سلام
فرق بین عرش و کرسی چیست؟
با سلام دوست گرامی
کلمه «عرش» بیش از بیست بار در قرآن تکرار شده است، حال آنکه ذکر «کرسى» جز یک بار نیامده است، در آیه ۲۵۵ سوره بقره عرش و کرسى دو چیزند یا یک چیز؟ حشویه از اهل حدیث برآنند که «عرش» تخت پادشاهى خداى تعالى است که او چهار زانو به آن نشسته است و «کرسى» دکّه یا سکوئى است در جلو عرش که جایگاه قدم خداى تعالى است که بر اثر سنگینى خدا همچون زین آهنین به صدا درمىآید. آنان در این باره احادیثى را نقل مىکنند که بىهیچ تحقیق و تعمیق به ظواهر آنها اعتماد کردهاند. اما محققان و صاحبنظران، بر این روایات که با خود آدمى و مسلمات شریعت مخالفت دارد، خط بطلان کشیدهاند و عرش و کرسى را به علم و قدرت تفسیر کردهاند، به مناسبتهاى آشکارى که در همین آیات است و به استناد شواهدى از لغت و آثار پیشینیان: آنچه از مفاد آیات و روایات صحیح به دست مىآید، عر ش و کرسى تعبیرى است از معنى واحد و آن قدرت قاهره خداى متعال و علم گسترده اوست که بر همه چیز احاطه دارد. جز اینکه «کرسى» تعبیرى است به خصوص از ملک و سلطنت خداى تعالى و «عرش» تعبیرى است از تدبیر او نسبت به تمامى شؤون آفریدگان. بنابر این، «کرسى» کرسى ملک و «عرش» عرش تدبیر است و هر دو اشاره دارد به گستردگى علم و عظمت قدرت خداى تعالى، چه لازمه قدرت گسترده و علم فراگیر، ملکى است به وسعت آسمانها و زمین و تدبیرى که تمامى عالم هستى را در بر گیرد. ابن فارس مىگوید: «الکرسى» از ریشه عربى است و دلالت دارد بر نهادن چیزى روى چیزى و جمع اشیائى بر روى یکدیگر. «الکراسه» مشتق از «الکرسى» است و نام مجموعه اوراقى است که بر روى هم جمع آمده است (دفتر) کرسى بهمعنى اصل و پى ساختمان نیز هست به علت ضخامت آن. کرسى منسوب است به «کرس الملک» چیزى که بر آن تکیه مىکنند (تخت) همان گونه که «دهرى» به ضم دال، منسوب است به «دهر» به همین جهت دانشمندان را «الکراسى» نامند از آنجا که مرجع امتند و عماد آنان. همان گونه که قطرب گفته است: تحف بها بیض الوجوه و عصبة کواسى بالاحداث حین تنوب که از کواسى دانشمندان آگاه به امور را اراده کرده است. و نیز گفته شده است: «خیر الحیوان الأناسى و خیر الأناسى الکراسى» بهترین جنبندگان انسانها هستند و بهترین انسانها دانشمندانند. به سخن دیگر، خردمندانى که به شؤون تدبیر آگاهى دارند. وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما (بقره، ۲۵۵) ملک و سلطنت او آسمانها و زمین را در بر گرفته است و نگاهدارى آن دو بر او گران نیست. به سخن دیگر ملک و سلطنت او تمامى اطراف و اکناف عالم هستى را در برگرفته است بدون آنکه از اداره شؤون آنها ناتوان باشد، اداره آن به بهترین نظام، تا ابد و براى همیشه. این تعبیر: (لا یؤده حفظهما) که بدان معنى است حفظ آسمانها و زمین بر او گران نیست، به وضوح بر اراده ملک و سلطنت کسى دلالت دارد که با لذّات تمام عالم هستى را فرا گرفته است و کسانى مانند ابن عباس و مجاهد که «کرسى» را به «علم» تعبیر کردهاند، همین معنى را در نظر داشتهاند، زیرا ملک و سلطنت او ناشى از علم اوست که به همه چیز احاطه دارد و از آن به عرش نیز تعبیر شده است، چه لازمه تدبیر حکیمانه، علم و احاطه به همه امور و مزایاى آن است. آیات ذیل مؤید این نظر است: إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ (یونس، ۳) بىشک پروردگار شما خداست، خدائى که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید. سپس بر کرسى ملک استیلاء یافت تا تدبیر امر کند. إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ، أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ (اعراف، ۵۴) بىشک پروردگار شما خداست، خدائى که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید. سپس بر کرسى ملک استیلاء یافت. پرده تاریک شب را بر روز مىپوشد که با شتاب آنرا مىجوید و مهر و ماه و ستارگان فرمانبردار فرمان اویند. بدانید او است آفرینش و فرمان. در آیه اول مىبینیم که «تدبیر» مترتب است بر استواء و استیلاى بر عرش تا به معنى استیلاى به عرش تدبیر باشد و آیه دوم همین مطلب را توضیح مىدهد که مىگوید: آفرینش و فرمان از آن اوست و «خلق» یا آفرینش در وهله اول، تعبیر است از «خلق» و آفرینش آسمانها و زمین و «امر» عبارت است از اداره شؤون آسمانها و زمین و حفاظت آنها از فساد و بىنظمى. همین تعبیر در آیه دوم از سوره رعد آمده است که مىگوید: ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ... یُدَبِّرُ الْأَمْرَ و در آیه ۵۹ سوره فرقان که گفته است: ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً و هم در آیه ۵ سوره سجده ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ... یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ و بر همین اساس است آیه ۵ از سوره حدید و آیه ۱۵ از سوره غافر و آیه ۸ از سوره طه و آیاتى دیگر از این قبیل. در سوره الحاقه است: فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَةً فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ واهِیَةٌ وَ الْمَلَکُ عَلى أَرْجائِها وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ. یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْکُمْ خافِیَةٌ (۱۳- ۱۸) آنگاه که یک دمیدن در «صور» دمیده شود، زمین و کوهها جابهجا گردند و به یکباره درهم کوبیده شوند. پس در آن روز، رستاخیز به پا گردد. شکاف در آسمان درافتد که آن روز، آسمان سست باشد و فرشتگان بر کنارههاى آن باشند و در آن روز هشت فرشته عرش پروردگارت را بر زبر خود بردارند. در آن روز شما را عرضه نمایند. هیچ کار پنهان از شما پنهان نماند. «عرش» در این آیه، عرش تدبیر و اداره شؤون ملک در روزى است که ملکى جز ملک و سلطنت او نیست. همان گونه که در آیه دیگر است: کَلَّا إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا. وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا (فجر، ۲۲) نه چنین است آنگاه که زمین درهم کوفته شود، کوفتنى پس از کوفتن و پروردگار تو با فرشتگان صف کشیده بیاید. و نیز در این آیه: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ. (غافر، ۱۶) امروز ملک و سلطنت از آن کیست؟ از آن خداى یگانه قهار است. آیت الله معرفت، آموزش علوم قرآن ترجمه التمهید فى علوم القرآن، ص: ۱۶۱ مو فق باشید گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی ولی عصر (ع)
|