درباره ما

با سلام. چه فرقی میان شیعه و سنی وجود دارد؟ چرا ما خلفای اهل سنت را قبول نداریم؟ آنها در آن زمان وجود داشتند پس چرا این را نادیده میگیریم؟ با سپاس فراوان
کد سؤال: ۲۰۹۱۳ادیان و مذاهب »شیعه شناسی
ادیان و مذاهب
ادیان و مذاهب »وهابیت
ادیان و مذاهب »وهابیت »وهابیت از منظر عقل و شرع
تعداد بازدید: ۶۳
با سلام. چه فرقی میان شیعه و سنی وجود دارد؟ چرا ما خلفای اهل سنت را قبول نداریم؟ آنها در آن زمان وجود داشتند پس چرا این را نادیده میگیریم؟ با سپاس فراوان

با سلام

دوست گرامی

مهمترین فرق این است که شیعه با ادله فراوانی قرآنی و روایی معتقد است امامت و جانشینی بعد از پیامبر به نص الهی می‌باشد که پیامبر نیز به دستور خداوند خلافت حضرت علی علیه السلام را چه در غدیر و جاهای دیگر اعلام کرد

اما برخی با توطئه تلاش کردند که نگذارند حضرت علی علیه السلام به ظاهر به خلافت برسید چناچه خود پیامبر نیز از این خبر داده بود که قریش دست به فریب می‌زنند

حاکم نیشابوری در المستدرک می‌نویسد :
عن ابی ادریس الاودی عن علی رضى اللّه عنه قال: إنّ ممّا عهد إلیّ النبی صلى اللّه علیه وآله أنّ الأمّة ستغدر بی بعده. پیامبر فرمود بعد از من امت بر تو غدر می کنند
المستدرک ، ج ۳ ، ص۱۴۰

درروایت دیگر آمده است که کینه قریش از کشته شدن پهلوانانشان توسط امیر المؤمنین علیه السلام آنها را واداشت که حق حضرت علی علیه السلام را غضب کنند ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق می‌نویسد :
عن ابن طاوس عن أبیه قال قلت لعلی بن حسین بن علی ما بال قریش لا تحب علیا فقال لأنه أورد أولهم النار وألزم آخرهم العار . تاریخ مدینة دمشق ، ج ۴۲ ، ص ۲۹۰
غیر از این در کتاب خود اهل سنت آمده است که خلفای آنها اهل درغگو،گناهکار،پیمان شکن وخائن بودند با این وجود آیا هیچ عاقلی قبول می‌کند از آنها پیروی کند

عَنْ الزُّهْرِیِّ أَنَّ مَالِکَ بْنَ أَوْسٍ حَدَّثَهُ قَالَ أَرْسَلَ إِلَیَّ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَجِئْتُهُ حِینَ تَعَالَی النَّهَارُ قَالَ فَوَجَدْتُهُ فِی بَیْتِهِ جَالِسًا عَلَی سَرِیرٍ ... فجاء یرفا ... فَقَالَ هَلْ لَکَ فِی عَبَّاسٍ وَعَلِیٍّ قَالَ نَعَمْ فَأَذِنَ لَهُمَا ... ثُمَّ تُوُفِّیَ أَبُو بَکْرٍ وَأَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَوَلِیُّ أَبِی بَکْرٍ فَرَأَیْتُمَانِی کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ...
صحیح المسلم کتاب الجهاد باب حکم الفئ ج۵ ، ص ۱۵۲، طبع : دارالفکر ـ بیروت .
زهری از مالک بن اوس نقل می کند : عمر بن خطاب به دنبال من فرستاد پیش او رفتم در حالی که روز ( خورشید ) بالا آمده بود ، دیدم بر تختی نشسته است ... مالک بن اوس می گوید : یرفا آمد و گفت عباس (عموی پیامبر اکرم ) و علی بن ابی طالب ( صلوات الله و سلامه علیه ) آمده اند ، می خواهند پیش تو بیایند ، عمر گفت بگو بیایند ... ( سپس عمر خطاب به عباس و حضرت امیر می گوید ) ابوبکر از دنیا رفت ومن خود را جانشین رسول خدا و ابوبکر شمردم و شما دو نفر مرا دروغگو و گناهکار و پیمان شکن و خائن پنداشتید .
در ضمن مگر پیامبر بعد از خود ثقلین را به یادگار نگذاشته است و نگفته است اگر از قرآن و پیروی کنید گمراه نمیشوید؟!

«... وأنا تارک فیکم الثقلین : أولهما کتاب الله فیه الهدى والنور فخذوا بکتاب الله واستمسکوا به فحث على کتاب الله فیه ورغّب فیه ، ثم قال : وأهل بیتی ، أذکرکم اللّه فی أهل بیتی ، أذکرکم اللّه فی أهل بیتی ، أذکرکم اللّه أهل بیتی». صحیح مسلم: ۷/ ۱۲۲، کتاب الفضائل باب فضائل علی بن أبی طالب، ط. محمد علی صبیح. وشرح النووی: ۱۵/۱۷۹.

با این وجود آیا می‌شود اهل بیت را رها و به دنبال کسان دیگر باشیم که حتی حکم تیمم را بلد نبودند !!۱

عمر وبلد نبودن تیمم:
روى مسلم بأَنَّ رَجُلاً، أَتَى عُمَرَ فَقَالَ إِنِّی أَجْنَبْتُ فَلَمْ أَجِدْ مَاءً . فَقَالَ لاَ تُصَلِّ . فَقَالَ عَمَّارٌ أَمَا تَذْکُرُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ أَنَا وَأَنْتَ فِی سَرِیَّة فَأَجْنَبْنَا فَلَمْ نَجِدْ مَاءً فَأَمَّا أَنْتَ فَلَمْ تُصَلِّ وَأَمَّا أَنَا فَتَمَعَّکْتُ فِی التُّرَابِ وَصَلَّیْتُ . فَقَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه وسلم «إِنَّمَا کَانَ یَکْفِیکَ أَنْ تَضْرِبَ بِیَدَیْکَ الأَرْضَ ثُمَّ تَنْفُخَ ثُمَّ تَمْسَحَ بِهِمَا وَجْهَکَ وَکَفَّیْکَ» . فَقَالَ عُمَرُ اتَّقِ اللَّهَ یَا عَمَّارُ . قَالَ إِنْ شِئْتَ لَمْ أُحَدِّثْ بِهِ .
مسلم در صحیح خود نقل مى کند که مردى نزد عمر آمد و گفت: من جُنب شدم و آب نیافتم (تکلیف من چیست؟) عمر پاسخ داد: نماز نخوان! عمّار که آنجا حاضر بود گفت: اى امیرالمؤمنین! آیا به یاد نمى آورى روزى را که من و تو در یک جنگ (همراه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)) بودیم، جُنب شدیم، ولى آب براى غسل پیدا نکردیم، تو نماز نخواندى، امّا من خودم را در خاک غلطاندم و نماز خواندم (پس از آنکه خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)رسیدیم و ماجرا را گفتیم) پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: کافى است (در صورت نیافتن آب) دستانت را بر زمین بزنى و پس از آنکه آن را فوت کردى، با دو دست، صورت و (پشت) دو کف دستت را مسح کنى.عمر (پس از شنیدن سخن عمّار، گویا همچنان بر نظر خود اصرار داشته باشد) گفت: اى عمّار! از خدا بترس (و این سخن را مگو).عمّار گفت: اگر بخواهى من این حدیث را نقل نمى کنم (... فقال عمر: إتّق الله یا عمّار! قال: إن شئت لم اُحدّث به).
صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۹۳، ح ۷۰۶ باب التیمّم
مگر پیامبر نفرموده ایست از حق که حضرت علی است پیروی کنید؟با این وجود آیا می‌شود حق را رها کرد و به دنبال چیز دیگر رفت

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=۵۰۵۴#۸

موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت