چرا شیعیان بعد از هر امامی در امام بعدی اختلاف می‌کردند؟
فایده امام غائب چیست؟
اگر امامت بالاتر از نبوت است؛ چرا در قرآن به آن اشاره نشده است؟
چرا حضرت علی با خلفاء بیعت کرد و به آن‌ها مشورت می‌داد و دخترش را به عمر داد؟
باسلام
دوست گرامی
پاسخ به سوال اول:
انشعابات در یک مذهب دلیل بر بطلان آن مذهب یا
یک عقیده نیست، اگر اینطور باشد در مذهب اهل سنت نیز در مباحث اعتقادی انشعاباتی
وجود دارد، معتزله، مرجئه، خوارج، جهمیه، اشعریه، ماتریدیه، اهل حدیث، اینها فرق
اعتقادی اهل سنت هستند، حال می شود گفت که مذهب اهل سنت باطل می باشد چون دارای
فرق متعدد است؟
در واقع ایجاد انشعابات، همیشه معلول بطلان یک
مذهب نمی باشد، بلکه می تواند علل دیگری را داشته باشد که باید با تحقیق و بررسی
های دقیق به آن دست یافت، انشعابات ایجاد شده در شیعه نیز علل مختلفی دارد که به
جهت مفصل بودن این مبحث شما را به کتاب « اطلس شیعه » نوشته ی رسول جعفریان، و «تاریخ
فرق اسلامی» نوشته ی صابری، ارجاع می دهیم
پاسخ به سوال دوم:
در سوال دوم مطرح شده است که شیعیان اعتقاد
دارند، که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در چاه سرداب پنهان شده است، باید
گفت که این صرفا یک دروغی می باشد که از انسان های مریض القلب و دارای روان ناسالم
سر می زند وهیچ یک از شیعیان چنین اعتقادی ندارند و آن را باطل می دانند ولی امثال
وهابیت به علت نارسایی عقلی که دارند اینگونه توهمات خود را به دیگران نسبت می
دهند
اما اینکه گفته شده امام زمان عجل الله تعالی
فرجه الشریف چه فایده های دارند نکاتی را عرض می کنیم:
اصل وجود امام فواید و برکات بسیار دارد . یکی
از اصول مسلم شیعه این است که جهان هستی نباید خالی از حجت باشد و وجود امام ضرورت
دارد چند علت را در این خصوص ذکر می‌کنیم
واسطة فیض و هدایت تکوینی الهی: وجود امام ضرورت دارد، چون واسطة فیض
و هدایت تکوینی الهی است. اگر امام نباشد، فیض هستی قطع می گردد و جهان از هم می
پاشد. محمد بن فضیل گوید: از امام هشتم(ع) پرسیدم: آیا روزی می رسد که مردم بدون
امام باشند؟ حضرت فرمود: نه. گفتم: از امام صادق(ع) روایت شده
است که اگر روزی زمین از وجود امام خالی باشد، زمین و بندگان مورد خشم خداوند قرار
می گیرند، حضرت فرمود: نه، در این هنگام اصلاً زمین و بشری باقی نمی ماند، همه از
بین می روند.کافی ، ج ۱، ص
۱۷۹.
بنابراین بدون وجود امام، واسطه فیض و
هدایت تکوینی الهی باقی نمی ماند و در این صورت همه چیز نابود خواهد شد. هر چند در
این دوره امام از دیده ها پنهان است، ولی
وجود پرفیض او برقرار است و ما از این فیض بهره مندیم. امام صادق(ع) فرمود:
"همان طور که مردم از خورشید در پشت ابر بهره می برند، و وجود ابر نمی تواند
مانع از فیض رسانی خورشید گردد، مردم در دورة غیب امام مهدی(عج) از وجود او بهره
می برند و غیبت نمی تواند مانع از فیض رسانی و واسطه فیض و هدایت الهی گردد".
ـ رهبری سیاسی اجتماعی: وجود امام ضرورت دارد، از این جهت که می
بایست رهبری سیاسی جامعه را در دست داشته باشد.
امروزه کسانی که در دورة غیبت کبری به
سر می برند از این وجه ضرورت امام محروم هستیم. البته نه تنها ما محروم هستیم،
بلکه آن کسانی که در دورة حضور امامان(ع) بودند نیز از این نعمت محروم بودند، چون
بهره مندی از این نعمت به اوضاع و شرایط اجتماعی بستگی دارد. تنها امام
علی(ع) آن هم به مدت پنج سال و امام حسن(ع) به مدت شش ماه توانستند رهبری سیاسی را
بر عهده بگیرند.
پس از این جهت فرقی بین زمان غیبت و
حضور امام نیست. غیبت امام مهدی(عج) اگر مانع می شود تا مردم از رهبری سیاسی حضرت
محروم گردند، اوّلاً این جریان مختص زمان غیبت نیست و ثانیاً به اوضاع اجتماعی
بستگی دارد. اگر جامعه از این جهت پذیرا باشد، یکی از شرایط ظهور امام محقق شده
است.
۳ـ مفسر و مبین دین: وجود امام ضرورت
دارد، به این جهت که مفسِّر و مبیِّن دین است؛ تفسیری که در آن خطایی وجود
ندارد. ایشان باید احکام دین را برای مردم بیان کند، چون تبیین و تفسیر او
بی خطاء و بدون اشتباه است.
بعد از پیامبر(ص) مسلمانان بیش از دو
قرن و نیم از این نعمت بهره مند بودند؛ یعنی تا هنگام شهادت امام حسن عسکری(ع) ،
یازده امام در صدد تبیین و تفسیر معصومانه از دین برآمدند و طرح اساسی از اسلام
ناب محمدی (و مذهب تشیع) را پایه ریزی کردند و احادیثی که در قالب چهارصد کتاب
(اصول اربع مأه) توسط شاگردان آنان نوشته شده بودند، جمع آوری شد. افزون بر این
کتاب ها، امامان(ع) توانستند شاگردانی مبرز و توانا برای دفاع از کیان عقیدتی و
فقهی شیعه تربیت کنند. در این دورة تقریباً مسئولیت تبیین دین یا بیان هدایت
تشریعی به پایان راه خود رسید. آن چه گفتنی بود، گفته شد و اصول احکام بیان شد و
آنان به شاگردان خود یاد دادند که در فروع و فرعیات احکام چگونه از اصول بهره
گیرند و در حوادث واقعه (مسائل جدید) به اجتهاد و استنباط احکام بپردازند. حال اگر
احیاناً جایی نیاز به تبیین و تفسیر دین باقی باشد، مسئولیت این امور بر عهدة
شاگردان امامان؛ یعنی عالمان با تقوا نهاده شده است. همان گونه که از امام
مهدی(عج) روایت شده است. "و أمّا الحوادث الواقعه فارْجعوا فیها إلی رُواة
حدیثنا فإنّهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیکم؛ در حوادث واقعه به روات احادیث و
عالمان دین رجوع کنید، چون آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان می باشم
".احتجاج،
ص ۲۸.
بنابراین در این دوره، مسئولیت و وظیفة
امام در بُعد تفسیر دین و هدایت تشریعی به اتمام رسیده است و اگر با توجه به
مقتضات زمان نیازی به تفسیر دین باشد، عالمان با تقوا با بهره گیری از اصول و
کلیاتی که امامان(ع) بیان داشته اند و در قالب اصول اربع مأه موجود است، این
مسئولیت را عهده دار می گردند
پاسخ به سوال سوم:
در خصوص اینکه امامت از نبوت بالاتر می باشد به
لینک زیر مراجعه فرمایید:
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۵۱۴۹
پاسخ به سوال چهارم:
اصل امامت در قرآن به صراحت بیان شده است که می
توانید در لینک فوق مطالعه بفرمائید، اما اگر مقصود شما این است که چرا نام ائمه
در قرآن ذکر نشده به لینک زیر مراجعه فرمائید:
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۵۲۳۵
پاسخ به سوال پنجم:
گفته شده که حضرت علی علیه السلام از ابوبکر و
عمر در نهج البلاغه به خوبی یاد کرده است، این کلام کاملا دروغ می باشد و هیچ مدحی
از حضرت علی علیه السلام در کتاب نهج البلاغه برای این دو نفر نقل نشده، اما اینکه
چرا حضرت علی علیه السلام با این دو نفر همکاری می کرد به لینک زیر مراجعه
فرمائید:
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۵۱۴۸
پاسخ به سوال ششم:
در خصوص ازدواج عمر با ام کلثوم علیها السلام
به لینک زیر مراجعه فرمائید:
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۶۳۴۲
موفق باشید گروه پاسخ به شبهات
| 
