آیا صحیح است که طلحه وزبیر وحتی عایشه در قتل عثمان دست داشته اند در صورت صحیح بودن مگر می شود قاتل ومقتول هر دو جزء عشره مبشره باشند پس حدیث پیامبر که گفته القاتل والمقتول کلاهما فی النار چه می شود.
باسلام دوست گرامی حدیث عشره مبشره را شیعه اصلا قبول ندارد تا بوسیله آن به بهشتی بودن آن ده نفر استدال کنیم و اگر قرار باشد که عشره مبشره با وجود هر گونه گناه صد در صد بهشتی باشند، پس باید پیامبر اسلام صلی¬ الله ¬علیه¬ و -آله هم به طریق اولی اینچنین باشد؛در حالی که قرآن کریم خلاف آن را میگوید. خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: وَ لَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا. إِذًا لَأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا. (اسراء/۷۵_۷۴) «و اگر ما تو را ثابت قدم نمیگرداندیم،نزدیک بود که به مشرکین اندک تمایل و اعتمادی بکنی.که در این صورت،کیفر این عمل تو را به تو میچشاندیم و عذاب تو را در دنیا و آخرت مضاعف میکردیم،آنگاه از قهر و خشم ما هیچ یاوری بر خود نمییافتی» خداوند در قرآن کریم چنان حمایتی از پیامبرش کرده که از احدی نکرده است؛ اما با اینحال، به او میگوید که اگر کمی از راه حق منحرف شوی و به مشرکین تمایل پیدا کنی،تو را عذاب خواهم کرد! با این وضعیت، چگونه ممکن است به اصحاب او آن چنان آزادی داده شود که با وجود هر گناهی بازهم به بهشت راه پیدا کنند؟! همچنین این روایت مخالفت با عقل است؛ چون این حدیث متضمن اضداد است و این به معنای تضاد در دین است؛ چون اجتماع ضدین از محالات عقلی است. توضیح این که خط فکری ابوبکر با عمر فرق داشت و گاهی یکدیگر را نفی میکردند،طرز تفکر عثمان نیز با این دو فرق میکرد، و مبانی فکری و عقیدتی حضرت علی(علیه السلام)با هر سه فرق داشت و اصلا ارزشی برای سنت شیخین قائل نبود؛ و به همین دلیل در روز شوری شرط پیروی از سیره شیخین را نپذیرفت. خط فکری عبدالرحمان¬ بن¬ عوف با عثمان کاملا متناقض و متضاد بود، تا جایی که تا آخر عمر با عثمان قهر بود. خط مشی و روش حضرت علی(علیه السلام) با طلحه و زبیر فرق میکرد و لذا هر یک ریختن خون دیگری را مباح میدانست. با این بیان این اهل سنت هستند که باید از این تعارض جواب بدهند نه ما چون هم روایت عشره مبشره و هم القاتل و المقتول فی النار از اهل سنت است موفق باشید گروه پاسخ به شبهات
|