درباره ما

مفهوم ایات ۱۹۰ و ۱۹۱ سوره بقره چیست؟ قرآن کتاب آسان و روانی است؟ هدایت اختیاری است؟
کد سؤال: ۲۱۸۴۶قرآن و کتب آسمانی »شان نزول
قرآن و کتب آسمانی
عمومی
چند سؤالی
تعداد بازدید: ۷۷
مفهوم ایات ۱۹۰ و ۱۹۱ سوره بقره چیست؟ قرآن کتاب آسان و روانی است؟ هدایت اختیاری است؟

با سلام

دوست گرامی

الف) وَ قَاتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَ لَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ(۱۹۰)وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ المَْسْجِدِ الحَْرَامِ حَتىَ‏ یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَالِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ(۱۹۱)

ترجمه: و در راه خدا، با کسانى که با شما مى‏جنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّى‏کنندگان را دوست نمى‏دارد! (۱۹۰)و آنها را [بت پرستانى که از هیچ گونه جنایتى ابا ندارند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [مکه‏]، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستى) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزاى کافران! (۱۹۱)

مراد از لا تعتدوا روشن است چرا که در جنگ یک سری قواعد اخلاقی باید رعایت شود طبق فرمایش امیر المومنین علیه السلام‌ که فرمودند:

۱. وَ کَانَتِ السِّیرَةُ فِیهِمْ مِنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع مَا کَانَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی أَهْلِ مَکَّةَ یَوْمَ فَتْحِ مَکَّةَ فَإِنَّهُ لَمْ یَسْبِ لَهُمْ ذُرِّیَّةً وَ قَالَ مَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ فَهُوَ آمِنٌ وَ مَنْ أَلْقَى سِلَاحَهُ فَهُوَ آمِنٌ وَ کَذَلِکَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص- یَوْمَ الْبَصْرَةِ نَادَى فِیهِمْ لَا تَسْبُوا لَهُمْ ذُرِّیَّةً وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَى‏ جَرِیحٍ‏ وَ لَا تَتْبَعُوا مُدْبِراً وَ مَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ وَ أَلْقَى سِلَاحَهُ فَهُوَ آمِنٌ

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏۵ ؛ ص۱۲کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق

ترجمه:سیره امیرالمومنین علیه السلام‌ در میان مردم بصره بعد از جنگ جمل همان سیره ی رسول خدا در روز فتح مکه بود چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله‌ فرزندان آن ها را برده نگرفت و هر کس در خانه ی خود را می بست در امان بود و هر کس سلاحش را زمین می گذاشت در امان بود و هم چنین در علی بن ابی طالب علیه السلام‌:فرزندان آنها را اسیر نکنید و به مجروحان رحم داشته باشید و فرار کنندگان را رها کنید و کسانی را که سلاح بر زمین گذاشتند ایمن هستند.

۲. مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُلْقَى السَّمُّ فِی بِلَادِ الْمُشْرِکِینَ.

وسائل الشیعة ؛ ج‏۱۵ ؛ ص۶۲. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ۳۰جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق.

علی بن ابی طالب علیه السلام‌ فرمودند:رسول اکرم نهی فرمودند از اینکه در زمان جنگ در بلاد کفار سم منتشر کنند.

در کتاب وسائل الشیعه مجلد ۱۵ صلی الله علیه وآله ۶۰ به بعد روایات کثیر ومتعددی درباره چگونگی جنگ و نوع جنگ از حضرات معصومین علیهم السلام‌ روایت نقل شده است که مفاد آیه بر اساس آن ها روشن می گردد.

ودر آیه بعد خداوند متعال میفرماید:

هر کجا آنان را یافتید به قتل برسانید...

در این آیه و آیه قبل روی آیه با مشرکین مکه است که در زمانی که مسلمانان در مکه بودند بسیار به آنها جسارت کرده و آن ها را می کشتند و به مال و اموال آن ها تعرض می کردند، وخداوند در این آیه با یک دستور قاطع بعد از اینکه مسلمانان قدرت یافتند دستور میدهد که با آنها مقابله کنند و در واقع این حکم یک نوع قصاص است.

در آیه قبل خداوند متعال به اصل حکم قتال با مشرکین حکم کرده است و عدم تجاوز به زنان و فرزندان و....در این آیه به نوع وکیفیت عمل مسلمین در مقابل مشرکین اشاره کرده و آنان که تجاوز به حقوق مسلمین کردند را مهدور الدم میداند.

طبق فرمایش علامه طباطبائی این آیات که در سیاق به یکدیگر نزدیکند همه از جهتی به محاربه با مشرکین نظر دارد.یکی اصل حکم جهاد، ودیگری کیفیت و آداب و حدود وثغورآن.

ب:قرآن کریم به صفات زیادی توصیف شده است از جمله روانی و آسانی وقابل فهم بودن و...

البته برای کسی که قرآن را با معانی آن تلاوت کند و این چنین غالبا معنا روشن می گردد(البته گاهی مشکل درترجمه ها است. اما نکته ی قابل توجه آن است که تعمیق در قرآن از کسانی سزاوار است در این مسیر و مقدمات تلاش کرده است.لذا ظاهر قرآن روشن و بدون ابهام است مگر مواردی که خدا قصد بر ابهام کرده است وخداوند در قرآن کریم آیات را به دو دسته تقسیم کرده، آیات محکم و متشابه.آیات محکم آیاتی است که به روشنی می توان آن ها را فهمید و‌ به آنهااستدلال نمود ولی آیات متشابه اگر چه معنایش روشن است ولی مراد خداوند متعال از لابه لای ایات محکم و ارجاع متشابهات به محکمات روشن می گردد.بنابراین این حیث قرآن کریم نیز باید در نظر گرفته شود.

به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.pasokhgoo.ir/node/۳۰۲۱۶

ج:اگر کسی قرآن را به صورت گزینشی نظر کند ممکن است قائل به جبر شود ولی باید در کنار آن آیات دیگر را ملاحظه کند که دوچار جبرگرائی نگردد.در ذیل آیاتی که اختیار انسان را اثبات می کند، می آوریم:

۱. (ذلک بِما قَدَّمَت اَیدیکم) [آل عمران (۳), ۱۸۲] این بخاطر آنچیزی است که از پیش فرستادید.

۲. (فَمن شَاء فَلیومِن وَ من شاء فَلیکفر) [کهف (۱۸), ۲۹]هر کس خواست ایمان بیاورد وهر کس خواست کفر بورزد

۳. (اِنّا هَدَیناهُ السَّبیل اِمّا شاکراً وَ اِمّا کفوراً) [انسان (۷۶), ۳]ما هدایت می کنیم حال یا شکر گزارید یا کفران می کنید

۴. (ذلک بِما قَدَّمَت اَیدیکم وَ انَّ اللهَ لَیسَ بِظلّامٍ لِلعبید) [آل عمران (۳), ۱۸۲] این به خاطر آنچیزی است که خود فرستاده اید

در آیات متعدد خداوند عقاب را ثمره عمل انسان در دنیا می داند و هم چنین در آیات دیگر عدالت خود را به رخ جهانیان کشیده تا حدی که مثقالی از او ظلم سر نمی زند.

(وَما کانَ ربُّک لِیُهلِکَ القری بِظُلمٍ و أهلها مُصلحونَ) [هود (۱۱), ۱۱۷]

مَن اهتدی فإنما یَهتَدی لِنَفسهِ وَ مَن ضلَّ فإنما یَضِلُّ عَلیها)[إسراء (۱۷), ۱۵].هر کس هدایت شود برای خویش بوده و هر کس گمراه شود برای خویش و به زیان خود بوده است.

( إنما تُجزَونَ ما کُنتم تَعلمونَ) [طور (۵۲), ۱۶]فقط شما به عملتان جزاء داده می شوید

در این آیات کریمه خداوند به صراحت سخن از اختیار انسان دارد و آیاتی ظهور ابتدائی در جبر دارد در کنار این آیات معانی آن ها واضح می شود که مراد آن است که اراده انسان تحت اراده خداوند است یعنی این نیست که اراده ی انسان در عرض اراده ی خداوند باشد بلکه در طول یکدیگر است و اگر خداوند در قرآن می فرماید:ما قوم ظالمین را هدایت نمی کنیم یا قوم فاسقین را هدایت نمی کنیم و...آیاتی که ظهور در جبر دارد به این معنااست که چون آن ها خود شاکر نبودند و کفران می کردند و خود با عمل خود مسیر خلاف حق را اختیار کرده اند، در نتیجه ما هم اصراری بر هدایت آن ها نداریم وآن ها را وا مینهیم.بنابراین بایستی کلام یک شخص را با یکدیگر تحلیل کنیم چنانچه روش عقلائی نیز چنین است.

به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.pasokhgoo.ir/node/۹۵۶۴۲

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت