درباره ما

سلام علیکم چرا در قرآن نام امیر المومنین صراحتا برده نشده است.یاعلی
کد سؤال: ۲۳۵۱۳امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در قرآن »نام امام علی (ع) در قرآن
تعداد بازدید: ۴۰
سلام علیکم چرا در قرآن نام امیر المومنین صراحتا برده نشده است.یاعلی

سلام

دوست گرامی:

سه جواب اجمالی به همراه نشانی برای مطالعه تفصیلی خدمت شما تقدیم میشود:

جواب اول: بیان کلیات در قرآن و جزئیات در سنت

اولین نکته ای که در جواب سوالتان بیان میشود این است که قرآن متکفل بیان کلیات است و قرار نیست تک تک موارد و شرح آن کلیات هم بیان شود و بیان، تفصیل، شرح و توضیح به عهده پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینان ایشان است؛ این مطلب به طور صریح در قرآن اشاره شده است که به برخی از موارد آن اشاره خواهد شد؛

وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ . النحل / ۴۴ .

و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند.

در این آیه شریفه بیان شده است که قران نازل شده برمردم را برایشان تبیی کن و توضیح بده، این مساله سنت الهی می باشد، مثلا در قران به واجب بودن نماز اشاره شده است، ولی به بسیاری از جزئیات آن(مانند چند رکعت بودن و زمان آن و .....) اشاره نشده است که این را باید از پیامبر صلی الله علیه و آله آموخت:

صلوا کما رأیتمونی اصلی.

کتاب المسند ، الإمام الشافعی ، ص ۵۵ و السنن الکبری ، البیهقی ، ج ۲ ، ص ۳۴۵ و صحیح البخاری ، البخاری ، ج ۱ ، ص ۱۵۵ و ج ۷ ، ص ۷۷ و ج ۸ ، ص ۱۳۳ .

نماز بخوانید، همان طوری که من نماز می خوانم .

در باب امامان و جانشینان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز حکایتی مشابه نماز وجود دارد و خداوند به اصل مساله امامت در قرآن اشاره کرده است، ولی جزئیات آن و نحوه بیان و شخص امام و نام او را به عهده پیامبر صلی الله علیه و آله گذاشته است.

جواب دوم: بیان اوصاف و نشان دادن موصوف

در بسیاری از موارد اگرچه خدا به صراحت نام چیزی را بیان نکرده است، ولی توضیحات واوصاف موجود در قرآن، به خوبی مورد و موصوف خودش را بیان میکند و پرده از شخص و مورد مد نظر خدا برمیدارد، به عنوان نمونه درمورد امامت امام علی علیه السلام، اوصاف کاملا مطابق با موصوف که امیرالمومنین علیه السلام می باشد بیان شده است:

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ . المائدة / ۵۵ .

ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند: همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند .

قوشچی در شرح تجرید الاعتقاد به مشارالیه صریح این آیه اشاره میکند:

إنّها نزلت باتفاق المفسّرین فی حق علی بن أبی طالب حین أعطی السائل خاتمه وهو راکع فی صلاته .

شرح تجرید الاعتقاد ، ص ۳۶۸ .

این آیه به اتفاق همه مفسران در حق علی بن أبی طالب ( علیه السلام ) ، هنگامی که انگشترش را در حال رکوع و در نماز به سائل داد ، نازل شده است .

جواب سوم: بی فایده بودن تصریح به نام امیرالمومنین در قرآن

با نگاهی به سابقه وشخصیت برخی از افرادی که در تغییر مسیر فرامین پیامبر صلی الله علیه و آله نقش بسزایی داشته اند و موقعیت و جو حاکم ایجاد شده توسط این افراد، برای هر عقل سلیمی آشکار میشود تصریح به نام جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله که همان امیرالمومنین علیه السلام می باشد، دردی را درمان نمیکرد و کار بیهوده ای قلمداد میگردد و مسلم است که خداوند حکیم کار بیهوده و بی فایده انجام نمیدهد، اگر بخواهیم نمونه ای از اقدامات این افراد که به ثبت تاریخ و روایات رسیده است بیان کنیم، جریان درخواست قلم دوات و جسارت خارج از تصور عمر بن خطاب به ساحت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمونه روشنی می باشد، در این شرائط پیامبر صلی الله علیه و آله از اطرافیان قلم و دواتی درخواست کردند تا نکاتی را برای سد بهانه معاندین مکتوب کنند، ولی عمر بن خطاب با نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر صلی الله علیه و آله مانع این کار شد، آنچه در این فرآیند طبیعی به نظر میرسد این است که اگر شخصی بدون هیچ مشکلی به نبی اکرم صلی الله علیه و آله که به موجب صریح قران، کمترین کلامی از روی هوی و اخلال در ذهن نمیگوید، نسبت هذیان و جن زدگی دهد، در نسبت دادن هذیان و گزافه گویی به جبرئیل هم هیچ منعی ندارد و به راحتی و بدون هیچ محذوری این کار را انجام میدهد تا مطلب خلاف نظر او به کرسی نشسته نشود؛ در موارد متعدد دیگر هم این مساله اتفاق افتاده است که نمونه دیگر آن داستان تحریم متعه توسط عمر بن خطاب بود که بعد از تحلیل و جواز این عمل دراسلام و صریح قرآن، عمر بن خطاب بیان کرد که من این عمل را که پیامبرصلی الله علیه و آله حرام کرده بود، من حرام کردم، بنابراین شخصی چون او و همفکرانش زیر بار صریح قرآن نرفتند، در نام امیرالمومنین هم این حکایت وجود داشت، اگر نام مبارک امام علیه السلام می آمد، او و چون او زیر بار پذیرش آن نمیرفتند؛ با این توضیحات، چگونه میتوان از خداوند حکیم که عمل بی فایده صورت نمیدهد، این کار بی ثمر را صورت دهد؛ برای اطلاع تفصیلی از برخی از مطالب بیان شده به این نشانی مراجعه فرمایید.

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۵۲۳۵

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت