اعتقاد به استغاثه به ائمه از ضروریات تشیع است؟
باسلام دوست گرای هر چند توسل از ضروریات دین نیست ولی مسئله کمک خواستن و واسطه قرار دادن ، انبیاء ، امامان و صالحان به پیشگاه خداوند ریشه قرآنی دارد چنانچه خداوند، در قرآن کریم میفرماید :یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ .مائدة، آیه۳۵ ای کسانی که ایمان آوردهاید ، از خدا بترسید و برای تقرب به او وسیلهای بجویید . این آیه به تمامی مؤمنین دستور میدهد که به هر وسیلهای که سبب تقرب به خداوند میشود تمسک بجویند ؛ بنابراین تقرب به خداوند بدون وسیله و واسطه امکان ندارد :شیعیان در حقیقت همان کار را می کنند که خداوند به آن امر کرده است پس منحصر کردن استعانت به خداوند صحیح است و هرگز منافاتى با استعانت از اسباب ندارد؛ زیرا اگر این اسباب استقلال در تأثیر داشته باشند در این صورت استعانت از آنها منافات با استعانت از خداى متعال دارد امّا اگر این اسباب را مستقل ندانیم و بگوییم لامؤثر فى الوجود الّا اللَّه در این صورت استعانت از آنها منافاتى با توحید در استعانت ندارد و قرآن نیز فرموده است: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ با این وجود اگر شخص کسی را مستقل در تأثیر نداند بلکه او را عبد خدا بداند که با اراده و مشیّت الهى و به اذن خدا کار مى کند در این صورت استغاثه به او عین توحید و بلکه موجب تقرب به خداوند مى گردد توسل شیعیان در حقیقت بر گرفته از سیره خود اهل بیت است که شعار آنها یا محمد یا محمد بوده است اگر این کار اشکال داشت چرا ائمه نیز چنین میکردند در روایت صحیحی چنین آمده است
پس منحصر کردن استعانت به خداوند صحیح است و هرگز منافاتى با استعانت از اسباب ندارد؛ زیرا اگر این اسباب استقلال در تأثیر داشته باشند در این صورت استعانت از آنها منافات با استعانت از خداى متعال دارد امّا اگر این اسباب را مستقل ندانیم و بگوییم لامؤثر فى الوجود الّا اللَّه در این صورت استعانت از آنها منافاتى با توحید در استعانت ندارد و قرآن نیز فرموده است: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ با این وجود اگر شخص کسی را مستقل در تأثیر نداند بلکه او را عبد خدا بداند که با اراده و مشیّت الهى و به اذن خدا کار مى کند در این صورت استغاثه به او عین توحید و بلکه موجب تقرب به خداوند مى گردد توسل شیعیان در حقیقت بر گرفته از سیره خود اهل بیت است که شعار آنها یا محمد یا محمد بوده است اگر این کار اشکال داشت چرا ائمه نیز چنین میکردند در روایت صحیحی چنین آمده است بسند صحیح: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: شِعَارُنَا یَا مُحَمَّدُ یَا مُحَمَّدُ وَ شِعَارُنَا یَوْمَ بَدْرٍ یَا نَصْرَ اللَّهِ اقْتَرِبْ اقْتَرِبْ وَ شِعَارُ الْمُسْلِمِینَ یَوْمَ أُحُدٍ یَا نَصْرَ اللَّهِ اقْتَرِبْ وَ یَوْمَ بَنِی النَّضِیرِ یَا رُوحَ الْقُدُسِ أَرِحْ وَ یَوْمَ بَنِی قَیْنُقَاعَ یَا رَبَّنَا لَا یَغْلِبُنَّکَ وَ یَوْمَ الطَّائِفِ یَا رِضْوَانُ وَ شِعَارُ یَوْمِ حُنَیْنٍ یَا بَنِی عَبْدِ اللَّهِ [یَا بَنِی عَبْدِ اللَّهِ] وَ یَوْمِ الْأَحْزَابِ حم* لَا یُبْصِرُونَ وَ یَوْمِ بَنِی قُرَیْظَةَ یَا سَلَامُ أَسْلِمْهُمْ وَ یَوْمِ الْمُرَیْسِیعِ وَ هُوَ یَوْمُ بَنِی الْمُصْطَلِقِ أَلَا إِلَى اللَّهِ الْأَمْرُ وَ یَوْمِ الْحُدَیْبِیَةِ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ وَ یَوْمِ خَیْبَرَ یَوْمِ الْقَمُوصِ یَا عَلِیُّ آتِهِمْ [ائْتِهِمْ] مِنْ عَلُ وَ یَوْمِ الْفَتْحِ نَحْنُ عِبَادُ اللَّهِ حَقّاً حَقّاً وَ یَوْمِ تَبُوکَ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ وَ یَوْمِ بَنِی الْمُلَوَّحِ أَمِتْ أَمِتْ وَ یَوْمِ صِفِّینَ یَا نَصْرَ اللَّهِ وَ شِعَارُ الْحُسَیْنِ ع یَا مُحَمَّدُ وَ شِعَارُنَا یَا مُحَمَّدُ. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، ، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.ج۵ ؛ ص۴۷ در این روایت امام صادق علیه السلام بیان داشته است که شعار ما یا محمد یا محمد است در منابع اهل سنت نیز نقل شده است که صحابه نیز متوسل می شدند اگر واقعا توسل مصداق من دون الله باشد باید گفت صحابه کار شر آلودی را انجام دادهاند بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله ابوبکر خودش را روى بدن حضرت انداخت و خطاب به آن حضرت گفت : اذکرنا یا محمّد! عند ربّک، سبل الهدى والرشاد فی سیرة خیر العباد محمد بن یوسف الصالحی الشامی الوفاة: ۹۴۲هـ ، ۱۲ ص ۲۹۹ شعار لشگریان ابوبکر در جنگ با مسیلمه کذاب یامحمداه بوده است. طبری در تاریخش که ابن تیمیه این کتاب را از صحیحترین کتب تاریخ می داند، می نویسد : کان شعارهم یومئذ یا محمداه . تاریخ الطبری ج ۲ ص ۲۸۱ . نقل شده است عمر بن عبدالله وقتی که فلج شد و بر زمین نشست، شخصى به او گفت: محبوبترین فرد در نزد خود را بخوان (تا به فریادت برسد). او نیز گفت: یا محمد! به فریادم برس. سپس ایستاد و به راهش ادامه داد . این جریان در این آدرس بطور مفصل ذکر شده است http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=۱۷۴ اینهای که این اشکال را میکنند آیا صحابه این آیات سوره احقاف را ندیدند که به غیر خدا متوسل میشدند!!! موفق باشید گروه پاسخ به شبهات
|