وجود شیر در حادثه عاشورا واقعیت دارد؟
با سلام دوست گرامی اولا: خوشحالیم از این که حضرت عالی و همه دوستان اهل بیت علیهم السلام در این استان و اهالی محترم اسرم، حقایق دینی را از شبکه جهانی ولایت میشنوند و برنامه ها را دنبال میکنند. ثانیا: قضیهای را که نقل کرده اید، فراوان در کتابها جستجو کردیم به این صورتی که حضرت عالی توضیح داده اید نیافتیم. لذا اگر در شبکه توسط استاد گرامی حضرت آیت الله قزوینی مطرح شود، خوب نیست و بیشتر از این برنامه ها دشمنان اهل بیت علیهم السلام استفاده میکنند. لذا گروه پاسخ به شبهات روایتی را که حضور شیر را در کربلا حکایت دارد، خدمت شما مطرح کرده و آن را نقد و بررسی می کند. روایتی را مرحوم کلینی به این صورت نقل کرده است: [۸] الْحُسَیْنُ بْنُ«» أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو کُرَیْبٍ وَ أَبُو سَعِیدٍ الْأَشَجُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ إِدْرِیسَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَوْدِیِّ قَالَ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ ع أَرَادَ الْقَوْمُ أَنْ یُوطِئُوهُ الْخَیْلَ فَقَالَتْ فِضَّةُ لِزَیْنَبَ یَا سَیِّدَتِی إِنَّ سَفِینَةَ کُسِرَ بِهِ فِی الْبَحْرِ فَخَرَجَ إِلَى جَزِیرَةٍ فَإِذَا هُوَ بِأَسَدٍ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَارِثِ أَنَا مَوْلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَمْهَمَ بَیْنَ یَدَیْهِ حَتَّى وَقَفَهُ عَلَى الطَّرِیقِ وَ الْأَسَدُ رَابِضٌ فِی نَاحِیَةٍ فَدَعِینِی أَمْضِی إِلَیْهِ وَ أُعْلِمُهُ مَا هُمْ صَانِعُونَ غَداً قَالَ فَمَضَتْ إِلَیْهِ فَقَالَتْ یَا أَبَا الْحَارِثِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَتْ أَ تَدْرِی مَا یُرِیدُونَ أَنْ یَعْمَلُوا غَداً بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع یُرِیدُونَ أَنْ یُوطِئُوا الْخَیْلَ ظَهْرَهُ قَالَ فَمَشَى حَتَّى وَضَعَ یَدَیْهِ عَلَى جَسَدِ الْحُسَیْنِ ع فَأَقْبَلَتِ الْخَیْلُ فَلَمَّا نَظَرُوا إِلَیْهِ قَالَ لَهُمْ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فِتْنَةٌ لَا تُثِیرُوهَا انْصَرِفُوا فَانْصَرَفُوا. الکافی ج : ۱ ص : ۴۶۶ ترجمه روایت: ادریس بن عبد الله اودى گوید: چون حسین (ع) شهید شد و آن لشکر خواستند اسب بر بدنش بتازند، فضه (از کنیزان فاطمه زهرا (ع) به زینب (ع) گفت: اى بانوى من سفینه (آزاد کرده رسول خدا (ص) کشتیش در دریا شکست و به جزیرهاى افتاد و به شیرى برخورد، به آن شیر گفت: اى ابا الحارث من آزاد کرده رسول خدایم، آن شیر در برابرش زمزمه کرد تا او را به راه آورد، در این گوشه هم شیرى خوابیده است، بگذار من بروم و به او آگاهى دهم که این مردم فردا چه خواهند کرد. گوید: فضه نزد آن شیر رفت و گفت: اى ابا الحارث، آن شیر سر بلند کرد و فضه به او گفت: مىدانى فردا مىخواهند با امام حسین (ع) چه کار کنند، مىخواهند اسب بر پشتش بتازند. گوید: آن شیر آمد تا دو دست خود را روى جسد حسین (ع) نهاد، لشکر پیش آمدند و چون آن شیر را دیدند عمر بن سعد به آنها گفت: این فتنه اى است مبادا آن را برانگیزید، برگردید، آنها هم برگشتند. بررسی سند روایت: علامه مجسلی تصریح میکند که سند این روایت مجهول است: الحدیث الثامن: مجهول. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۵ ؛ ص۳۶۸ تهران، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ ق. بررسی متن روایت: متن روایت نیز دچار اشکالات متعدد و از جمله با روایات و نقلهای دیگر متعارض است و آن این که به اتفاق مورخان شیعه واهل سنت، عمر بن سعد، دستور داد ده نفر آماده شدند، و بدن مطهر امام حسین علیه السلام را زیر سم اسپان له کردند. سید بن طاووس قال الراوی : ثم نادى عمر بن سعد فی أصحابه من ینتدب للحسین علیه السلام فیواطئ الخیل ظهره وصدره فانتدب منهم عشرة. راوی میگوید: عمر بن سعد در میان اصحابش صدا زد، کیست داو طلبانه اسبش را آماده کند و بر پشت و سینهی امام علیه السلام اسب بدواند؟ ده نفر از آنان آماده شدند. اللهوف فی قتلى الطفوف - السید ابن طاووس - ص ۷۹ سید محسن نیز در کتاب اعیان الشیعه، اسب دواندن را بعد از آتش زدن خیمگاه میداند: ثم إنهم أشعلوا النار فی الفسطاط فخرجت منه النساء باکیات مسلبات ونادى عمر بن سعد فی أصحابه من ینتدب للحسین فیوطئ الخیل ظهره وصدره ، فانتدب منهم عشرة. سپس آنها آتش را در خیمه گاه روشن کردند، زنان در حال گریه بیرون شدند. عمر بن سعد در میان اصحابش صدا زد، کیست داو طلبانه اسبش را آماده کند و بر پشت و سینهی امام علیه السلام اسب بدواند؟ ده نفر از آنان آماده شدند. أعیان الشیعة - السید محسن الأمین - ج ۱ ص ۶۱۲ مورخان اهل سنت نیز تحقق این قضیه را قطعی میدانند. بلاذری جریان اسب دواندن را اینگونه نقل کرده است: ونادى عمر بن سعد فی أصحابه: من ینتدب للحسین فیوطئه فرسه فانتدب عشرة منهم اسحاق بن حیوة الحضرمی، وهو الذی سلب الحسین قمیصه فبرص، فداسوا الحسین بخیولهم حتى رضوا ظهره وصدره. عمر بن سعد در میان اصحابش صدا زد، کیست داو طلبانه اسبش را آماده کند و بر پشت و سینهی امام علیه السلام اسب بدواند؟ ده نفر از آنان آماده شدند. از جمله آنها اسحاق بن حیوة حضرمی است. او همان کسی است که پیراهن امام را در آورد، آنان با اسبهای شان پیکر امام را زیر سم گرفتند تا این که پشت و سینه امام را له کردند. أنساب الأشراف ج ۱، ص ۴۲۳، أحمد بن یحیى بن جابر البلاذری (المتوفى : ۲۷۹هـ) ، دار النشر : نویری نیز تصریح دارد که این کار بعد از کشته شدن امام حسین علیه السلام صورت گرفته است: ولما قتل الحسین نادى عمر بن سعد فی أصحابه: من ینتدب للحسین فیوطئه فرسه ، فانتدب له عشرة، منهم إسحاق بن حیوة الحضرمی، وهو الذی سلب قمیص الحسین فبرص بعد ذلک، فداسوا الحسین بخیولهم حتى رضوا ظهره وصدره . نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج ۲۰، ص ۲۹۰، شهاب الدین أحمد بن عبد الوهاب النویری الوفاة: ۷۳۳هـ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - ۱۴۲۴هـ - ۲۰۰۴م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : مفید قمحیة وجماعة ابن کثیر دمشقی از دیگر علمای اهل سنت تصریح میکند که هم اسب دوانی بر پیکر حضرت و نیز جدا کردن سر های شهدا، در روز عاشورا صورت گرفته است نه فردای آن روز: ویقال إن عمر بن سعد أمر عشرة فرسان فداسوا الحسین بحوافر خیولهم حتى ألصقوه بالأرض یوم المعرکة وأمر برأسه أن یحمل من یومه إلى ابن زیاد مع خولى بن یزید الأصبحى البدایة والنهایة ج ۸، ص ۱۸۹، إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء الوفاة: ۷۷۴ ، دار النشر : مکتبة المعارف - بیروت در نتیجه، قضیهی اسب دوانی بر پیکر شهدا محقق شده است در حالی که این روایت آن را نفی میکند. و از طرفی سند روایت هم مجهول است و از نظر علمی استناد به چنین روایتی، صحیح نیست و چیزی را اثبات نمیکند. *موفق باشید گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
|