باسلام

دوست گرامی

در خصوص مسلمان شدن ایرانیان به آدرس ذیل رجوع کنید

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۱۱۳۴۰

اما در خصوص مسئله بعدی که گفتید کجا اسلام گفته است بحث کنید در قرآن آمده است: باید تحقیق کرد و راه درس را انتخاب کرد
فَبَشِّرْ عِبَادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمْ اللهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الاَْلْبَابِ? زمر ۳۹
آلوسی در ذیل آیه گوید: مراد این است که این آیه مدح کسانی است که راه بهتر را تشخیص می دهند
الَّذینَ یَسْتَمعُونَ الْقَولَ فَیَتَّبعُونَ أَحْسَنَهُ ) * مدحٌ لَهُمْ بِأنَّهُم ، یُمیِّزونَ بین الْحَسَنِ والأحْسَن والفَاضِلَ وَالأفْضَل
تفسیر الآلوسی ج ۲۳ ص ۲۵۲
فخر رازی نیز چندین راهکار برای تشخیص مذهب صحیح ارائه داده است یکی اقامه دلیل بر صحت با تحقیق است و دیگری دلیل عقلی است وی می نویسد:
قال الرازی المتوفی ۶۰۶: أن الطریق إلى تصحیح المذاهب والأدیان قسمان (أحدهما) إقامة الحجة والبنیة على صحته على سبیل التحصیل ، وذلک أمر لا یمکن تحصیله إلا بالخوض فی کل واحد من المسائل على التفصیل
( والثانی ) أنا قبل البحث عن الدلائل وتقریرها والشبهات وتزییفها نعرض تلک المذاهب وأضدادها على عقولنا ، فکل ما حکم أول العقل بأنه أفضل وأکمل کان أولى بالقبول .
تفسیر الرازی ج ۲۶ ص ۲۶۱
در ضمن مگر روایت متواتر ثقلین بیان نکرده است که باید فقط از معصوم آنهم اهل بیت تبعیت کرد!!!!

اگر در روایات و منابع و اقوال بزرگان خودتان کمی دقت کنید، متوجه می شوید که همه گواه بر این است که یک نفر از اهل بیت همیشه در هر زمان وجود دارد و باید از او پیروی کرد تا گمراه نشد

با این وجود آیا می شود گفت هر فرقه طبق عقیده خود عمل کند او اهل نجات است؟!! در حالی که پیامبر یک فرقه را اهل نجات دانسته است اما این فرقه کیست خود حضرت معرفی کرده است که نجات در تمسک به اهل بیت در کنار قرآن است در حدیث ثقلین آمده است:
«قام رسول اللَّهِ یَوْمًا فِینَا خَطِیبًا بِمَاءٍ یُدْعَى خُمًّا بین مَکَّةَ وَالْمَدِینَةِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى علیه وَوَعَظَ وَذَکَّرَ ثُمَّ قال أَمَّا بَعْدُ ألا أَیُّهَا الناس فَإِنَّمَا أنا بَشَرٌ یُوشِکُ أَنْ یَأْتِیَ رسول رَبِّی فَأُجِیبَ وأنا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ فیه الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ فَحَثَّ على کِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فیه ثُمَّ قال وَأَهْلُ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فی أَهْلِ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فی أَهْلِ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمْ اللَّهَ فی أَهْلِ بَیْتِی فقال له حُصَیْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَیْتِهِ یا زَیْدُ أَلَیْسَ نِسَاؤُهُ من أَهْلِ بَیْتِهِ قال نِسَاؤُهُ من أَهْلِ بَیْتِهِ وَلَکِنْ أَهْلُ بَیْتِهِ من حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ قال وَمَنْ هُمْ قال هُمْ آلُ عَلِیٍّ وَآلُ عَقِیلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ قال کُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ قال نعم»
روزی رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله وسلم) کنار برکه آبی به نام «خم» بین مکه و مدینه ایستاد و برای جمعیت حاضر خطبه‌ای ایراد فرمود. در آن خطبه بعد از حمد وثنای الهی و موعظه و تذکر چنین فرمود: «ای مردم! همانا من بشری بیش نیستم و نزدیک است که پیک الهی بیاید و جان مرا بگیرد و من دعوت او را اجابت کنم. من، میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: اول آن‌ها، کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ بزنید». پیامبر(صلی‌الله علیه و آله وسلم) سفارش زیادی برای کتاب خدا کرده و مردم را بر عمل به آن تشویق فرمود. سپس فرمود: «و اهل بیت من. شما را سفارش می‌کنم در حق اهل بیتم» و این جمله را سه بار تکرار فرمود
صحیح مسلم» ج ۴ ، ص ۱۸۷۳
خود علمای اهل سنت طبق این روایت اعتراف کرده اند که باید از اهل بیت که هدایت گر هستند تا روز قیامت وجود داشته باشد
همچنانکه ابن حجر در خصوص حدیث ثقلین گوید:
«وفی أحادیث الحث على التمسک بأهل البیت إشارة إلى عدم انقطاع متأهل منهم للتمسک به إلى یوم القیامة کما أن الکتاب العزیز کذلک ولهذا کانوا أمانا لأهل الأرض کما یأتی ویشهد لذلک الخبر السابق ( فی کل خلف من أمتی عدول من أهل بیتی ) إلى آخره ثم أحق من یتمسک به منهم إمامهم وعالمهم علی بن أبی طالب کرم الله وجهه لما قدمناه من مزید علمه ودقائق مستنبطاته»
از این حدیث استفاده مى‌شود که در هر زمان باید فردى اهل بیت و عترت پاک من که سزاوار تمسک است، تا روز قیامت موجود باشد، تا امر به تمسک در این حدیث معنا پیدا کند؛‌ همان‌گونه که کتاب عزیز چنین است. و لذا اهل بیت در روایاتى که بعداً‌ مى‌آید، امان زمین معرفى شده اند که شاهد این نیز روایتی است که آمده است برای امت من عادلانی از اهل بیت وجود دارد .. سپس مستحق‌ترین این اهل بیت به تمسک، امامشان و عالمشان علی بن ابی طالب است که دارای علم زیاد و دقت در استنباط است
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة» ج ۲ ، ص ۴۴۲
با این وجود وقتی تمسک به اهل بیت فقط راه نجات است چرا باید راه دیگر که گمراهی است را رفت
نکته دیگر اینکه وقتی خلیفه بعد از پیامبر مشخص هستند و خدا آن را نصب کرده و پیامبر فرموده است «علی خلیفه من بعدی» علی خلیفه من بعد از من است کسان دیگر چه حقی دارند که بروند و بخاطر هوای نفس خود حق دیگری را غصب کنند؟!!
موفق باشید

گروه پاسیخ به شبهات

نظر شما: * نام: * پست الکترونیکی: * متن نظر : * کد امنیتی:

بازگشت