درباره ما

آیا ارتداد صحابه نقصانی به پیامبر وارد می‌کند؟
کد سؤال: ۲۳۱۶۹عدالت صحابه
تعداد بازدید: ۳۷
آیا ارتداد صحابه نقصانی به پیامبر وارد می‌کند؟

با سلام دوست گرامی

ادله ی شما را جزء جزء بیان کرده و مختصرا نقد علمی می کنیم البته در نقد بعضی از ادله ی شما به لینک ارجاع داده که مراجعه بفرمایید:

۱.در ابتداء خواستید مساله ی عدالت صحابه را امری عقلی جلوه دهید و به آیه ای استدلال کردید که نقض آن آشکار است.شما گفته اید رسول اکرم وظیفه داشت در جهت تزکیه وهدایت مسلمین قدم بردارد طبق آیه ۲جمعه، سپس استبعاد داشتید که اگر پیمبر ۲۳ سال موفق شد تعدادی کمی را به اعتقاد راستین دعوت کند، پس رسول اکرم در هدف خود عقیم مانده است:

اولا:مساله ی هدایت امری اجباری نیست که تا پیامبری هدایت کند بلافاصله مخاطبش هدایت شود واگر نشد این چنین استبعاد کنید(قرآن کریم میفرماید: إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا،انسان۳)،اگر پیامبر ما ۲۳ سال تبلیغ اسلام کرد حضرت نوح طبق آیه قرآن ۹۵۰ سال پیامبری کرد:

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُون‏(عنکبوت۱۴)

ما نوح را فرستادیم به قومش پس در میان آنها ۹۵۰ سال ماند وپیامبری کرد.اما چند نفر ایمان آوردند؟؟؟؟

اگر رسالت رسول اکرم ۲۳ سال بود، رسالت نوح نبی علیهما السلام ۹۵۰ سال بود که به اندازه ی انگشتان دست نیز ایمان نیاوردند.آیا نوح نبی علیه السلام در رسالت خود عقیم مانده بود؟وآیا این نقص بر پیامبر است یا نقص بر آن مردم است.

ثانیا:شما در ادامه ثانیا فرموده این که اولا شما را نقض می کنند:

«رسول اکرم صلى الله علیه وسلم در حالی وفات نمودند که دین اسلام، فراتر از شبه جزیره‌ عربستان گسترش نیافته بود و با وفات آن حضرت صلى الله علیه وسلم تعداد انبوهی از قبایل تازه مسلمان عرب، مرتد شدند و اوضاع چنان وخیم شد که بیم آن می‌رفت که بساط اسلام بکلی برچیده شود»

آیا پیمبر در ۲۳ سال نتوانستد انبوهی از قبائل عرب که مرتد شدند بر دین اسلام نگه دارد؟آیا شما معتقدید پیامبر در این دعوت خود عقیم بودند که بعد از ایشان انبوهی مرتد شده تا جائی که اسلام به خطر افتاد؟

۲.در ادامه بیان داشتید جانشینان بر حق جناب ابوبکر وعمر:

اولا:از نظر شما آیا ابوبکر جانشین بر حق پیامبر اکرم صلی الله علیه واله بود:

الف)این کلام شما یعنی رسول اکرم برای خویش جانشین تعیین نکردند ودر حالیکه ایشان در جایگاه خم علی بن ابی طالب را معین کردند که برای اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۶۳۲۲

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۷۸۴۴

حال سوال من این است که اگر این گونه باشد که رسول خدا جانشین معین نکرد پس با این اوصاف ابوبکر بالاتر از پیمبر اکرم صلی الله علیه واله است چرا که ابوبکر فهمید که امت بعد از وی نباید رها شوند لذا عمر را بر جایگاه خود نشاند ولی این را رسول اکرم صلی الله علیه واله متوجه نشدند...

این تناقض چگونه حل می شود:

حدثنا محمد بن یوسف أخبرنا سفیان عن هشام بن عروه عن أبیه عن عبد الله بن عمر رضی الله عنهما قال:قیل لعمر ألا تستخلف ؟ قال إن أستخلف فقد استخلف من هو خیر منی أبو بکر وإن أترک فقد ترک من هو خیر منی رسول الله صلى الله علیه و سلم .

صحیح البخاری،ج?،ص:????،باب الاستخلاف،دار ابن کثیر،الیمامه،بیروت.

عبدالله بن عمر میگوید:به عمربن خطاب گفته شد:آیا خلیفه ای انتخاب نمیکنی؟گفت:اگر خلیفه انتخاب کنم،همانا ابوبکر که از من بهتر بود خلیفه انتخاب کرد و اگر انتخاب را ترک کنم،پس همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله که از من بهتر بود آن را ترک کرده است.

حال آیا ابوبکر خلیفه ی بر حق است در حالیکه پیامبر وی را خلیفه ی خود قرار نداد واگر أحقیّت خلافت ابوبکر بازگشت به رأی مسلمین داشت چرا وی بر خلاف سیره پیامبر اکرم بعد از خود عمر را خلیفه ی مسلمین قرار داد؟

پس باید دنبال خلیفه ی بر حق در غدیر بود که خلافتش را غصب کردند؟!!

۳.گفته اید آیا کسانی که در راه اسلام جان خود را فدا کردند آیا درست است که متهم به ظلم وخیانت شوند؟؟

به نظر شما کسی که در بستر مرگ افتاده و آخرین وصایای خود را برای هدایت بشریت میکند درحالیکه بر طبق نص آیه قرآن کریم کلام او از وحی ناشی می شود:

وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏*إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى‏(نجم۳و۴)

اگر کسی به او نسبت زشت هذیان دهد به نظر شما او به رسول گرامی اسلام بلکه به بشریت ظلم نکرده است؟اگر کسی از دستور پیامبر سرپیچی کند آیا ظالم نیست؟

عبد الرزاق عن معمر عن الزهری عن عبید الله بن عبد الله بن عتبة عن بن عباس قال لما احتضر رسول الله صلى الله علیه وسلم وفی البیت رجال فیهم عمر بن الخطاب رضی الله عنه فقال النبی صلى الله علیه وسلم هل ( ۶ ) أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده فقال عمر إن رسول الله صلى الله علیه وسلم قد غلب علیه الوجع وعندکم القرآن حسبنا کتاب الله

مصنف عبد الرزاق ج ۵ ص ۴۳۸، المصنف ، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی الوفاة: ۲۱۱ ، دار النشر : المکتب الإسلامی - بیروت - ۱۴۰۳ ، الطبعة : الثانیة ، تحقیق : حبیب الرحمن الأعظمی

حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی حدثنی وَهْبُ بن جَرِیرٍ ثنا أبی قال سمعت یُونُسَ یحدث عَنِ الزهری عن عُبَیْدِ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ عَنِ بن عَبَّاسٍ قال لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم الْوَفَاةُ قال هَلُمَّ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ وفی الْبَیْتِ رِجَالٌ فِیهِمْ عُمَرُ بن الْخَطَّابِ فقال عُمَرُ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قد غَلَبَهُ والوجع وَعِنْدَکُمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ

مسند أحمد بن حنبل ج ۱ ص ۳۲۴ ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاة: ۲۴۱ ، دار النشر : مؤسسة قرطبة مصر

حدثنا عَلِیُّ بن عبد اللَّهِ حدثنا عبد الرَّزَّاقِ أخبرنا مَعْمَرٌ عن الزُّهْرِیِّ عن عُبَیْدِ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ بن عُتْبَةَ عن بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما قال لَمَّا حُضِرَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وفی الْبَیْتِ رِجَالٌ فقال النبی صلى الله علیه وسلم هَلُمُّوا أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَا تضلون بَعْدَهُ فقال بَعْضُهُمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قد غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَعِنْدَکُمْ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ

صحیح البخاری ج ۴ ص ۱۶۱۲، الجامع الصحیح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: ۲۵۶ ، دار النشر : دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷ ، الطبعة : الثالثة ، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا

أخبرنا یحیى بن حماد أخبرنا أبو عوانة عن سلیمان یعنی الأعمش عن عبد الله بن عبد الله عن سعید بن جبیر عن بن عباس قال اشتکى النبی صلى الله علیه وسلم یوم الخمیس فجعل یعنی بن عباس یبکی ویقول یوم الخمیس وما یوم الخمیس اشتد بالنبی صلى الله علیه وسلم وجعه فقال ائتونی بدواة وصحیفة أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده أبدا قال فقال بعض من کان عنده إن نبی الله لیهجر

الطبقات الکبرى ج ۲ ص ۲۴۲، الطبقات الکبرى ، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری الوفاة: ۲۳۰ ، دار النشر : دار صادر - بیروت - -

معنا:ابن عباس میگوید وقتی زمان وفات رسول اکرم نزدیک شد،ایشان فرمودند،بیارید کتابی را که در آن چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید، در داخل خانه مردانی بودند که در میان آن ها عمر بن خطاب بودکه وی گفت: همانا رسول خدا درد بر او غلبه کرده است وقرآن نزد شماست، کتاب الهی برای ما کفایت می کند( ونیازی به کلام پیمبر اکرم نداریم.

ابن عباس از این واقعه به عنوان رزیّه یوم الخمیس نام می آورد،حال سوال این است که زمانی که پیامبر نفر اول دین برای هدایت بشریّت (با توجه به اینکه دین اسلام دین جهانی است)می خواهد وصیّتی بکند و دستور می دهدقلم وکاغذ بیاورید کسی که از این دستور سرپیچی کند وعلاوه بر آن از نوشتن ممانعت کند ونسبت هذیان به پیمبر اکرم صلی الله علیه وآله میدهد،آیا ظلم به بشریّت نکرده است؟؟

۳. در ثالثا بیان داشتید که آیاتی که درباره ی منافقین نازل شده است به اصحاب نسبت داده اید:

در این جا شما پذیرفته اید که بعضی از اصحاب منافق بودند که همین نظر شیعه است وآیاتی که در مذمت صحابه است ناظر به بعض از آنان است نه همه آنها وآیاتی که در مدح صحابه است ناظر به همه ی صحابه نمی باشد بلکه عده ای خاص را شامل می شود پس نمی شود همه ی صحابه را به صورت کلی آنطور که اهل سنت معتقد است تعدیل کرد آیا میتوان صحابه ای را که پیامبر اکرم را در پای خطبه جمعه رها کردند وبه دنبال تجارت رفتند، عادل دانست:

وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقین‏(جمعه۱۱)

اگر ببینند تجارت و یا لهو وپایگوبی را به سرعت به سوی آن میشتابند و تو را ایستاده (بر منبر) رها می کنند،بگو آنچه نزد خداست بهتر از لهو وتجارت است وخدا بهرین روزی رسانان است.

شأن نزول آیه:

حدثنا مُعَاوِیَةُ بن عَمْرٍو قال حدثنا زَائِدَةُ عن حُصَیْنٍ عن سَالِمِ بن أبی الْجَعْدِ قال حدثنا جَابِرُ بن عبد اللَّهِ قال بَیْنَمَا نَحْنُ نُصَلِّی مع النبی صلى الله علیه وسلم إِذْ أَقْبَلَتْ عِیرٌ تَحْمِلُ طَعَامًا فَالْتَفَتُوا إِلَیْهَا حتى ما بَقِیَ مع النبی صلى الله علیه وسلم إلا اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا فَنَزَلَتْ هذه الْآیَةُ ) وإذا رَأَوْا تِجَارَةً أو لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا (

صحیح البخاری ج ۱ ص ۳۱۶، الجامع الصحیح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: ۲۵۶ ، دار النشر : دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷ ، الطبعة : الثالثة ، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا

ترجمه:هنگامی که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نماز میخوانیدم که قافله ای تجاری وارد شد ونمازگزاران روی به آن برتافتند وکسی با پیامبر اکرم باقی نماند مگر ۱۲ مرد.

آیا غیر از این ۱۲ نفر که پیامبر را در حال خطبه رها کردند، همه منافق بودند، این ها کسانی بودند که صحابه ی رسول اکرم بوده و در نماز ایشان شرکت می کردند اما به هنگام خطبه پیامبر را رها کرده وایشان راتنها گذاشتند، به نظر شما آیا این اصحاب که برای کلام نبی مکرم احترامی قائل نیست چه حکمی دارد؟ضمنا این سوره در مدینه نازل شده که بسیاری از مهاجرین وانصار مشتاقانه پیامبر را پذیرفته بودند.؟؟

رابعا:پذیرفته اید که صحابه معصوم نبودند و بر اساس اقتضای فطرت مرتکب گناه می شدند ولی این به معنای دور بودن از لطف ورحمت الهی نیست؟

سوال ما این است که در این صورت فرق دیگر امت پیمبر که بعد از ایشان می آیند با صحابه ی پیامبر چیست؟فرق تابعین با صحابه چیست؟چرا که اگر تابعین و مسلمین بعد از ایشان گناه کنند این به معنای دوری از رحمت الهی نیست بلکه ممکن است با توبه برگردند!!بله این نظر شیعه است که معتقد است که صحابه با غیر صحابه تفاوتی نمی کند.

وآیاتی که در مدح صحابه آوردید نیز به صورت کلی همه ی صحابه را مدح نمی کند لطفا برای دریافت کامل پاسخ به لینک زیر مراجعه فرمایید

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۱۰۵۰۰

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۱۰۷۱۶

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت