درباره ما

چرا حضرت علی در نهج البلاغه خود را مستحق مشورت مردم می‌دانستند؟
کد سؤال: ۲۲۲۰۱نهج البلاغه
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع)
تعداد بازدید: ۴۰
چرا حضرت علی در نهج البلاغه خود را مستحق مشورت مردم می‌دانستند؟

باسلام

دوست گرامی

در خصوص سؤال اولتان می گوییم امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه مى‌فرماید: فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی. پس، از گفتن حق، از مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى‏ دانم، مگر آن که خداوند( کسیکه به من از خودم مالک تر است) مرا حفظ فرماید. نهج البلاغه عبده، ج۲، ص۲۰۱، خطبه۲۱۶؛ الکافی، ج۸، ص۳۵۶،

در واقع معنای کلام امام علیه السلام این می شود: روشن است که امیرمؤمنان علیه السلام و نیز تمامى انبیاء همانند انسان‌هاى دیگر داراى دو قوه عقل و شهوت هستند. آن‌ها نیز همانند ما قادر هستند که اشتباه کنند و یا مرتکب گناه شوند؛ اما تفاوتى که آن‌ها با بقیه مردم عادى دارند، در این است که لطف خداوند همیشه شامل حال آن‌ها است، پس امام علیه السلام در این خطبه،‌ نه تنها خود را معصوم مى‌داند؛ بلکه سر منشأ این عصمت را نیز لطف خداوند مى‌داند.

این گفته امیرمؤمنان علیه السلام دقیقا بر طبق همان تعریفى است که شیعه از عصمت دارد؛ یعنى آن‌ها قدرت بر انجام گناه را دارند؛ اما لطف خداوند همیشه شامل حال آن‌ها است و آن‌ها را از گناه و خطا باز مى‌دارد؛ چنانچه پیش از این، تعریف عصمت را از زبان شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه این چنین نقل کردیم: العصمة لطف یفعله الله تعالى بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة وترک الطاعة مع قدرته علیهما. عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آندو است.شیخ المفید النکت الإعتقادیة و رسائل اخری، ص۳۷،

سخن امام علیه السلام با تعریفى که شیخ مفید از عصمت دارد، دقیقا عین هم هستند و تفاوتى با یکدیگر ندارند. درست است که آن حضرت در صدر کلام خود فرموده است: لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی. خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى‏دانم. اما در ذیل کلام خود بلافاصله براى دفع توهم نفى عصمت، امکان خطا از خویش را با جمله استثنائیه نفى نموده و فرموده‌اند: إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی. مگر اینکه خداوند مرا در برابر خویشتن خویشم کفایت کند که او بیش از خود من قلمرو هستیم را مالک می‏ باشد.

به عبارت دیگر امام علیه السلام با این تعبیر یکى از زیباترین مظاهر توحید افعالى را رقم زده و صریحا بیان فرموده ‏اند که: «اگر لطف خدا شامل حال بنده‏اش نگردد هیچ‏کس نمی‏تواند فى نفسه و با استقلال خود را از خطا و لغزش مصونیت بخشد

اگر کسى فقط نگاهش به صدر کلام امیر المؤمنین علیه السلام باشد و به ذیل آن توجهی نکند، مثل این است که صدر آیه شریفه ۱۱۰ سوره کهف را بخواند که مى فرماید: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ و ذیل آیه را کنار بگذارد: یُوحَى إِلَیَّ »آیا این نظر، نظر ظلم و جفا نگرى نیست؟!

در سوره ابراهیم، آیه ۱۱ مى‌فرماید: قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ پسوند آیه هم این است: وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ.

هم‌چنین تعبیرى که حضرت یوسف (علیه السلام) دارد: وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی. یوسف/۵۳.

در نتیجه،‌ استفاده عدم عصمت از گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، گفتارى است نسنجیده و غیر قابل قبول

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات.

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت