درباره ما

آیا اکثر راویان و شیعیان معاصر ائمة به عصمت عقیدة نداشتند؟ آیا بسیاری از عقائد ما نسبت به اهل بیت در گذشته به عنوان غلو شناخته می‌شده است؟
کد سؤال: ۲۲۰۰۲امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »عصمت
امامت و ائمه (علیهم السلام) »فضائل اهل بیت (ع)
تعداد بازدید: ۷۴
آیا اکثر راویان و شیعیان معاصر ائمة به عصمت عقیدة نداشتند؟ آیا بسیاری از عقائد ما نسبت به اهل بیت در گذشته به عنوان غلو شناخته می‌شده است؟

با سلام
دوست گرامی
اولا: مستند سخن شهید ثانی در این کتاب، روایت ابن ابی یعفور است که گفتگوی وی را با معلی بن خنیس بیان می‌کند. متن روایت به گزارش کشی در کتاب رجالش این است:
۴۵۶ - مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَرَّاثیُّ وَ عُثْمَانُ، قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَزْدَادَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَنِ الْحَجَّالِ، عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْحَضْرَمِیِّ، عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْبَقْبَاقِ، قَالَ: تَدَارَأَ ابْنُ أَبِی یَعْفُورٍ وَ مُعَلَّى بْنُ خُنَیْسٍ، فَقَالَ ابْنُ أَبِی یَعْفُورٍ: الْأَوْصِیَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِیَاءُ، وَ قَالَ ابْنُ خُنَیْسٍ: الْأَوْصِیَاءُ أَنْبِیَاءُ، قَالَ فَدَخَلَا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ، فَلَمَّا اسْتَقَرَّ مَجْلِسُهُمَا، قَالَ، فَبَدَأَهُمَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ: یَا عَبْدَ اللَّهِ ابْرَأْ مِمَّنْ قَالَ إِنَّا أَنْبِیَاءُ.
ابوالعباس بقباق می‌گوید: ابن ابی‌یعفور و معلی بن خنیس اختلاف پیدا کردند. ابن‌ابی یعفور می‌گفت اوصیا علمای ابرار اتقیا هستند؛ درحالی‌که معلی بن خنیس می‌گفت اوصیا انبیا هستند. ابوالعباس می‌گوید آنها نزد امام صادق (ع) رفتند. هنگامی‌که مجلس برپا شد، امام پیش از آنها شروع به سخن کرد و گفت:‌ای عبدالله (ابن ابی‌یعفور) هرکس ما را نبی بداند، از او بیزارم.
اختیار معرفة الرجال - الشیخ الطوسی - ج ۲ ص ۵۱۵
با دقت در متن روایت روشن می‌شود که صحبت بر نفی و اثبات عصمت ائمه طاهرین علیهم السلام نیست؛ بلکه صحبت در باره اثبات مقام ائمه است؛ زیرا گمان ابن خنیس این بوده که ائمه، انبیا هستند؛ اما ابن ابی یعفور گفته است،‌آنها علمای ابرار اند نه پیامبر.
برای توضیح بیشتر: ابن خنیس گمان می‌کرده است که ائمه طاهرین علیهم السلام علم شان را مستقیم از طریق وحی و ارتباط با فرشته می‌گیرند لذا گفته است، ائمه انبیا هستند؛ اما در مقابل او،‌دیدگاه ابن ابی یعفور است که آنها علم شان را از پیامبر گرفته اند؛ از این جهت به «علماء ابرار» تعبیر کرده است.
وقتی آن دو نزد امام صادق علیه السلام رفتند، امام، ابن خنیس را در این اعتقادش سرزنش کرد و فرمود:‌ما پیامبر نیستیم.
بنابراین، مسأله عصمت در نظر ابن ابی یعفور مسلم بوده و او از ویژگیهای دیگر امام، نام برده است؛ همچنانکه از «امامت» ائمه نیز سخنی به میان نیاورده است. آیا می‌توان گفت، چون ابن ابی یعفور مسأله‌ای امامت آنها را مطرح نکرده، پس از نظر وی، ائمه امام هم نبوده است؟
بهترین شاهد بر این که ابن ابی یعفور عصمت ائمه را قبول داشته این روایت است:
۴۶۲ حَمْدَوَیْهِ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ، عَنِ الْحَکَمِ بْنِ مِسْکِینٍ الثَّقَفِیِّ، قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو حَمْزَةَ مَعْقِلٌ الْعِجْلِیُّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ، قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ اللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ‏ رُمَّانَةً بِنِصْفَیْنِ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلَالٌ، لَشَهِدْتُ أَنَّ الَّذِی قُلْتَ حَلَالٌ حَلَالٌ وَ أَنَّ الَّذِی قُلْتَ حَرَامٌ حَرَامٌ، فَقَالَ رَحِمَکَ اللَّهُ رَحِمَکَ اللَّهُ.
عبد الله بن ابی یعفور می‌گوید: برای امام صادق علیه السلام عرض کردم،‌اگر انار را دو نصف کنید و بفرمایید، این نصف حرام و نصف دیگر حلال است، شهادت می‌دهم آنچه را فرمودی حلال است حلال است و آن نصفی را که فرمودی حرام است حرام است. امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند تو را رحمت کند.
کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی - إختیار معرفة الرجال، ص۲۴۹، مشهد، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق.
اگر عبد الله بن ابی یعفور، اعتقاد به عصمت امام صادق علیه السلام نداشت، آیا سخن امام را در باره حلال و حرام بودن یک انار می‌پذیرفت؟
پس ایشان عقیده داشت که امام هر سخنی را که می‌گوید، درست است و منبع درستی کلام امام هم همان عصمت و خطاناپذیری است.
ثانیا: بحث شهید ثانی در ابتدا درباره این است که تا چه اندازه انسان در باره ائمه اعقتاد داشته باشد مؤمن می‌گویند.
لذا ابتدا همه صفات و عقاید شیعه را در باره امام ذکر کرده آنگاه این سؤال را مطرح کرده است:
فهل یعتبر فی تحقق الإیمان أم یکفی اعتقاد إمامتهم ووجوب طاعتهم فی الجملة؟
آیا در تحقق ایمان آنچه را گفتم همه معتبر است یا تنها اعقتاد به امامت و واجب بودن اطاعت آنها کافی است؟
می‌گوید:‌در اینجا دو احتمال است،‌ممکن است احتمال اول را ترجیح داد و بعید نیست که بگوییم، احتمال دوم کافی است:
فیه الوجهان السابقان فی النبوة . ویمکن ترجیح الأول ، بأن الذی دل على ثبوت إمامتهم دل على جمیع ما ذکرناه خصوصا العصمة ، لثبوتها بالعقل والنقل . ولیس بعیدا الاکتفاء بالأخیر ، علی ما یظهر من حال رواتهم ومعاصریهم من شیعتهم فی أحادیثهم علیهم السلام ، فإن کثیرا منهم ما کانوا یعتقدون عصمتهم لخفائها علیهم ، بل کانوا یعتقدون أنهم علماء أبرار ، یعرف ذلک من تتبع سیرهم وأحادیثهم وفی کتاب أبی عمرو الکشی رحمه الله جملة مطلعة على ذلک، مع أن المعلوم من سیرتهم علیهم السلام مع هؤلاء أنهم کانوا حاکمین بإیمانهم بل عدالتهم .
در پاسخ به سخنان شهید ثانی در این کتاب باید گفت:
بر فرض این که انتساب این کتاب را به ایشان قبول کنیم، این که بسیاری از شیعیان از عصمت ائمه شان خبر نداشتند، به خاطر همان جو خفان حاکمان زمان شان بوده است. زیرا آنها از ارتباط شیعیان با امامان به شدت جلوگیری می‌کردند که در این صورت ممکن است معارف اهل بیت علیهم السلام به آنان نرسیده باشد و از جمله عقیده مسلم شیعه، عصمت ائمه است.
یعنی فقط شیعیان می‌دانستند که آنها فرزندان رسول خدا صلی الله علیه وآله و علمای دین هستند و سخنان شان را از این جهت قبول داشتند، اما از این بیشتر نه خود ائمه فرصت و قدرت بیان مقامات شان را داشتند و نه شیعیان از ترس حاکمان جور زمینه تحقیق را یافتند.
بنابراین، سخن شهید ثانی به این مقطع حساس و خفقان اشاره دارد.
ثانیا: اثبات عصمت و علم ائمه طاهرین علیهم السلام، وابسته به اعتقاد شیعیان نیست؛‌به این بیان که اگر شیعه و یا غیر شیعه، به عصمت و علم آنها اعتقاد داشتند، این ویژگیها برای آنان ثابت ‌شود و اگر معتقد نبودند، آنها این ویژگیها را نداشته باشند.
بلکه اثبات عصمت، علم و ویژگیهای دیگر امام، دلائل دیگری دارند که در کتابهای کلامی مبسوط بحث شده و ربطی به اعتقاد شیعه و غیر شیعه ندارد.
در نتیجه، هر فردی که چنین اشکالی را بر عقیده عصمت وارد می‌کنند، ناشی از جهل او از مبانی و اعتقادات شیعه است.
بنابراین، نمی‌توان گفت، چون یک راوی اعتقاد به عصمت نداشته و یا برخی از شیعیان مسأله عصمت برایشان روشن نبوده، پس امام معصوم نیست. اگر کسی چنین سخنی بگوید، نشانه حماقت و جهالت اوست.
و اشتباه نشود که منظور شهید ثانی از بیان مطلب فوق، اثبات این نکته نیست که برخی آن را برداشت کرده اند.

*موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت