درباره ما

با سلام وخدا قوت حضرت آدم با حوا ازدواج می کنند از آنان فرزندانی به وجود می آید فرزندان آنها با چه کسانی ازدواج می کنند آیا خواهر وبرادر باهم ازدواج می کنند؟
کد سؤال: ۲۰۷۱۲نبوت »حضرت آدم (علیه السلام)
تعداد بازدید: ۲۷
با سلام وخدا قوت حضرت آدم با حوا ازدواج می کنند از آنان فرزندانی به وجود می آید فرزندان آنها با چه کسانی ازدواج می کنند آیا خواهر وبرادر باهم ازدواج می کنند؟

با سلام

دوست گرامی
در مورد گسترش نسل حضرت آدم ۲نظریه عمده وجود دارد:
نظریه اول این است که اولاد آدم هر چند خواهر وبرادر بودند اما از آنجا که حرمت این نوع ازدواج تشریع نشده بود لذا در آن زمان اشکالی نداشت
نظریه دوم این است که اولاد آدم، با دوملک از بهشت که به زمین آمدند ازدواج کردند وبعد از آن، فرزندانی متولد شدند که از طریق ازدواج پسر عموودخترعمو این نسل گسترش یافت.
پاسخ تفصیلی :
نظریه اول :
گسترش نسل بشر به خاطر ازدواج اولاد حضرت آدم باهم بوده است ؛ زیرا در آن زمان هنوز حرمت ازدواج با محارم تشریع نشده بود .
طبق این نظریه، از آنجاکه حکم وتشریع الهی به دست خداوند می باشد بنابراین منعی ندارد که خدا درمقطعی بنا بر مصلحتی حکمی را جعل کند و در زمانهای بعد آن را تغییر دهد، زیرا که تشریع حکم در دست خدا می باشد .
در تفسیر نمونه درذیل آیه ۱ سوره نساء به نکاتی در موردگسترش نسل آدم اشاره می کند :
یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَ‏ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً
اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسى که همه شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت. و از خدایى بپرهیزید که (همگى به عظمت او معترفید؛ و) هنگامى که چیزى از یکدیگر مى‏خواهید، نام او را مى‏برید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست.
آیه ۱ سوره نساء
درتفسیر نمونه آمده است:
این موضوع در احادیث متعددى نیز وارد شده است و زیاد هم جاى تعجب نیست چه اینکه طبق استدلالى که در بعضى از احادیث از ائمه اهل بیت نقل شد از این ازدواج‏ها مباح بوده زیرا هنوز حکم تحریم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود، بدیهى است ممنوعیت یک کار، بسته به این است که از طرف خداوند تحریم شده باشد چه مانعى دارد که ضرورت‏ها و مصالحى ایجاب کند که در پاره‏اى از زمان‏ها مطلبى جائز باشد و بعدا تحریم گردد.
ولى در احادیث دیگرى تصریح شده که فرزندان آدم هرگز با هم ازدواج نکرده‏اند و شدیدا به کسانى که معتقد به ازدواج آنها با یکدیگرند حمله شده است.
تفسیر نمونه، ج‏۳، ص: ۲۴۷
اضافه بر این شاهد تفسیری، روایتی هم موجود است که اولاد آدم با هم ازدواج کرده اند وبعد حکم تحریم نکاح خواهر وبرادر آمده است .
قرب الإسناد ابْنُ عِیسَى عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ النَّاسِ کَیْفَ تَنَاسَلُوا مِنْ آدَمَ ع فَقَالَ حَمَلَتْ حَوَّاءُ هَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ ثُمَّ حَمَلَتْ فِی الْبَطْنِ الثَّانِی قَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ فَزَوَّجَ هَابِیلَ الَّتِی مَعَ قَابِیلَ وَ تَزَوَّجَ قَابِیلُ الَّتِی مَعَ هَابِیلَ ثُمَّ حَدَثَ التَّحْرِیمُ بَعْدَ ذَلِکَ‏
از امام رضا علیه السلام روایت شده است که انسان چگونه از نسل آدم تولید نسل کرد ؟ امام رضا علیه السلام فرمودند : حواء در یک حمل، هابیل وخواهرش ودرحمل دیگر قابیل وخواهر دیگر متولد شدند. وبعد هابیل باحمل همراه قابیل وقابیل با حمل همراه هابیل ازدواج کرد وبعد از آن حکم تحریم ازدواج خواهر وبرادر تشریع شد .

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏۱۱ ؛ ص۲۲۶
بنابراین طبق این نظر معیار در حرمت وحلیت ازدواج با محارم، مثل بسیاری از موارد دیگر براساس تشریع الهی می باشد ؛ اگرچه در تعالیم انبیاء بعد، از قبیح ترین کارها می باشد ولی در آن زمان هنوز حرمتی برای آن قرارداده نشده بود ومعیار درحلال وحرام بودن عملی حکم الهی است و در آن زمان حکم حرمت وجودنداشته است.
اما این نظریه دارای اشکالاتی می‌باشد :
۱. وجود روایات معارض ومخالف این نظریه که در آن ضمن منزه دانستن خداوند از این سنت، این ازدواج رابه شدت تقبیح می کند
أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ دَاوُدَ الْیَعْقُوبِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُقَاتِلٍ عَمَّنْ سَمِعَ زُرَارَةَ یَقُولُ‏ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ آدَمَ کَیْفَ کَانَ وَ عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ فَإِنَّ أُنَاساً عِنْدَنَا یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَ بَنَاتِهِ بِبَنِیهِ وَ أَنَّ هَذَا الْخَلْقَ کُلَّهُ أَصْلُهُ مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ صَفْوَةَ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَى الْحَلَالِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنْتُ أَنَّ بَعْضَ الْبَهَائِمِ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُخْتُهُ فَلَمَّا نَزَا عَلَیْهَا وَ نَزَلَ کُشِفَ لَهُ عَنْهَا فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهَا أُخْتُهُ أَخْرَجَ غُرْمُولَهُ ثُمَّ قَبَضَ عَلَیْهِ بِأَسْنَانِهِ حَتَّى قَطَعَهُ فَخَرَّ مَیِّتاً وَ آخَرَ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُمُّهُ فَفَعَلَ هَذَا بِعَیْنِهِ فَکَیْفَ الْإِنْسَانُ فِی إِنْسِیَّتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عِلْمِهِ غَیْرَ أَنَّ جِیلًا مِنْ هَذَا الْخَلْقِ الَّذِی تَرَوْنَ رَغِبُوا عَنْ عِلْمِ أَهْلِ بُیُوتَاتِ أَنْبِیَائِهِمْ وَ أَخَذُوا مِنْ حَیْثُ لَمْ یُؤْمَرُوا بِأَخْذِهِ فَصَارُوا إِلَى مَا قَدْ تَرَوْنَ مِنَ الضَّلَالِ وَ الْجَهْلِ بِالْعِلْمِ کَیْفَ کَانَتِ الْأَشْیَاءُ الْمَاضِیَةُ مِنْ بَدْءِ أَنْ خَلَقَ اللَّهُ مَا خَلَقَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ أَبَداً ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَى عَلَى اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَى فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ وَ هَذَا نَحْنُ قَدْ نَرَى مِنْهَا هَذِهِ الْکُتُبَ الْأَرْبَعَةَ الْمَشْهُورَةَ فِی هَذَا الْعَالَمِ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَنِ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ عَلَى رُسُلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ مِنْهَا التَّوْرَاةُ عَلَى مُوسَى ع وَ الزَّبُورُ عَلَى دَاوُدَ ع وَ الْإِنْجِیلُ عَلَى عِیسَى ع وَ الْقُرْآنُ عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ عَلَى النَّبِیِّینَ ع وَ لَیْسَ فِیهَا تَحْلِیلُ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ حَقّاً أَقُولُ مَا أَرَادَ مَنْ یَقُولُ هَذَا وَ شِبْهَهُ إِلَّا تَقْوِیَةَ حُجَجِ الْمَجُوسِ فَمَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّه‏ .
محمّد بن حسن بن احمد بن ولید رضى اللَّه عنه مى‏گوید: احمد بن ادریس و محمّد بن یحیى عطّار جمیعا نقل کرده و گفته‏اند: محمّد بن احمد بن یحیى بن عمران اشعرى از احمد بن حسن بن على بن فضّال، از احمد بن ابراهیم بن عمّار از ابن نویه از زراره حکایت کرده که وى گفت: از حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام راجع به کیفیّت پیدایش نسل و تکثیر ذریّه جناب آدم علیه السّلام سؤال شد، سائل عرضه داشت: گروهى از مردم‏معتقدند خداوند تبارک و تعالى به حضرت آدم علیه السّلام وحى نمود که دخترانش را به ازدواج پسران خود درآورد و بدین ترتیب نسل ایشان تکثیر شد لذا تمام انسانها در اصل از خواهر و برادر مى‏باشند، آیا این اعتقاد صحیح است؟
حضرت فرمودند: خداوند منزّه است از این عقیده، آنان که اعتقادشان این است در واقع معتقدند که خداوند عزّ و جلّ خلقت و آفرینش احباب و انبیاء و سفراء و حجج و مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام اختیار نموده و قدرت نداشت که آنها را از حلال ایجاد نماید در حالى که عهد و پیمان بسته که خلق را از راه حلال ایجاد نموده و ایشان را پاک و پاکیزه و طیّب و منزّه از هر آلودگى بیافریند. به خدا سوگند برایم نقل کردند که یکى از چهارپایان اشتباها باخواهرش نزیکی و بعد از آن که عمل پایان یافت و معلوم شد که آن ماده خواهرش بوده آلت خود را بیرون آورد و سپس با دندانهایش آن را گرفت و کند و بعد افتاد و مرد.
علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۱۹ ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع - قم، چاپ: اول، ۱۳۸۵ش / ۱۹۶۶
بنابراین آنچه که به این حد ازسوی انبیاء ناپسند بوده است وحتی حیوانات هم از آن کراهت دارند وامام معصوم خدا را از آن سنت بری می داند چطوردرشأن یک انبیاء الهی می باشد که با محارم ازدواج کنند
۲.ایراد دیگر به قول دوم این است که طبق برخی روایات، حکم حرمت ازدواج محارم، مدتها قبل خلقت آدم تشریع شده بود واز سوی دیگر، این قول مخالف قول جمیع فقها است .
ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَى عَلَى اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَى فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ.
سپس حضرت فرمودند: واى بر این گروهى که چنین اعتقادی دارند است و گفتار مزبور را مى‏گویند، چقدر اینها بى‏خبرند از آنچه را که فقهاء حجاز و عراق با هم در آن متفق بوده و اختلافى ندارند، خداوند تبارک و تعالى دو هزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السّلام به قلم امر فرمود و آن بر لوح محفوظ جارى شد و حکم تحریم خواهران بر برادران و محرّمات دیگر را تا روز قیامت ثبت و ضبط نمود.
علل الشرائع / ج‏۱ / ۲۰ / ۱۷ باب علة کیفیة بدء النسل ..... ص : ۱۷
چطور می شود حضرت آدم اولادش را مخالف سنت ثابت الهی که سابقه ای به اندازه ۲۰۰۰سال قبل از خلقت آدم دارد وهیچ کدام ازفقها تاکنون چنین نظری نداده اند ، را انجام دهد .
۳. بامطالعه برخی ازروایات به این نتیجه می رسیم احتمال تقیه در آن دسته از روایات که درآن به ازدواج خواهر وبرادر دراولاد آدم اشاره شده است ،زیاد است .مرحوم مجلسی درکتاب بحار بعد از ذکر دو روایت که در آن به ازدواج فرزندان حضرت ادم بایکدیگر اشاره دارد به همین مسأله اشاره می فرماید .
