با سلام و احترام

معاویه در زمان فتح مکه نه سن چندانی داشته است و نه شخصیت خاصی بوده است و نکته ای که درسوال شما بیان شده است احتمالا مربوط به پدر او، ابوسفیان باشد؛

در نقلهای تاریخی، مکانهای متعددی برای دیدار عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله با نبی مکرم اسلام ذکر شده است که بعضا فاصله بین این نقاط زیاد است و این خود باعث شک در صحت وقوع چنین دیدار و چنین وساطتی میشود، اضافه بر این مطلب در منابع تاریخی، نقلهای دیگری از وساطت شخص دیگر و مکان دیگر برای ملاقات و اسلام آوردن ابوسفیان در آن بیان شده است که نمونه هایی از این عبارات به این شرح است

وقد کان العباس بن عبد المطلب لقى رسول الله صلى الله علیه وسلم ببعض الطریق . قال ابن هشام : لقیه بالجحفة مهاجرا بعیاله

السیره النبویه، لابن هشام، ص ۸۵۹

وقال البلاذری : « لقی العباس النبی « صلى الله علیه وآله » بذی الحلیفة ،

سیره ابن هشام، لابن هشام ص ۷۶۹

در برخی از نقلها بیان شده است که ابوسفیان به همراه عبدلله بن ابی امیه بن المغیره در منطقه ای به نام نبق العقاب که بین مکه و مدینه بوده با پیامبر صلی الله علیه و آله دیدار کرده و اسلام آورده اند و هیچ نامی از عباس و نقش او در این میان نیست و وساطت ام سلمه در این میان بوده است:

وقال ابن إسحاق : وقد کان أبو سفیان بن الحارث بن عبد المطلب ، وعبد الله بن أبی أمیة بن المغیرة قد لقیا رسول الله صلى الله علیه وسلم بنبق العقاب فیما بین مکة والمدینة فالتمسا الدخول علیه ، فکلمته أم سملة فیهما ، فقالت : یا رسول الله ابن عمک وابن عمتک وصهرک . قال : لا حاجة لی بهما ، أما ابن عمی فهتک عرضی ، وأما ابن عمتی فهو الذی قال لی بمکة ما قال . فلما بلغهما قوله قال أبو سفیان : والله لتأذنن لی أو لأخذن بید بنی هذا ثم لنذهبن فی الأرض حتى نموت عطشاً وجوعاً . فلما بلغ ذلک رسول الله صلى الله علیه وسلم رق لهما ، وأذن لهما فدخلا وأسلما

در این نقل بیان شده است که ابوسفیان و شخص دیگر برای ملاقات با پیامبر صلی الله علیه و آله مُصِر بودند و پیامبر صلی الله علیه و آله قبول نفرمودند تا اینکه با وساطت ام سلمه پیامبر صلی الله علیه و آله قبول فرمودند و به آنها اذن دخول دادند و آنها داخل شدند و اسلام آوردند.

تاریخ الاسلام، ذهبی، ص ۵۲۱

در کتاب سیره ابن هشام به پادرمیانی عباس برای ابوسفیان و تشویق ابوسفیان برای اسلام آوردن اشاره شده است

فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم : اذهب به یا عباس إلى رحلک ، فإذا أصبحت فأتنی به ، قال : فذهبت به إلى رحلی ، فبات عندی ، فلما أصبح غدوت به إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم ، فلما رآه رسول الله صلى الله علیه وسلم ، قال : ویحک یا أبا سفیان ، ألم یأن لک أن تعلم أنه لا إله إلا الله ؟ قال : بأبی أنت وأمی ، ما أحلمک وأکرمک وأوصلک ، والله لقد ظننت أن لو کان مع الله إله غیره لقد أغنى شیئا بعد ، قال : ویحک یا أبا سفیان ! ألم یأن لک أن تعلم أنى رسول الله ؟ قال : بأبی أنت وأمی ، ما أحلمک وأکرمک وأوصلک ! أما هذه والله فإن فی النفس منها حتى الآن شیئا ، فقال له العباس : ویحک ! أسلم واشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله قبل أن تضرب عنقک . قال : فشهد شهادة الحق ، فأسلم ،

السیره النبویه لابن هشام، ص ۸۶۲

در این کتاب اشاره شده است که عباس در خارج شهر مکه ابوسفیان را دید و او را همراه با استر پیامبر صلی الله علیه و آله به نزدیک خیمه پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و پیامبر صلی الله علیه و آله به عباس امر کرد که ابوسفیان را به خیمه خود ببرد و فردا عباس دوباره ابوسفیان را به خیمه اش آورد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او گفت وای بر تو ای ابوسفیان، آیا وقت آن نرسیده است که شهادت به وحدانیت خدای متعال بدهی؟ آیا وقت آن نرسیده است که شهادت به رسالت محمد (صلی الله علیه و آله ) بدهی، ابوسفیان گفت به خدا که حلیم تر و کریم تر و مدارا کننده تر از تو ندیدم، این چنین می پندارم که هیچ شک و شبهه ای در ذهنم باقی نمانده است، در این هنگام عباس به او گفت زود اسلام بیاور با گردن تو زده نشده که در این هنگام او اسلام را برزبان آورد .

بنابراین اضافه بر نقل مشهور که به وساطت عباس اشاره دارد(البته مکان ها مختلف و با بعضا با فاصله از یکدیگر هستند)، نقلهای دیگر درمورد وساطت اشخاص دیگر و مکانهای دیگر نیز بیان شده است که انسان را در اصل واقعه دچار تردید میکند

موفق باشید. گروه پاسخ به شبهات

نظر شما: * نام: * پست الکترونیکی: * متن نظر : * کد امنیتی:

بازگشت