درباره ما

حدیثی که در مسند احمد دال بر شرابخواری معاویه است، ضعیف است و در ثانی در این روایت کلمه شراب آمده است که به معنی نوشیدنی است و در روایات شیعه لفظ شراب آمده است.
کد سؤال: ۲۳۰۹۲اعلام و تراجم »معاویه
تعداد بازدید: ۷۵
حدیثی که در مسند احمد دال بر شرابخواری معاویه است، ضعیف است و در ثانی در این روایت کلمه شراب آمده است که به معنی نوشیدنی است و در روایات شیعه لفظ شراب آمده است.

باسلام

دوست گرامی

به نظرات برخی از علمای اهل سنت پیرامون صحت احادیث مسند احمد اشاره می شود:

الحافظ جلال الدین السیوطی قال فی خطبة جامعه الکبیر ما حاصله کل ما کان فی مسند أحمد فهو مقبول فإن الضعیف الذی فیه یقرب من الحسن

حافظ جلال الدین سیوطی گفته است در کتاب جامع الکبیر خودش که حاصل کلام این است که در مسند احمد بن حنبل هر چه که آمده است قبول است و صحیح است حتی روایت های ضعیف این کتاب هم درجه حسن دارد

کشف الخفاء ج ۱ ص ۹، اسم المؤلف: إسماعیل بن محمد العجلونی الجراحی الوفاة: ۱۱۶۲

کنز العمال ج ۱ ص ۱۹، اسم المؤلف: علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی الوفاة: ۹۷۵هـ

قواعد التحدیث ج ۱ ص ۲۴۵، اسم المؤلف: محمد جمال الدین القاسمی الوفاة: ۱۳۳۲

شوکانی چنین میگوید:

وامَّا أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ فَهُوَ الْإِمَامُ الْکَبِیرُ الْمُجْمَعُ عَلَى إمَامَتِهِ وَجَلالَتِهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلِ بْنِ هِلالٍ الشَّیْبَانِیُّ ، رَحَلَ إلَى الشَّامِ وَالْحِجَازِ وَالْیَمَنِ وَغَیْرِهَا وَسَمِعَ مِنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَةَ وَطَبَقَتِهِ ، وَرَوَى عَنْهُ جَمَاعَةٌ مِنْ شُیُوخِهِ وَخَلائِقُ آخَرُونَ لا یُحْصَوْنَ مِنْهُمْ الْبُخَارِیُّ وَمُسْلِمٌ . قَالَ أَبُو زُرْعَةَ کَانَتْ کُتُبُ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ اثْنَیْ عَشَرَ حِمْلًا وَکَانَ یَحْفَظُهَا عَلَى ظَهْرِ قَلْبِهِ وَکَانَ یَحْفَظُ أَلْفَ أَلْفِ حَدِیثٍ ، وُلِدَ فِی شَهْرِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ أَرْبَعٍ وَسِتِّینَ وَمِائَةٍ وَتُوُفِّیَ سَنَةَ إحْدَى وَأَرْبَعِینَ وَمِائَتَیْنِ عَلَى الْأَصَحِّ ، وَلَهُ کَرَامَاتٌ جَلِیلَةٌ ، وَامْتُحِنَ الْمِحْنَةَ الْمَشْهُورَةَ . وَقَدْ طَوَّلَ الْمُؤَرِّخُونَ تَرْجَمَتَهُ وَذَکَرُوا فِیهَا عَجَائِبَ وَغَرَائِبَ . وَتَرْجَمَةُ الذَّهَبِیِّ فِی النُّبَلاءِ فِی مِقْدَارِ خَمْسِینَ وَرَقَةً وَأُفْرِدَتْ تَرْجَمَتُهُ بِمُصَنَّفَاتٍ مُسْتَقِلَّةٍ ، وَلَهُ - رَحِمَهُ اللَّهُ - الْمُسْنَدُ الْکَبِیرُ انْتَقَاهُ مِنْ أَکْثَرِ مِنْ سَبْعِمِائَةِ أَلْفِ حَدِیثٍ وَخَمْسِینَ أَلْفِ حَدِیثٍ ، وَلَمْ یُدْخِلْ فِیهِ إلَّا مَا یُحْتَجُّ بِهِ ، وَبَالَغَ بَعْضُهُمْ فَأَطْلَقَ عَلَى جَمِیعِ مَا فِیهِ أَنَّهُ صَحِیحٌ . وَأَمَّا ابْنُ الْجَوْزِیِّ فَأَدْخَلَ کَثِیرًا مِنْهُ فِی مَوْضُوعَاتِهِ ، وَتَعَقَّبَهُ بَعْضُهُمْ فِی بَعْضِهَا ، وَقَدْ حَقَّقَ الْحُفَّاظُ نَفْیَ الْوَضْعِ عَنْ جَمِیعِ أَحَادِیثِهِ ، وَأَنَّهُ أَحْسَنُ انْتِقَاءً وَتَحْرِیرًا مِنْ الْکُتُبِ الَّتِی لَمْ یَلْتَزِمْ مُصَنِّفُوهَا الصِّحَّةَ فِی جَمِیعِهَا کَالْمُوَطَّأِ وَالسُّنَنِ الْأَرْبَعِ ، وَلَیْسَتْ الْأَحَادِیثُ الزَّائِدَةُ فِیهِ عَلَى الصَّحِیحَیْنِ بِأَکْثَرَ ضَعْفًا مِنْ الْأَحَادِیثِ الزَّائِدَةِ فِی سُنَنِ أَبِی دَاوُد وَالتِّرْمِذِیِّ . وَقَدْ ذَکَرَ الْعِرَاقِیُّ أَنَّ فِیهِ تِسْعَةَ أَحَادِیثَ مَوْضُوعَةٍ ، وَأَضَافَ إلَیْهَا خَمْسَةَ عَشَرَ حَدِیثًا أَوْرَدَهَا ابْنُ الْجَوْزِیِّ فِی الْمَوْضُوعَاتِ وَهِیَ فِیهِ ، وَأَجَابَ عَنْهَا حَدِیثًا حَدِیثًا . قَالَ الْأَسْیُوطِیُّ : وَقَدْ فَاتَهُ أَحَادِیثُ أُخَرُ أَوْرَدَهَا ابْنُ الْجَوْزِیِّ فِی الْمَوْضُوعَاتِ وَهِیَ فِیهِ ، وَقَدْ جَمَعَهَا السُّیُوطِیّ فِی جُزْءٍ سَمَّاهُ الذَّیْلَ الْمُمَهَّدَ وَذَبَّ عَنْهَا وَعِدَّتُهَا أَرْبَعَةَ عَشَرَ حَدِیثًا . قَالَ الْحَافِظُ ابْنُ حَجَرٍ فِی کِتَابِهِ تَعْجِیلِ الْمَنْفَعَةِ فِی رِجَالِ الْأَرْبَعَةِ : لَیْسَ فِی الْمُسْنَدِ حَدِیثٌ لا أَصْلَ لَهُ إلَّا ثَلاثَةَ أَحَادِیثَ أَوْ أَرْبَعَةً ، مِنْهَا حَدِیثُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ أَنَّهُ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ زَحْفًا . قَالَ : وَالاعْتِذَارُ عَنْهُ أَنَّهُ مِمَّا أَمَرَ أَحْمَدُ بِالضَّرْبِ عَلَیْهِ فَتُرِکَ سَهْوًا قَالَ الْهَیْثَمِیُّ فِی زَوَائِدِ الْمُسْنَدِ : إنَّ مُسْنَدَ أَحْمَدَ أَصَحُّ صَحِیحًا مِنْ غَیْرِهِ ، لا یُوَازِی مُسْنَدَ أَحْمَدَ کِتَابُ مُسْنَدٍ فِی کَثْرَتِهِ وَحُسْنِ سِیَاقَاتِهِ . قَالَ السُّیُوطِیّ فِی خُطْبَةِ کِتَابِهِ الْجَامِعِ الْکَبِیرِ مَا لَفْظُهُ : وَکُلُّ مَا کَانَ فِی مُسْنَدِ أَحْمَدَ فَهُوَ مَقْبُولٌ ، فَإِنَّ الضَّعِیفَ الَّذِی فِیهِ یَقْرُبُ مِنْ الْحَسَنِ انْتَهَى

امام بزرگ احمد بن حنبل که همه بر امامت و جلالت قدر او اتفاق دارند به شام و حجاز و یمن و... سفر کرده از سفیان بن عیینه و طبقه او حدیث شنیده و برخی از اساتیدش و دیگران مانند بخاری و مسلم از او روایت نقل کرده اند. ابوزرعه گوید: کتب احمد دوازده بار شتر است آنها را در قلبش محافظت می کرده او هزار هزار روایت حفظ بود در ربیع الاول سال ۱۶۰ و خورده ای متولد شده و در سال ۲۴۱ از دنیا رفته است وی دارای کرامات بوده و در محنت مشهور امتحان شده در ترجمه او علما سخن را طول داده و سخنان عجیبی نقل کرده اند. ذهبی در سیر اعلام النبلاء پنجاه ورق در مورد او سخن گفته در ترجمه او کتب مستقل نگاشته شده او صاحب مسند کبیر است که آن را از میان بیش از ۷۵۰ هزار روایت انتخاب کرده در آن فقط روایاتی را که بتوان به آنها احتجاج کرد را آورده برخی مبالغه کرده و همه روایات آن را صحیح دانسته اند اما ابن جوزی بسیاری از روایات آنها را در موضوعات آورده است و برخی دیگر را دیگران با الهام گرفتن از او چنین کرده اند. علمای حفاظ با تحقیق، وضع را از تمام روایات آن نفی کرده اند. آن کتاب نیکوترین کتاب بلحاظ گلچین حدیثی و تحریر نسبت به کتابهایی که مصنفین آنها ملتزم به صحت مطالب آن نیستند مانند موطأ و سنن چهارگانه می باشد. روایاتی که در مسند احمد آمده و در صحیحین نیامده ضعیف تر از اینگونه روایاتی که در ترمزی و ابی داود آمده نیست. عراقی گوید در مسند احمد ۹ حدیث موضوع وجود دارد و بر آنها پانزده روایتی را که ابن جوزی در موضوعات آورده را افزوده و یک یک آنها را جواب داده است. سیوطی گوید: روایات دیگری هم ابن جوزی در موضوعات آورده که عراقی ندیده و سیوطی این روایات را در رساله «ذیل الممهد» جمع کرده و تعداد آنها را به ۱۴ تا می رساند. ابن حجر در کتاب «تعجیل المنفعه فی رجال الاربعه» می گوید: در کتاب احمد روایت بی پایه ای وجود ندارد مگر سه چهار تا، یکی از آنها روایت عبدالرحمن بن عوف است که وی به بهشت وارد می شود. توجیه آن این است که احمد دستور به حذف این روایات داده ولی سحوا ترک شده. هیثمی در مجمع الزوائد می گوید: مسند احمد صحیح تر از غیر خود است هیچ مسندی با مسند احمد در کثرت و نیکویی سیاق موازنه نمی کند. سیوطی در خطبه کتاب الجامع الکبیر می گوید: هر چه در مسند احمد آمده مقبول است همانا ضعیف آن نزدیک به حسن است.

نیل الأوطار ج ۱، ص ۱۵، اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی الوفاة: ۱۲۵۵

ابن تیمیه : راویان مسند ، در نظر خود احمد بن حنبل دروغگو نیستند

و شرطه فی المسند أن لا یروی عن المعروفین بالکذب عنده و أن کان فی ذلک ما هو ضعیف

و شرط احمد در مسند خودش این است که روایت نقل نکند از کسانی که معروف هستند به دروغ گویی هر چند از افراد ضعیف روایت نقل کرده است

منهاج السنة النبویة ج ۷ ص ۹۷، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: ۷۲۸

ابن تیمیه : شرط احمد از شرط ابوداود قوی ‌تر است :

احمد شاکر محقق کتاب مسند احمد در مقدمه خودش از قول ابن تیمیه در مورد کتاب مسند احمد نقل میکند:

قال شیخ الاسلام ابوالعباس بن تیمیه رحمه الله تعالی و قد تنازع الناس هل فی احمد حدیث موضوع فقال طایفه من حفاظ الحدیث کابی العلاء الهمدانی و نحوه لیس فیه موضوع و قال بعض العلی کابی الفرج بن جوزی فیه موضوع قال ابوالعباس و لاخلاف بین القولین عند التحقیق فان لفظ الموضوع قد یراد به المختلق المصنوع الذی یعتمه صاحب الکذب و هذا مما لایعلم ان فی مسند منه شیئا بل شرط المسند اقوی من شرط ابی داود فی سننه و قد روی ابوداود فی سننه عن رجال اعرض عنهم فی المسند و قال و لهذا کان الامام احمد فی المسند قال و لهذا کان الامام احمد فی المسند لایروی عمن یعرف انه یکذب مثل محمد بن سعید المصلوب و نحوه و لکن یروی یغعف سوء حفظه فان هذا یکتب حدیثه و یعتضد به و یعتبر به قال و یراد بالموضوع ما یعلم انتفاء خبره و ان کان صاحبه لم یتعمد الکذب بل اخطا فیه و هذا الضرب فی المسند منه بل و فی سنن ابی داود و النسائی و فی صحیح مسلم و بخاری.....

ابن تیمیه میگوید: مردم در رابطه با کتاب احمد اختلاف کردند که آیا در آن حدیث جعلی هست عده ای از حفاظ حدیث مانند ابی العلا همدانی و امثال آن گفته اند که در آن حدیث جعلی نیست و بعضی دیگر مانند ابی الفرج الجوزی گفته است که روایت های موضوع در آن است ابن تیمیه میگوید: بین این دو قول هنگام تحقیق و بررسی اختلافی نیست؛زیرا گاهی لفظ موضوع اطلاق میشود و از آن اراده به ساختگی بودن چیزی میشود که آن شخص دروغگو به آن اعتماد میکند و این از چیز های است که در مسند احمد وجود ندارد بلکه شرط مسند از شرط ابی داود در مسندش قوی تر است در حالی که ابوداود در سننش از کسانی نقل کرده است که مسند از آنها اعراض کرده است و به خاطر این احمد در مسند از کسی که آنها را به دروغگویی می شناخت مانند محمد بن سعید مصلوب و مانند او روایت نقل نکرده است و لکن از یغعف که حافظه کمی داشت روایت نقل کرده است به این خاطر که میگفت این حدیثش نوشته میشود و به آن میشود اعتماد کرد و حدیثش معتبر است.

منظور از روایت ساختگی روایتی است که علم به منتفی بودن روایت دارد یعنی میدانیم که چنین روایتی صادر نشده است هر چند که راوی روایت عمدا دروغ نگفته بلکه اشتباه کرده است و مثل این مورد در مسند و بلکه در سنن ابی داود و نسایی و در صحیح مسلم و بخاری هست

مسند احمد بن حنبل ج۱ص۳۹ تحقیق احمد شاکر

البانی : احمد بن حنبل گفته است کتاب من امام در باب سنت است !!!

قال حنبل بن اسحاق: جمعنا عمی لی و لصالح و لعبد الله و قرا علینا المسند و ما سمعه منه یعنی تاما غیرنا

و قال لنا:ان هذه الکتاب قد جمعته و انتقیته من اکثر من سبع مئة و خمسین الفا فما اختلف المسلمون فیه من حدیث رسول الله فارجعوا الیه فان کان فیه و الا فلیس بحجة

اسنده الحافظ المدینی فی الخصایص(ص۲۱) و ابن جوزی فی مناقب الامام احمد(ص۱۹۱) من طریقین عن حنبل فهو ثابت صحیح و لذلک جزم به الحافظ الذهبی فی سیر اعلام النبلا(۸/۸۸/۱) و قال عبدالله بن احمد: قلت لابی رحمه الله لم کرهت وضع الکتب و قد عملت المسند فقال عملت هذا الکتاب اماما اذا اختلف الناس فی سنة رسول الله رجع الیه….

حنبل بن اسحاق گفت: ما به همراه عمویم صالح و عبدالله یک جا جمع شدیم یک نفر غیر ازما به طور کامل مسند را بر ما خواند و بعد به ما گفت این کتاب را به تحقیق جمع اوری و انتخاب کردم از بین هفتصدو پنجاه هزار احادیثی که در آن اختلاف دارند مسلمین پس مراجعه میکردند به سوی کتاب اگر حدیث در آن بود و اگر در این کتاب نبود از حجت ساقط بود. استناد کرده است حافظ مدینی در الخصائص ص۲۱ و ابن جوزی در مناقب امام احمد به دو طریق از حنبل که دو طریق ثابت و صحیح است و به خاطر این ذهبی در سیر اعلام النبلاء(۸/۸۸/۱)، اطمینان و یقین پیدا کرده است و عبدالله بن احمد گفت که به پدرم رحمه الله گفتم: که چرا از تدوین و نوشتن کتاب کراهت داری در حالی که خودت مسند نوشتی گفت: من به عنوان امام و راهنما این کتاب را نوشتم تا زمانی که مردم در سنت پیامبر اختلاف کردند به آن رجوع کنند

الذب الاحمد عن مسند الامام احمد ص۱۲ البانی

وَکَذَا قِیلَ : إنَّ مَا سَکَتَ عَنْهُ الْإِمَامُ أَحْمَدُ مِنْ أَحَادِیثِ مُسْنَدِهِ صَالِحٌ لِلاحْتِجَاجِ لِمَا قَدَّمْنَا فِی تَرْجَمَتِهِ

همچنین گفته است: هر آنچه احمد در مورد احادیث مسندش سکوت کرده صلاحیت برای احتجاج دارد بخاطر آنچه که در ترجمه او قبلاً بیان داشتیم.

نیل الأوطار ج ۱، ص ۱۵، محمد بن علی بن محمد الشوکانی الوفاة: ۱۲۵۵ ، دار الجیل - بیروت – ۱۹۷۳

پس تا به اینجا صحت احادیث مسند احمد روشن گردید.

در مورد روایتی که در مسند احمد در مورد شراب خوردن معاویه ذکر شده است، به چند نکته باید توجه شود:

۱.طبق تصریح علمای اهل سنت و حتی بزرگان وهابی مانند ابن تیمیه و البانی تمام روایات احمد قابل استدلال است پس نباید اشکالی وارد باشد.

۲.در مورد نکارة زید بن حباب چیزی نیافتیم. آنچه که علماء اهل سنت بیان کرده اند وثاقت او می باشد.

برای مثال ذهبی در مورد وی می نویسد:

زید بن الحباب م ابن الریان وقیل ابن رومان الإمام الحافظ الثقة الربانی أبو الحسین العکلی الخراسانی ثم الکوفی الزاهد ... وثقة علی بن المدینی وغیره وقال بعض الحفاظ هو صالح الحدیث لا بأس به ... وقال أحمد بن حنبل صاحب حدیث کیس.

سیر أعلام النبلاء ، ج ۹ ص ۳۹۴ ، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله الوفاة: ۷۴۸ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بیروت - ۱۴۱۳ ، الطبعة : التاسعة ، تحقیق : شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی.

عجلی نیز می نویسد:

زید بن حباب العکلی أبو الحسین ثقة کوفى.

معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم ، ج۱ ص۳۷۷ ، اسم المؤلف: أبی الحسن أحمد بن عبد الله بن صالح العجلی الکوفی نزیل طرابلس الغرب ، دار النشر : مکتبة الدار - المدینة المنورة - السعودیة - ۱۴۰۵ - ۱۹۸۵ ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : عبد العلیم عبد العظیم البستوی.

ابن ابی حاتم نیز می نویسد:

زید بن حباب أبو الحسین العکلی التمیمی ... سمعت أبى یقول ذلک ویقول هو صدوق صالح الحدیث قال أبو محمد وروى عنه عبد الله بن وهب حدثنا عبد الرحمن حدثنی أبى قال قال علی بن المدینی زید بن الحباب أبو الحسین العکلی ثقة.

الجرح والتعدیل ، ج۳ ص۵۶۱ ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس أبو محمد الرازی التمیمی ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت - ۱۲۷۱ - ۱۹۵۲ ، الطبعة : الأولى.

پس این راوی مشکلی ندارد و سند روایت بلا شک صحیح است چنان چه برخی از محققان اهل تسنن چنین نوشته اند:

شعیب الارنؤوط، عادل مرشد، جمال عبد اللطیف و سعید اللحام در پاورقی می نویسند: اسناده قوی.

ر ک: مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج ۳۸ ص ۲۵ – ۲۶

حمزه احمد الزین نیز در تحقیق خود بر کتاب مسند احمد در پاورقی می نویسد: اسناده صحیح.

ر ک: مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج ۱۶ ص ۲۷۳

در نتیجه در سند آن هیچ شکی نیست.

۳.اما نویسنده بسیاری از حقایق را منکر شده است.

او فراموش کرده است که امیرالمؤمنین سلام الله علیه وقتی در جنگ جمل به جنگ معاویه رفته است، پس یعنی او را بر حق نمی دانسته است و این خود بر عدم ایمان واقعی معاویه بهترین دلیل است.

۴.در مورد صلح امام مجتبی سلام الله علیه، باز هم هیچ طعنی نسبت به امام حسن سلام الله علیه نیست بلکه امام مجتبی مجبور به صلح با فردی چون معاویه شده اند و از طرفی بنابر احکام ظاهری اسلام، معاویه هر چند ایمان نیاورده بود، اما چون شهادتین بر زبان جاری کرده بود؛ در ظاهر حکم اسلام بر او جاری میشد.

پس این دو مورد هیچ ربطی به دو امام معصوم سلام الله علیهما ندارد و از جرم و نفاق معاویه چیزی نمی کاهد.

۵.در مورد بریده هم باید دقت کنید که در ادامه می گوید معاویه به پدرم تعارف کرد ولی پدرم گفت از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله حرام کرده است نخوردم در حالی که معاویه خورد پس بریده در این قضیه شراب نخورده است.

۶.همچنین در مورد آن خوردنی هر چند ممکن است شراب اصطلاحی ما نباشد، اما هر چه بوده است از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله حرام اعلام شده بوده و معاویه بر خلاف آن حضرت به نوشیدنی لب زده است که توسط آن حضرت حرام اعلام شده بوده است.

در نتیجه این روایت صحیح و هیچ اشکالی ندارد و معاویه بر خلاف دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرده است.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت