درباره ما

چرا حکم مرتد اعدام است؟
کد سؤال: ۲۳۸۶۷احکام فقهی
تعداد بازدید: ۳۸
چرا حکم مرتد اعدام است؟

با سلام و احترام

اولین نکته ای که در پاسخ شما بیان می شود این است که ارتداد و قتل مرتد اختصاص به مسلمانان ندارد، بلکه در ادیان دیگر هم مسبوق به سابقه می باشد، به عنوان نمونه به دین یهود اشاره میشود که پیروان خود را به سنگسار و کشتن حتی خواهران و برادران خود در برابر ارتداد از دین می کند:

( اگر نزدیک ترین خویشاوند یا صمیمی ترین دوست شما، حتی برادر، پسر، دختر و یا همسرتان در گوش شما نجوا کند که بیا برویم و این خدایان بیگانه را بپرستیم، راضی نشوید و به او گوش ندهید، پیشنهاد ناپسند او را برملا سازید و بر او رحم نکنید، او را بکشید، دست خودتان باید اولین دستی باشد، او را سنگسار کنید و بعد دستهای تمامی قوم اسرائیل، او را سنگسار کنید تا بمیرد، چون قصد داشته باشد که شما را از خداوند، خدایتان که شما را از بردگی سرزمین مصر بیرون آورد، دور کند)(کتاب تورات، کتاب تثنیه۱۳، قسمت ۶-۷)

نکته دیگرهم در این بین مطرح است این است که در اسلام بین مرتد ملی و فطری و بین زن و مرد در مجازات تفاوت های متعددی قرار داده شده است، غیر از این مطلب، معمولا اثبات ارتداد با شرائط ویژه و مشکلی به اثبات میرسد و تا شخص آن را به صورت علنی بیان و تبلیغ نکند و شهود آن را شهادت ندهند اثبات نخواهد شد؛ تفصیل این مطالب را میتوانید درکتب فقهی مشاهده بفرمایید.

اما درمورد اینکه ارتداد نشانه زورگویی و استبداد و عدم منطق باشد و نشانه ای از زورگویی تلقی شود، مطالبی بیان میشود که با تصور آن، به وضوح برای انسان مبرهن و آشکار خواهد شد که مجازات قتل مرتد، ابدا نشانه از زورگویی نبوده و چه بسا نشانه دفاع از آزادی عقیده و آزادی جامعه و حقوق بشر....می باشد که در ادامه به صورت گذرا به چند مورد از آنها پرداخته خواهد شد:

مورد اول: قتل مرتد دفاع از دین است، دینی که سنگ بنای انسان و شخصیت او میباشد، دینی که از حقوق اولیه او می باشد، زیرا که دین، وسیله راست کرداری او در دنیا و آخرت است و مرتد با ارتداد خود و علنی کردن آن در جامعه، با این پدیده ارزشمند به ستیزه برمیخزد و آن را تهدید می کند، قتل مرتد، وسیله ای برای جلوگیری و مسدود کردن باب این نحوه تهدید و تخریب است که متوجه دین شده است، در واقع ارتداد به مثابه یک ستون پنجم و یک قدرت تخریبی درون دینی می باشد که به مراتب پرخطر از عامل تهدید خارجی است و در واقع قتل او وسیله ای برای توقف این جریان و این آفت می باشد.

مورد دوم :

قتل مرتد دفاع از آزادی انسان است، زیرا هرچه که حرکت تکاملی و روبه جلو انسان را به تاخیر و تعویق اندازد، با آزادی او منافات دارد و تردیدی نیست که مرتد به واسطه این افکار واعمال خود، این حرکت سازنده را به تاخیر می اندازد و بر روح و روان جامعه تاثیر می گذارد و شخص مرتد قبل از پذیرفتن یک دین و وابستگی به آن دارای آزادی است، اما معنا ندارد که شخص بعد از پذیرفتن یک دین و وابسته شدن به آن جریان، رشد آن جریان را متوقف و تعطیل کند.

مورد سوم:

قتل مرتد وسیله برای محافظت از جریان آزادی عقیده است، زیرا عقیده، اساس هر عمل خوب و بد است و عقاید فاسد جامعه را به سمت نابودی و اضمحلال پیش میبرند و مبارزه و مقابله با آن، حرکتی در پاسداشت و محافظت از حرکت و جریان صحیح عقیده است، نمونه محسوس و معقول که میتوان برای این حرکت ذکر کرد این است که مسئولین جامعه نهایت تلاش خود را برای مقابله با شیوع بیماری ها در جامعه انجام میدهند، این در حالیست که این بیماری ها معمولا زندگی دنیایی بشر را تهدید میکند، دفاع از عقیده که ضامن بقای دنیا و آخرت بشر می باشد، بسیار مهم تر و ضروری تر از بیماری ها به نظر میرسد؛ بنابراین حرکت در این مسیر هم که نمونه آن قتل مرتد می باشد، امری ضروری تر به نظرمیرسد.

مورد چهارم:

قتل مرتد حرکتی در جهت حفظ وصیانت از جامعه اسلامی سالم است، به این معنا که جامعه اسلامی، جامعه ای است که براساس مفاهیم و ارزشهای والای بشری شکل گرفته است، شخص مرتد هم به عنوان یک فرد از این جامعه بزرگ میباشد، عقل حکم میکند که مصالح عمومی جامعه و حفظ و صیانت آن، بر مصلحت یک شخص اولویت دارد و حتی در صورتی که کشتن یکنفر عملی استبدادی باشد، بازهم حفظ مصلحت عمومی جامعه برآن رجحان دارد.

مورد پنجم:

قتل مرتد، وسیله ای برای دفاع از حق کرامتی است که خدا به واسطه دین صحیح و فطرت به مردم ارزانی داشته است، انسانی که حق کرامت دیگران را محترم نداند و آن را خوار بشمارد و اصرار به ابراز و علنی کردن آن داشته باشد، قطعا باید عقاب شود و کسی این عقاب را نامناسب نمیداند.

مورد ششم:

خداوند خالق و صاحب همه مخلوقات است و برای آنها تکلیف قرار داده است و همه بشر را مکلف به وظایفی کرده است، ارتداد به منزله انکار و اصرار بر رد این حق صاحب حق و خلف وعده علیه خدا در صورت ورود به دین و بی توجهی به منعم و کسی است که همه نعمتها را به او ارزانی داشته است، می باشد.

مورد هفتم:

اسلام براین باور است که حیات اصلی و حقیقی متعلق به حیات اخروی است و حیات دنیایی به مثابه یک مزرعه و گذرگاه است، هر لحظه که ملحدین و کافرین در این دنیا بیشتر عمر کنند عذاب آنها بیشتر خواهد شد و همانطور که عمر بیشتر برای انسان متقی و درستکار نعمت است، عمر بیشتر برای انسان کافر، به منزله افرایش عذاب می باشد:

وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ ( آل عمران آیه۱۷۸ )

کافران فکر نکنند که در زمانی که به آنها میدهیم خیر آنهاست، به آنها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند ، برای آنها عذابی خوارکننده خواهد بود.

با توجه به این آیه و توضیحی که بیان شد، در واقع قتل مرتد به منزله حرکتی است که باعث تخفیف عذاب او خواهد شد و نه تنها شقاوت و استبداد نبوده، بلکه به منزله مصداقی از رحمت الهی خواهد بود.

نکته اولی که در ابتدای سوال خود اشاره فرمودید نیز دارای پاسخ های متعدد است(دین جغرافیایی)، که به جهت عدم درخواست پاسخ، به آن اشاره نشد

موفق باشید،

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت