درباره ما

باسلام وعرض ادب.شنیدم دریکی ازجنگ هاپیامبربه حضرت علی دستورتخریب قبرهاوگنبدهایی راداده بودکه ازیک وجب ازسطح خاک بالاترند.آیادرست است؟وگردرست است آیاهمین دستورممنوعیت گنبدبارگاه برروی قبر نیست؟ممنونم.
کد سؤال: ۲۳۹۷۲عمومی »بررسی روایات
عقاید شیعه و پاسخ به شبهات آن » بنای بر قبور
تعداد بازدید: ۳۴
باسلام وعرض ادب.شنیدم دریکی ازجنگ هاپیامبربه حضرت علی دستورتخریب قبرهاوگنبدهایی راداده بودکه ازیک وجب ازسطح خاک بالاترند.آیادرست است؟وگردرست است آیاهمین دستورممنوعیت گنبدبارگاه برروی قبر نیست؟ممنونم.

باسلام

دوست گرامی

بنای بر قبور ریشه ی قرآنی دارد و در سوره کهف آمده:
قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا ً. گروهى مى‏گفتند بنائى بر آن بسازید پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است (ولى آنها که از رازشان آگاهى یافتند و آن را دلیلى بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدى در کنار (مدفن) آنها مى‏سازیم . (سوره کهف،آیه۲۱).
پس ساختن مسجد در کنار قبر ریشه ی قرآنی دارد. و اگر این کار شرک بود قطعا قرآن بدان اشاره می کرد.
روایاتی که این مساله را مطرح کرده اند به دو دسته تقسیم می شوند:
روایات جواز: که دارای چنان تواتر معنوی هستند که جای هیچ توجیهی را برای مخالفین باقی نمی گذارد. مثلا در باب نماز کنار مرقد شریف سید الشهدا، جناب حر عاملی در وسائل الشیعه بابی را به این موضوع اختصاص داده است.
حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۵۱۷، باب ۶۹- اسْتِحْبَابِ کَثْرَةِ الصَّلَاةِ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَرْضاً وَ نَفْلا ...، مؤسسة آل البیت، قم
روایات نهی: این روایات گذشته از این که، برخی دارای ضعف سندی هستند باید علت نهی و یا کراهت آن را جویا شد. که در ذیل به برخی اشاره خواهد شد.
در این مورد خاص، چون ما نص صریح قرآن بر جواز این کار داریم لذا در تعارض بین نص صریح قرآن و روایت قطعا قرآن پذیرفته خواهد شد.
مطلب دیگر این که اگر نماز خواندن کنار قبور از سوی پیامبر نهی شده است پس تمام مسلمانان از صدر اسلام تا کنون که در مسجدالحرام یا مسجد النبی نماز خوانده اند مشرک هستند چون در کنار قبور پیامبران نماز خوانده اند.


و باید دقت کرد از آن جایی که برخی از یهودیان قبر بزرگان خود را قبله قرار می دادند چه بسا پیامبر صلی الله علیه و آله می خواستند با این کار جلوی این بدعت را بگیرد لذا نهی از قبله قرار دادن مقابر کردند.
با توجه به سوره تکاثر، و این که برخی به کثرت قبور مردگان خود افتخار می کردند به این علت به ساخت بناهای آنچنانی رو می آوردند لذا روایات نهی، این جور کارها را نهی می کردند.


روایات نهی از تصویر و مجسمه این ها مربوط به یهود بود. چرا که یهودیان بر روی قبر عکس صاحب قبر را می کشیدند و او را عبادت می کردند. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله دستور به تخریب آنها داد.
اما روایت تسویه به هیچ وجه دال بر تخریب قبور نیست.
آیت الله سبحانی جواب این روایت را به زیبایی داده اند:
در این روایت دو عبارت داریم: ۱. قبراً مشرفاً، ۲. إلّا سوّیته.
درباره واژه اول (مشرفاً) یادآور مى شویم: «مشرف» از مادّه «شرف» به معنى علوّ و بلندى گرفته شده است. و کسانى که از نژاد والایى برخوردارند (همچون فرزندان پیامبر (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم)) «شریف» نامیده مى شوند و به کوهان شتر نیز که از سایر اعضاى بدن وى، ارتفاع چشمگیرى دارد «شرف» گفته مى شود.
در تاج العروس آمده است: «الشرف: العلوّ والمکان العالى، ومن البعیر سنامه، وشُرفات القصر أعالیه»: «شرف به معنى بلندى و مکان بلند است. کوهان شتر را شرف مى نامند و نقاط بلند و مرتفع کاخ ها، و احیاناً بلندى هاى روى دیوار نیز «شرفه» نامیده مى شود»
آیا مقصود از «مشرفاً» هر نوع بلندى است یا بلندى خاصى همچون بلندى شبیه به کوهان شتر یا بلندى پشت ماهى؟! با توجه به مفهوم واژه دوم «سوّیته» خواهیم دید که بلندى خاصى مورد نظر است.
درباره واژه دوم (سوّیته) نیز یادآور مى شویم: فعل «سوَّیتَه» در حدیث، از مادّه «تسویه» گرفته شده که در لغت عرب، دو کاربرد دارد:
۱. برابرى چیزى با چیزى، در اندازه، چگونگى و غیره، مانند مساوات دو خط متوازى در طول، یا برابرى دو سیب از نظر وزن.
در این کاربرد، فعل «سَوّى» به دو مفعول نیاز دارد و مفعول دوم نیز باید با حرف جرّ (مانند «با)» همراه باشد. مانند: سوّى هذا بهذا: این دو شى‏ء را با هم یکسان کرد.
۲. از بین بردن ناهموارى ها و زدودن کجى ها و پستى و بلندى ها از پیکره یک شى‏ء. در این کاربرد، فعل «سَوّى» یک مفعولى بوده و نیازى به مفعول دوم نخواهد داشت. مثلًا هرگاه نجّار، ناهموارى هاى چوبى را با تراشیدن آن از بین ببرد، گفته مى شود: سوّى الخشب.
تفاوت میان دو کاربرد روشن است: در کاربرد نخست، «مساوات» وصفى است قائم به دو شى‏ء، در حالى که در دومى وصفى است قائم به یک شى‏ء (به اعتبار زدودن ناهموارى هاى مثلًا چوب، بدون اینکه مقایسه اى در کار باشد).
اکنون که مفهوم هر دو لفظ ( «مشرفاً» و «سوّیته)» براى ما روشن شد، باید گفت حدیث درباره کیفیت خود قبر سخن مى گوید (به دلیل یک مفعولى بودن آن در حدیث) نه در مقایسه آن با زمین، والّا لازم بود بفرماید: «إلّا سَوَّیتَه بالأرض».
غرض آن حضرت این بود که ابى الهیّاج هر قبرى را که در آن ناهموارى و بلندى و پستى (مانند کوهان شتر، و یا پشت ماهى) وجود دارد، صاف کند و به صورت مسطّح دربیاورد، و حدیث گواه بر این است که باید روى قبر مسلمان، مسطح باشد، نه مسنَّم، مانند پشت ماهى.
در آن زمان سطح قبور هموار نبود، و وسط آن ها مانند کوهان شتر ارتفاع داشت، ویا به صورت پشت ماهى بود، امام (علیه السَّلام) دستور داد که ابى الهیاج قبور را از این حالت بیرون آورد. این سخن چه ارتباطى به ویران کردن قبر از اساس و یا تخریب ابنیه روى آن دارد؟!
آیت الله جعفر سبحانى‏. راهنماى حقیقت‏. ص ۲۱۹.ناشر: نشر مشعر: تهران‏
پس مراد مسطح کردن روی قبر است.
اگر تخریب قبور جایز بود پیامبر صلی الله علیه و آله امر نمی کرد بر روی قبر فرزندش ابراهیم را مرتفع بسازند. حضرت فرمودند: إن رسول الله صلى الله علیه وآله سلّ إبراهیم ابنه سلاًّ و رفع قبره.
علامه مجلسی، ( متوفای ۱۱۱۱ ق). بحارالانوار ج ۲۲ ص ۱۵۷. ناشر: مؤسسة الوفاء. بیروت‏

بنابراین روایات نهی از بناء بر قبور، تخریب قبور عمومیت ندارد بلکه اختصاص به موارد خاص است که به برخی از آنها اشاره شد.


نظر علمای شیعه:
اولا در هیچ کدام از این مواردی که بیان شده سخنی از حرمت بنا بر قبور نشده است. بلکه گفته اند مکروه است.
ثانیا مراد آنها از استفاده ی از کج و .. بر قبور، بناء ساختمان است. کاری که یهودیان بر روی قبرها می کردند.
ثالثا حرم اهل بیت و امامزادگان چون از شعائر هستند باید گرامی نگه داشته شوند. لذا هیچ کدام از علما نسبت به این بقاع متبرکه هیچ اعتراضی نکرده اند بلکه خود نیز تبرک می جستند. نه تنها در بین شیعیان، بلکه اهل سنت نیز بر روی قبور بزرگانشان مقبره می ساختند نمونه آن مقبره ابوحنیفه در کاظمین است.
این تفکر که بناء بر قبور را شرک می دانستند از قرن هفتم و با شکل گیری عقیده وهابیت گسترش پیدا کرد. و قبل از آن امری کاملا رایج بوده مثل بنایی که بر روی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و بسیاری از صحابه ساخته شده بود.

جهت اطلاع به این دو کتاب نیز رجوع کنید

آیین وهابیت
۲ . وهابیت ، مبانی فکری و کارنامه عملی

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت