏

ازامام رضاعلیه السلام روایت شده است که انسان چگونه از نسل ادم تولید نسل کرد ؟ امام رضا علیه السلام فرمودند : حواء در یک حمل، هابیل وخواهرش ودرحمل دیگر قابیل وخواهر دیگر متولد شدند وبعد هابیل باحمل همراه قابیل وقابیل با حمل همراه هابیل ازدواج کرد وبعد از آن حکم تحریم ازدواج خواهر وبرادر تشریع شد .

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏۱۱ ؛ ص۲۲۶

حمیرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد (ط - الحدیثة) -قرب الإسناد (ط - الحدیثة) ؛ النص ؛ ص۳۶۶ قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ ق.

مرحوم مجلسی بعد از ذکر دو روایت می فرماید :

هذان الخبران محمولان على التقیة لاشتهار ذلک بین العامة

مرحوم مجلسی می فرمایند این دوروایت به دلیل شهرت زیادی که دربین اهل سنت دارند ، حمل برتقیه می شود؛ اضافه بر این مورد، از ادله ای که میتوان برای تردید و عدم پذیرش از مواردی که به عنوان موید برای این نظریه بیان شده است این روایت است

فقال قابیل لا عشت یا هابیل فی الدنیا و قد تقبل قربانک و لم یتقبل قربانی و ترید أن تأخذ أختی‏ الحسناء و آخذ أختک القبیحة فقال له هابیل ما حکاه الله فشدخه بحجر فقتله روی ذلک عن أبی جعفر ع.

بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج‏۱۱ / ۲۱۹ / باب ۵ تزویج آدم حواء و کیفیة بدء النسل منهما و قصة قابیل و هابیل و سائر أولادهما ..... ص : ۲۱۸

مواردی به عنوان ایراد این قول میتوان بیان کرد، از جمله همان ایرادی که مرحوم علامه مجلسی بیان کردند که احتمال قوی تقیه ای بودن روایت وجود دارد، همچنین روایات معارض متعددی که با این نظریه وجود دارد که از جمله آنها روایاتی است که این نوع ازدواج را قبیح و بسیار زشت میداند و برای آن مفسده اولی معرفی میکند و وقتی آن مفسده اولی برای عملی باشد، باید از ابتداء تا انتهاء به حکم عقل عملی یک حکم داشته باشد، یعنی اینطور نیست به خاطر برخی از موارد شارع آن را حلال کند و بعد از زمان آدم دوباره آن را حرام کند، برخی از روایت موید این برداشت می باشد که این مفسده از ابتداء وجود داشته است:

کِتَابُ الْمُحْتَضَرِ، لِلْحَسَنِ بْنِ سُلَیْمَانَ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الشِّفَاءِ وَ الْجِلَاءِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آدَمَ أَبِی الْبَشَرِ أَ کَانَ زَوَّجَ ابْنَتَهُ مِنِ ابْنِهِ فَقَالَ مَعَاذَ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ فَعَلَ ذَلِکَ آدَمُ ع لَمَا رَغِبَ‏ عَنْهُ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ ص وَ مَا کَانَ آدَمُ إِلَّا عَلَى دِینِ رَسُولِ اللَّهِ ص

بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج‏۱۱ / ۲۲۶ / باب ۵ تزویج آدم حواء و کیفیة بدء النسل منهما و قصة قابیل و هابیل و سائر أولادهما ..... ص : ۲۱۸

در این روایت از امام صادق علیه السلام روایت شده است که اگر ازدواج به این صورت اشکال نداشت و حضرت آدم آن را برای فرزندانش انجام داده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله از آن ابایی نداشت، دین آدم هم همان دین پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است(بنابراین حالا که پیامبر صلی الله علیه و آله این عمل را انجام نداده است، حضرت ادم هم که شریعت او را داشته است نیز این ازدواج را انجام نداده است).

در تایید حرمت ذاتی و اولی ازدواج خواهر و برادر، برخی از روایتها بیان کرده اند که این عمل آن قدر زشت و قبیح است که حتی حیوانات هم حاضر به انجام آن نیستند و چطور خدا با آن علو شان و مقام، اساس خلقت و ایجاد نسل را براین عمل کریه استوار کرده است:

فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ صَفْوَةَ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَى الْحَلَالِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنْتُ أَنَّ بَعْضَ الْبَهَائِمِ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُخْتُهُ فَلَمَّا نَزَا عَلَیْهَا وَ نَزَلَ کُشِفَ لَهُ عَنْهَا فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهَا أُخْتُهُ أَخْرَجَ غُرْمُولَهُ ثُمَّ قَبَضَ عَلَیْهِ بِأَسْنَانِهِ حَتَّى قَطَعَهُ فَخَرَّ مَیِّتاً وَ آخَرَ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُمُّهُ فَفَعَلَ هَذَا بِعَیْنِهِ فَکَیْفَ الْإِنْسَانُ فِی إِنْسِیَّتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عِلْمِهِ غَیْرَ أَنَّ جِیلًا مِنْ هَذَا الْخَلْقِ الَّذِی تَرَوْنَ رَغِبُوا عَنْ عِلْمِ أَهْلِ بُیُوتَاتِ أَنْبِیَائِهِمْ وَ أَخَذُوا مِنْ حَیْثُ لَمْ یُؤْمَرُوا بِأَخْذِهِ فَصَارُوا إِلَى مَا قَدْ تَرَوْنَ مِنَ الضَّلَالِ وَ الْجَهْلِ بِالْعِلْمِ کَیْفَ کَانَتِ الْأَشْیَاءُ الْمَاضِیَةُ مِنْ بَدْءِ أَنْ خَلَقَ اللَّهُ مَا خَلَقَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ أَبَداً ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَى عَلَى اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَى فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ وَ هَذَا نَحْنُ قَدْ نَرَى مِنْهَا هَذِهِ الْکُتُبَ الْأَرْبَعَةَ الْمَشْهُورَةَ فِی هَذَا الْعَالَمِ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَنِ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ عَلَى رُسُلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ مِنْهَا التَّوْرَاةُ عَلَى مُوسَى ع وَ الزَّبُورُ عَلَى دَاوُدَ ع وَ الْإِنْجِیلُ عَلَى عِیسَى ع وَ الْقُرْآنُ عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ عَلَى النَّبِیِّینَ ع وَ لَیْسَ فِیهَا تَحْلِیلُ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ حَقّاً أَقُولُ مَا أَرَادَ مَنْ یَقُولُ هَذَا وَ شِبْهَهُ إِلَّا تَقْوِیَةَ حُجَجِ الْمَجُوسِ فَمَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّه‏

حضرت فرمودند: خداوند منزّه است از این عقیده، آنان که اعتقادشان این است در واقع معتقدند که خداوند عزّ و جلّ خلقت و آفرینش احباب و انبیاء و سفراء و حجج و مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام اختیار نموده و قدرت نداشت که آنها را از حلال ایجاد نماید در حالى که عهد و پیمان بسته که خلق را از راه حلال ایجاد نموده و ایشان را پاک و پاکیزه و طیّب و منزّه از هر آلودگى بیافریند. به خدا سوگند برایم نقل کردند که یکى از چهارپایان اشتباها باخواهرش نزیکی و بعد از آن که عمل پایان یافت و معلوم شد که آن ماده خواهرش بوده آلت خود را بیرون آورد و سپس با دندانهایش آن را گرفت و کند و بعد افتاد و مرد.

علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۱۹ ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع - قم، چاپ: اول، ۱۳۸۵ش / ۱۹۶۶

ایراد دیگر به این نظریه این است که طبق برخی روایات، حکم حرمت ازدواج محارم، مدتها قبل خلقت آدم تشریع شده بود واز سوی دیگر، این قول مخالف قول جمیع فقها است .

ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَى عَلَى اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَى فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ.

سپس حضرت فرمودند: واى بر این گروهى که چنین اعتقادی دارند است و گفتار مزبور را مى‏گویند، چقدر اینها بى‏خبرند از آنچه را که فقهاء حجاز و عراق با هم در آن متفق بوده و اختلافى ندارند، خداوند تبارک و تعالى دو هزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السّلام به قلم امر فرمود و آن بر لوح محفوظ جارى شد و حکم تحریم خواهران بر برادران و محرّمات دیگر را تا روز قیامت ثبت و ضبط نمود.

علل الشرائع / ج‏۱ / ۲۰ / ۱۷ باب علة کیفیة بدء النسل ..... ص : ۱۷

چطور می شود حضرت آدم اولادش را مخالف سنت ثابت الهی که سابقه ای به اندازه ۲۰۰۰سال قبل از خلقت آدم دارد وهیچ کدام ازفقها تاکنون چنین نظری نداده اند ، را انجام دهد .

نظریه دوم:

بعد از بیان نظریه اول و توضیح ایرادات و نقائص آن، نظریه دوم مطرح میشود؛ ازدواج در نسل اول اولاد آدم بین دوفرزند از آدم یعنی شیث ویافث باملائکه الهی که به زمین آمدند وبه صورت بشری بوده اند انجام شده است؛ این نظریه، مویدات روایی متعدد دارد:

رَوَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّ آدَمَ ع وُلِدَ لَهُ شَیْثٌ وَ أَنَّ اسْمَهُ هِبَةُ اللَّهِ وَ هُوَ أَوَّلُ وَصِیٍّ أُوصِیَ إِلَیْهِ مِنَ الْآدَمِیِّینَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ وُلِدَ لَهُ بَعْدَ شَیْثٍ‏ یَافِثُ‏ فَلَمَّا أَدْرَکَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُبْلِغَ بِالنَّسْلِ مَا تَرَوْنَ وَ أَنْ یَکُونَ مَا قَدْ جَرَى بِهِ الْقَلَمُ مِنْ تَحْرِیمِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ فِی یَوْمِ خَمِیسٍ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ اسْمُهَا نَزْلَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ شَیْثٍ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ ثُمَّ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ مِنَ الْغَدِ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ وَ اسْمُهَا مُنْزَلَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ یَافِثَ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ فَوُلِدَ لِشَیْثٍ غُلَامٌ وَ وُلِدَ لِیَافِثَ جَارِیَةٌ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ حِینَ أَدْرَکَا أَنْ یُزَوِّجَ ابْنَةَ یَافِثَ مِنِ ابْنِ شَیْثٍ فَفَعَلَ فَوُلِدَ الصَّفْوَةُ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ مِنْ نَسْلِهِمَا وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ عَلَى مَا قَالُوا مِنْ أَمْرِ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ.

من لا یحضره الفقیه / ج‏۳ / ۳۸۱ / باب بدء النکاح و أصله ..... ص : ۳۷۹

و بعد از سپرى شدن این دوران با حوّا نزدیکی کرد، خداوند متعال بر خلاف هر بار تنها شیث را به او عنایت فرمود و با وى دوّمى نبود، اسم شیث هبة اللَّه بوده و اوّلین کسى مى‏باشد که در زمین به عنوان وصىّ تعیین گردید و بعد از شیث خداوند متعال تنها یافث را به وى عنایت نمود و با او نیز دوّمى نبود و وقتى هر دو به سن بلوغ و ادراک رسیدند و حقّ عزّ و جلّ اراده کرد با رعایت نمودن آنچه قلم بر صفحه لوح محفوظ ثبت و ضبط کرده و نکاح خواهر با برادر را حرام اعلام نموده، لذا بدین منظور روز پنجشنبه بعد از ظهر فرشته‏اى از بهشت به نام «نزله» به زمین فرو فرستاد و به جانب آدم امر فرمود که او را به تزویج شیث درآورد و آدم نیز چنین نمود سپس بعد از ظهر فرداى آن روز فرشته‏اى دیگر به نام «منزله» از بهشت به زمین فرستاد و به آدم فرمان داد او را به تزویج یافث درآورد و آدم اطاعت امر نمود از ازدواج شیث با حوریه، پسرى و از تزویج یافث با فرشته ، دخترى متولد شد و پس از به بلوغ رسیدن این پسر و دختر خدای تبارک و تعالى دستور داد دختر یافث با پسر شیث ازدواج کند و پس از این ازدواج انبیاء و سفراء از نسل این دو به عرصه وجود آمدند و باید به خدا پناه برد از آنچه که این افراد گفته اند و معتقدند که نسل انبیاء از تزویج خواهر و برادر بوده است .

اما با دقت در نظریه های مختلف، نظر دوم با توجه به اینکه دارای ادله قوی و زیاد می‌باشد، تقویت می‌شود و هیچ منعی نیز ندارد که خدا بخاطر ضرورت آنهم در اوائل تشکیل نسل انسان، حور العینی را برای ادامه نسل آدم بر زمین بفرستد همچنانکه بخاطر ضرورت، خداوند چند ملکی را برای تعلیم ابطال سحر بین مردم فرستاد همچنانکه در قرآن آمده است که صدالبته از گسترش نسل انسان اهمیت کمتری داشته است، قطعا این نظریه از نظریه اول که ازدواج قبیح و نامناسب می باشد کم اشکال تر است:

وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلىَ‏ مُلْکِ سُلَیْمَنَ وَ مَا کَفَرَ سُلَیْمَنُ وَ لَاکِنَّ الشَّیَطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلىَ الْمَلَکَینْ‏ِ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتىَ‏ یَقُولَا إِنَّمَا نحَْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینْ‏َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَ لَا یَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترََئهُ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ

و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى‏خواندند پیروى کردند؛ سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد، ولى شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروى کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براى آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد مى‏دادند. و) به هیچ کس چیزى یاد نمى‏دادند، مگر اینکه از پیش به او مى‏گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو (و از این تعلیمات سوء استفاده نکن)»، ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند، ولى هیچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زیان برسانند. آنها قسمتهایى را می آموختند که به آنان زیان مى‏رسانید و نفعى نداشت و مسلما مى‏دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند

بقره ۱۰۲

این دو فرشته هاروت و ماروت که جنسشان با آدم فرق دارد، بخاطر ضرورت برای کمک به مردم به زمین آمده و ابطال سحر یاد می‌دادند، لذا منعی نیز وجود ندارد که حورالعین که جنسشان با آدم فرق دارد بخاطر ضرورت با فرزندان آدم ازدواج کنند تا نسل آدم که مسئله مهمی است ادامه پیدا کند و مساله هیچگونه امتناع وقوعی و امتناع ذاتی ندارد؛ اقوال دیگری مثل ازدواج با جن در نسل اول یا ازدواج با نسل قبلی قبل از حضرت آدم و برخی از اقوال دیگر نیز مطرح شده است که سعی کردیم به جهت اختصار اقوال قوی تر را مطرح کنیم، امیدواریم مطالب برایتان سود مند باشد.

موفق باشید. گروه پاسخ به شبهات موسسه حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف


* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت