با سلام و احترام

اولین نکته ای که در پاسخ به این سوال ذکر میشود این است، دلیل و حکمت اصلی در امر غیبت امام زمان علیه السلام، به صورت قطعی بعد از ظهور امام روشن میشود و آنچه ذکر میشود عمدتا به عنوان حکمت و مطالب ظنی است و همانطور که بیان فرمودید یکی از این موارد، حفظ جان امام است:

إِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ لَا یَنْکَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ‏

کمال الدین، ص۴۷۹

نکته دیگری که باید بیان شود و شما نیز بیان فرمودید، حکمت حفظ جان امام علیه السلام، شرط ظهور است ولی به این صورت نیست که بعد از ظهور و برقراری حکومت صالحان بازهم لازم باشد که این حکمت و شرط استیفاء شود، به صورت خلاصه این شرط، شرط ظهور و ورود به عهد ظهور است، ولی قرار دادن آن به عنوان شرط استمراری و ادامه دار، مشخص نیست و دلیلی برای شرط قرار دادن آن نداریم، امام زمان علیه السلام مدت بسیار طولانی بعد از ظهور به شهادت میرسند که فضای آن با فضای عهد غیبت کاملا متفاوت است، به عبارت ساده تر: بنابر اینکه امکان به شهادت رسیدن امام زمان را یکی از حکمتهای غیبت بدانیم، اگر ایشان غیبت نکند دشمنان ایشان میتوانند به ایشان دسترسی پیدا کنند و ایشان را به شهادت برسانند و اگر شهادت ایشان اتفاق بیافتد، زمین از حجت خالی خواهد شد، اگر زمین حتی به مقدار چشم بهم زدنی بدون امام باشد، زمین اهل خود را فرو میبرد، اگر این اتفاق افتد و هنوز وعده الهی محقق نشده باشد که در قرآن هم به آن اشاره شده است (وَلَقَد کَتَبنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ أَنَّ الأَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ الأنبیاء:۱۰۵)، خداوند خلف وعده فرموده است، خداوند هم خلف وعده نمیکند، بنابراین امام باید حتما زنده باشد، ضمن اینکه احتمال این مساله هم وجود دارد بعد از ظهور امام، خدا به جهت اینکه خلاف وعده اش اتفاق نیفتد تا زمانی که حکومت صالحان محقق شود، حفظ جان حجتش را متکفل شود، همه این موارد اوصافی است که مربوط به قبل از به حکومت رسیدن صالحان و حکومت جهانی امام مهدی علیه السلام است، زمانی که ایشان به حکومت رسید و صالحان وارثان زمین شدند، شرائط و فضا و اقتضائات کاملا متفاوت است و با حکمت بیان شده که عبارت از حفظ جان امام بود ، تناقضی ندارد، در بسیاری از منابع مدت زمان امامت و فرمانروایی امام زمان را چندهزار سال بیان کرده اند که این تفاوت و طول زمانی ایجاب میکند به طورمعمول فضا و شرائط متفاوتی در دو عصر وجود داشته باشد.

اما راجع به قسمت های بعدی سوالتان هم باید بیان شود که در مورد شهادت و رحلت ایشان، روایات متعدد است و احتمال شهادت یا رحلت ایشان، هردو موجود است و شخصی که شما به عنوان قاتل از برخی از منابع بیان کرده اید و جریان شهادت ایشان به صورتی که بیان شده است، امر قطعی و ثابت شده نمی باشد و به فرض صحت، اطلاع کامل از اطراف و اوضاع ایشان در لحظه شهادت در دسترس نیست و به راحتی نمیتوان استبعادی برای شهادت ایشان توسط این شخص تصور کرد.

اما قسمت آخر سوال جنابعالی هم مربوط به لزوم حفظ جان توسط خود ایشان با توجه به قدرتی که دارند، بود، در این مورد هم باید بگوییم انجام امور و تصرفات واعمال امام معصوم، تابع تعیین حدود و وظیفه هایی است که خداوند برایشان تعریف کرده است و تنها وابسته به قدرت داشتن و دانستن و ندانستن اسم اعظم الهی که سبب قدرت است نمی باشد، همچنین دانستن و شناخت قاتل و...توسط خود امام نیز علت تامه برای استفاده از قدرت و توانایی خارق العاده خود نمی باشد؛ این مطلب امری است که مسبوق به سابقه است و امیرالمومنین علیه السلام هم با آن درجه شجاعت و همان علم به اسم اعظم، از مجرای طبیعی عالم خارج نشده و در همان قالب و صورت و مجرای معمول عالم سیر میکردند و از علم خود برای نابودی قاتل خود و همسرشان استفاده نمیکردند، همان طور که فرزند ایشان، حضرت سید الشهدا نیز به همین صورت عمل کرده و علم کامل به همه آنچه برایشان در کربلا اتفاق افتاد داشتند، ولی طبق وظیفه الهی، برای حفظ دین جدشان به ندای الهی برای صیانت دین اسلام پاسخ گفته و به کربلا رفته وبه شهادت رسیدند، بنابراین همه چیز وابسته به ندای خالق و مدبر عالم است و اکثر قریب به اتفاق این موارد بر ما پوشیده بوده و منطقی و غیر منطقی دانستن نوع حیات ایشان، وابسته به علم به این موارد است که همان طور که بیان شد عمده آن بر ما پوشیده است.

موفق باشید گروه پاسخ به شبهات

نظر شما: * نام: * پست الکترونیکی: * متن نظر : * کد امنیتی:

بازگشت