سَهْمُهُ عَلَیْهَا قَالَ فَرَضِیَا بِذَلِکَ فَاقْتَرَعَا قَالَ فَخَرَجَ سَهْمُ هَابِیلَ عَلَى لَوْزَا أُخْتِ قَابِیلَ وَ خَرَجَ سَهْمُ قَابِیلَ عَلَى إِقْلِیمَا أُخْتِ هَابِیلَ قَالَ فَزَوَّجَهُمَا عَلَى مَا خَرَجَ لَهُمَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ حَرَّمَ اللَّهُ نِکَاحَ الْأَخَوَاتِ بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ فَقَالَ لَهُ الْقُرَشِیُّ فَأَوْلَدَاهُمَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ الْقُرَشِیُّ فَهَذَا فِعْلُ الْمَجُوسِ الْیَوْمَ قَالَ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِنَّ الْمَجُوسَ إِنَّمَا فَعَلُوا ذَلِکَ بَعْدَ التَّحْرِیمِ مِنَ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع لَا تُنْکِرْ هَذَا أَ لَیْسَ اللَّهُ قَدْ خَلَقَ زَوْجَةَ آدَمَ مِنْهُ ثُمَّ أَحَلَّهَا لَهُ فَکَانَ ذَلِکَ شَرِیعَةً مِنْ شَرَائِعِهِمْ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ التَّحْرِیمَ بَعْدَ ذَلِکَ‏ .
از أبو حمزه ثمالى نقل است که گفت: از امام سجّاد علیه السّلام شنیدم که مردى از قریش را حدیث مى‏کرد و مى‏گفت: وقتى خداوند توبه آدم علیه السّلام را پذیرفت او با حوّا نزدیکى نمود و از زمان خلقت او و حوّا جز در زمین با او نزدیکى نکرده بود و این واقعه پس از پذیرش توبه از جانب خداوند بود و حضرت آدم، خانه خدا و اطراف آن را تعظیم مى‏داشت، و هر گاه قصد نزدیکى داشت هر دو از حرم خارج شده و در بیرون از حدّ حرم‏عمل نزدیکى را انجام مى‏داد، سپس هر دو غسل مى‏کردند، و این به جهت احترام به حرم بود، سپس به حیاط حرم بازمى‏گشت.
بارى از حوّا بیست پسر و بیست دختر متولّد شد، و در هر شکم یک پسر و یک دختر برایش تولّد مى‏یافت، و اوّلین فرزند او «هابیل» همراه با یک دختر بنام «اقلیما» بود، و در زایمان دوم: «قابیل» با دخترى بنام «لوزا»، و لوزا زیباترین دختر او بود.
زمانى که آنان به بلوغ رسیدند از ترس فتنه و گرفتارى حضرت آدم همه را فراخوانده و به هابیل پیشنهاد ازدواج با لوزا و قابیل با اقلیما را داد.
قابیل گفت: از این تصمیم راضى نیستم، آیا خواهر زشت هابیل را به من، و خواهر زیباى مرا به هابیل تزویج مى‏کنى؟!.
حضرت آدم علیه السّلام فرمود: پس میانتان قرعه مى‏اندازم، لوزا و اقلیما سهم هر کدامتان که شد او را با همان تزویج مى‏کنم.هر دو بدان راضى شدند، پس میانشان قرعه انداخت.
پس بر همان رأى اوّل سهم هابیل؛ لوزا خواهر قابیل شد و سهم قابیل اقلیما خواهر هابیل گردید، پس بر اساس همان قرعه آنان را نزد خداوند به زوجیّت هم درآورد.و پس از آن خداوند ازدواج با خواهر را ممنوع و حرام فرمود.
مرد قرشى از امام علیه السّلام پرسید: آیا از آن دو صاحب فرزند هم شدند؟ فرمود: آرى، پرسید: این عمل (ازدواج با خواهر) که امروز رفتار مردم مجوس است!.
حضرت فرمود: مردم مجوس پس از تحریم الهى این عمل را انجام دادند.
بعد به او فرمود: منکر این مطلب مباش، هر آینه این قوانینى است که قبلًا جارى شده، مگر خداوند حوّا را از آدم نیافرید و بعد او را به تزویج آدم درآورد، این نیز یک قانون از قوانین آنان بود، و پس از آن خداوند آن عمل را تحریم فرمود.
طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) -ج‏۲ ؛ ص۳۱۴ مشهد، چاپ: اول، ۱۴۰۳ ق
قرب الإسناد ابْنُ عِیسَى عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ النَّاسِ کَیْفَ تَنَاسَلُوا مِنْ آدَمَ ع فَقَالَ حَمَلَتْ حَوَّاءُ هَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ ثُمَّ حَمَلَتْ فِی الْبَطْنِ الثَّانِی قَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ فَزَوَّجَ هَابِیلَ الَّتِی مَعَ قَابِیلَ وَ تَزَوَّجَ قَابِیلُ الَّتِی مَعَ هَابِیلَ ثُمَّ حَدَثَ التَّحْرِیمُ بَعْدَ ذَلِکَ‏
ازامام رضاعلیه السلام روایت شده است که انسان چگونه از نسل ادم تولید نسل کرد ؟ امام رضا علیه السلام فرمودند : حواء در یک حمل، هابیل وخواهرش ودرحمل دیگر قابیل وخواهر دیگر متولد شدند وبعد هابیل باحمل همراه قابیل وقابیل با حمل همراه هابیل ازدواج کرد وبعد از آن حکم تحریم ازدواج خواهر وبرادر تشریع شد .
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏۱۱ ؛ ص۲۲۶
مرحوم مجلسی بعد از ذکر دو روایت می فرماید :
هذان الخبران محمولان على التقیة لاشتهار ذلک بین العامة
مرحوم مجلسی می فرمایند این دوروایت به دلیل شهرت زیادی که دربین اهل سنت دارند ، حمل برتقیه می شود .
نظریه دوم:
ازدواج در نسل اول اولاد آدم بین دوفرزند از آدم یعنی شیث ویافث باملائکه الهی که به زمین آمدند وبه صورت بشری بوده اند انجام شده است.
با توجه به نقاط ضعف نظریه قبل وتاییدات این نظریه، قول قوی نیز این نظریه می‌باشد . روایتی درادامه خواهد آمد که چونگی گسترش نسل را از فرزندان آدم بیان می‌کند .
۲ أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ دَاوُدَ الْیَعْقُوبِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُقَاتِلٍ عَمَّنْ سَمِعَ زُرَارَةَ یَقُولُ‏ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ آدَمَ کَیْفَ کَانَ وَ عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ فَإِنَّ أُنَاساً عِنْدَنَا یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَ بَنَاتِهِ بِبَنِیهِ وَ أَنَّ هَذَا الْخَلْقَ کُلَّهُ أَصْلُهُ مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً
علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۱۹
یَقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ صَفْوَةَ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَى الْحَلَالِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنْتُ أَنَّ بَعْضَ الْبَهَائِمِ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُخْتُهُ فَلَمَّا نَزَا عَلَیْهَا وَ نَزَلَ کُشِفَ لَهُ عَنْهَا فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهَا أُخْتُهُ أَخْرَجَ غُرْمُولَهُ ثُمَّ قَبَضَ عَلَیْهِ بِأَسْنَانِهِ حَتَّى قَطَعَهُ فَخَرَّ مَیِّتاً وَ آخَرَ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُمُّهُ فَفَعَلَ هَذَا بِعَیْنِهِ فَکَیْفَ الْإِنْسَانُ فِی إِنْسِیَّتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عِلْمِهِ غَیْرَ أَنَّ جِیلًا مِنْ هَذَا الْخَلْقِ الَّذِی تَرَوْنَ رَغِبُوا عَنْ عِلْمِ أَهْلِ بُیُوتَاتِ أَنْبِیَائِهِمْ وَ أَخَذُوا مِنْ حَیْثُ لَمْ یُؤْمَرُوا بِأَخْذِهِ فَصَارُوا إِلَى مَا قَدْ تَرَوْنَ مِنَ الضَّلَالِ وَ الْجَهْلِ بِالْعِلْمِ کَیْفَ کَانَتِ الْأَشْیَاءُ الْمَاضِیَةُ مِنْ بَدْءِ أَنْ خَلَقَ اللَّهُ مَا خَلَقَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ أَبَداً ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَى عَلَى اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَى فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ مَعَ مَا حُرِّمَ وَ هَذَا نَحْنُ قَدْ نَرَى مِنْهَا هَذِهِ الْکُتُبَ الْأَرْبَعَةَ الْمَشْهُورَةَ فِی هَذَا الْعَالَمِ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَنِ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ عَلَى رُسُلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ مِنْهَا التَّوْرَاةُ عَلَى مُوسَى ع وَ الزَّبُورُ عَلَى دَاوُدَ ع وَ الْإِنْجِیلُ عَلَى عِیسَى ع وَ الْقُرْآنُ عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ عَلَى النَّبِیِّینَ ع وَ لَیْسَ فِیهَا تَحْلِیلُ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ حَقّاً أَقُولُ مَا أَرَادَ مَنْ یَقُولُ هَذَا وَ شِبْهَهُ إِلَّا تَقْوِیَةَ حُجَجِ الْمَجُوسِ فَمَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ثُمَّ أَنْشَأَ یُحَدِّثُنَا کَیْفَ کَانَ بَدْءُ النَّسْلِ مِنْ آدَمَ وَ کَیْفَ کَانَ بَدْءُ النَّسْلِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ فَقَالَ إِنَّ آدَمَ ع وُلِدَ لَهُ سَبْعُونَ بَطْناً فِی کُلِّ بَطْنٍ غُلَامٌ وَ جَارِیَةٌ إِلَى أَنْ قُتِلَ هَابِیلُ فَلَمَّا قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیلَ جَزِعَ آدَمُ عَلَى هَابِیلَ جَزَعاً قَطَعَهُ عَنْ إِتْیَانِ النِّسَاءِ فَبَقِیَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَغْشَى‏ حَوَّاءَ خَمْسَمِائَةِ عَامٍ ثُمَّ تَخَلَّى مَا بِهِ مِنَ الْجَزَعِ عَلَیْهِ فَغَشِیَ حَوَّاءَ فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ شَیْثاً وَحْدَهُ لَیْسَ مَعَهُ ثَانٍ وَ اسْمُ شَیْثٍ هِبَةُ اللَّهِ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ أُوصِیَ إِلَیْهِ مِنَ‏الْآدَمِیِّینَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ وُلِدَ لَهُ مِنْ بَعْدِ شَیْثٍ یَافِثُ لَیْسَ مَعَهُ ثَانٍ فَلَمَّا أَدْرَکَا وَ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُبْلِغَ بِالنَّسْلِ مَا تَرَوْنَ وَ أَنْ یَکُونَ مَا قَدْ جَرَى بِهِ الْقَلَمُ مِنْ تَحْرِیمِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ عَلَى الْإِخْوَةِ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ فِی یَوْمِ الْخَمِیسِ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ اسْمُهَا نَزْلَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ شَیْثٍ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ ثُمَّ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ مِنَ الْغَدِ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ اسْمُهَا مَنْزِلَةُ فَأَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى آدَمَ أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ یَافِثَ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ فَوُلِدَ لِشَیْثٍ غُلَامٌ وَ وُلِدَتْ لِیَافِثَ جَارِیَةٌ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ حِینَ أَدْرَکَا أَنْ یُزَوِّجَ بِنْتَ یَافِثَ مِنِ ابْنِ شَیْثٍ فَفَعَلَ فَوُلِدَ الصَّفْوَةُ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ مِنْ نَسْلِهِمَا وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ عَلَى مَا قَالُوا مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ.ابن بابویه، محمد بن على،
پدرم رحمة اللَّه علیه مى‏فرماید: محمّد بن یحیى عطّار از حسین بن حسن بن ابان، از محمّد بن اورمه، از نوفلى از على بن داود یعقوبى، از حسن بن مقاتل از کسى که از زراره شنید و او گفت:
از امام صادق علیه السّلام سؤال شد که پیدایش نسل از آدم علیه السّلام چگونه بود و نیز کیفیت تولید نسل از ذریّه حضرت آدم علیه السّلام به چه نحو صورت گرفته؟
سپس سائل گفت: دسته‏اى از مردم پیش ما هستند که مى‏گویند: خداوندعزّ و جلّ به آدم وحى فرمود که دخترانش را به نکاح پسران خود درآورد و این همه مخلوقات در اصل از ازدواج خواهران و برادران مى‏باشند آیا این سخن صحیح است یا نه؟
حضرت فرمودند: خدا منزّه و مبرّا از این گفتار است، کسى که این سخن را مى‏گوید در واقع قائل است به این که حقّ عزّ و جلّ برگزیدگان از مخلوقات و احباب و انبیاء و سفراء و مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام آفریده و قدرت نداشته که آنها را از حلال خلق کند با این که عهد و پیمان بسته و بر اساس آن، ملتزم شده که خلق را از راه حلال ایجاد نموده و ایشان را پاک و پاکیزه و طیّب و منزّه از هر آلودگى بیافریند، به خدا سوگند برایم نقل کردند که چهارپایى اشتباها روى خواهرش جست و بعد از آن که پایین آمد و معلوم شد که آن ماده خواهرش بوده آلت خود را بیرون آورد و سپس با دندانهایش آن را گرفت و فشرد تا قطع نمود و سپس افتاد و مرد و از چهارپاى دیگرى بمن خبر دادند که اشتباها با مادرش جمع شده و پس از معلوم شدن، آن حیوان نیز همان کرد که چهار پاى مذکور انجام داده بود و وقتى حیوانات چنین باشند انسان که واجد فضایل و علم و کمال است این طور نیست؟! منتهى همان طورى که استثناء در همه موارد هست در این جا نیز چنانچه مى‏بینى گروهى از مردم روى از علم و دانش تافته و به کارهایى که امر نشده‏اند پرداخته و با ارتکاب آنها به ضلالت و گمراهى کشیده مى‏شوند و با انجام اعمال شنیع و قبیح به انحطاط مى‏گرایند و این گونه از حرکات ناهنجار از بدو پیدایش مخلوقات تا الآن ادامه داشته و تا ابد خواهد بود سپس حضرت فرمودند:
واى بر این گروهى که اعتقادشان چنین است و معتقد به این قول هستند، ایشان چقدر بى‏خبرند از آنچه را که فقهاء حجاز و عراق با هم در آن اتفاق نظر دارند و اختلافى ندارند، خدای تبارک و تعالى دو هزار سال قبل از آفرینش آدم علیه السّلام به قلم امر فرمود و آن بر لوح محفوظ جارى شد و حکم تحریم خواهران بر برادران و محرّمات دیگر را تا روز قیامت ثبت و ضبط نمود.
ما مشاهده مى‏کنیم این کتب چهارگانه آسمانى مشهور در این عالم را که عبارت باشند از: تورات و انجیل و زبور و فرقان، خداوند متعال مطالب لوح محفوظ را در این کتب قرار داد و آنها را بر انبیاء و پیامبران- صلوات اللَّه علیهم اجمعین- نازل فرمود، تورات را بر موسى علیه السّلام و زبور را بر داود علیه السّلام و انجیل را بر عیسى علیه السّلام و قرآن را بر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و در هیچ یک از این کتب آنچه را که در لوح محفوظ حرام‏ است ،وجود ندارد .کسى که این گفتارو نظیر آن را بیان کرده صرفا قصدش تقویت حجج و براهین مجوس مى‏باشد، خداوند آنها رانابود کند .
سپس امام علیه السّلام پرداختند به بیان کیفیّت پیدایش نسل از جناب آدم علیه السّلام و تکثیرش از ذریّه آن حضرت و فرمودند: براى آدم هفتاد پشت متولّد شد که در هر پشت یک پسر و یک دختر بود تا وقتى که هابیل به دست قابیل کشته شد پس از وقوع این حادثه آدم سخت به جزع آمد و از فراغ هابیل بسیار گریست به طورى که تا پانصد سال توان نزدیکى نمودن با حوا را نداشت‏ و بعد از سپرى شدن این دوران با حوّا نزدیکی کرد، خداوند متعال بر خلاف هر بار تنها شیث را به او عنایت فرمود و با وى دوّمى نبود، اسم شیث هبة اللَّه بوده و اوّلین کسى مى‏باشد که در زمین به عنوان وصىّ تعیین گردید و بعد از شیث خداوند متعال تنها یافث را به وى عنایت نمود و با او نیز دوّمى نبود و وقتى هر دو به سن بلوغ و ادراک رسیدند و حقّ عزّ و جلّ اراده کرد با رعایت نمودن آنچه قلم بر صفحه لوح محفوظ ثبت و ضبط کرده و نکاح خواهر با برادر را حرام اعلام نموده، لذا بدین منظور روز پنجشنبه بعد از ظهر فرشته‏اى از بهشت به نام «نزله» به زمین فرو فرستاد و به جانب آدم امر فرمود که او را به تزویج شیث درآورد و آدم نیز چنین نمود سپس بعد از ظهر فرداى آن روز فرشته‏اى دیگر به نام «منزله» از بهشت به زمین فرستاد و به آدم فرمان داد او را به تزویج یافث درآورد و آدم اطاعت امر نمود از ازدواج شیث با حوریه، پسرى و از تزویج یافث با فرشته ، دخترى متولد شد و پس از به بلوغ رسیدن این پسر و دختر خدای تبارک و تعالى دستور داد دختر یافث با پسر شیث ازدواج کند و پس از این ازدواج انبیاء و سفراء از نسل این دو به عرصه وجود آمدند و باید به خدا پناه برد از آنچه که این افراد گفته اند و معتقدند که نسل انبیاء از تزویج خواهر و برادر بوده است .
علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۲۰ ابن بابویه، محمد بن على، - قم، چاپ: اول، ۱۳۸۵ش / ۱۹۶۶م.
در این روایت امام معصوم ضمن تکذیب و مخالفت بانظریه ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر و اشاره به مخالف بودن این ازدواج با سنت الهی، این عمل را عملی قبیح معرفی می‌کنند ومی‌فرماید: پدید آوردن خلق از حرام باسنت الهی درتضاد است بنابراین باید راهی برای ادامه نسل باشد و حضرت با اشاره به ازدواج دو فرزند شیث و یافث با فرشته‌گانی که به زمین آمدند و در قیافه بشر ظاهر شدند، آنرا آغاز خلقت بشر می‌شمارد می‌فرمایند .این نظریه واین بیان قول قوی دراین بحث می باشد وایرادات نظریه قبلی را ندارد.
البته روایات در این خصوص فراوان است که به همین اکتفا کردیم
البته احتمال دیگری را عده ای از افراد نقل کرده اند که احتمال ازدواج فرزندان آدم با فرزندان آدم از نسل های قبل حضرت آدم است
.قبل از حضرت آدم انسانها و موجودات دیگر وجود داشته اند و احتمال ازدواج اولاد حضرت آدم با آنها می باشد
در این خصوص روایاتی نقل شده است که وجود موجودات دیگر را در عوامل دیگر ثابت می‌کند:
أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ قَالَ یَا جَابِرُ تَأْوِیلُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَفْنَى هَذَا الْخَلْقَ وَ هَذَا الْعَالَمَ وَ سَکَنَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جَدَّدَ اللَّهُ عَالَماً غَیْرَ هَذَا الْعَالَمِ وَ جَدَّدَ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ خَلَقَ لَهُمْ أَرْضاً غَیْرَ هَذِهِ الْأَرْضِ تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً غَیْرَ هَذِهِ السَّمَاءِ تُظِلُّهُمْ لَعَلَّکَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ وَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ بَشَراً غَیْرَکُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ‏ أَلْفِ‏ عَالَمٍ‏ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِکَ الْآدَمِیِّین‏ .
پدرم «ره» گفت که حدیث کرد ما را سعد بن عبد اللَّه گفت که حدیث کرد ما را محمد بن عیسى از حسن بن محبوب از عمرو بن شمر از جابر بن یزید که گفت ازحضرت باقر علیه السلام سؤال کردم از قول خداى عز و جل‏ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ یعنى آیا پس ما بتنگ آمدیم و مانده شدیم بآفرینش اول بلکه ایشان در اشتباه و آشفتگى از آفریدن تازه‏اند و حضرت فرمود که اى جابر تأویل این آیه آنست که خداى عز و جل چون این خلق و این عالم را نیست و نابود گرداند و اهل بهشت را در بهشت و اهل دوزخ را در دوزخ ساکن کند عالمى را غیر از این عالم تازه خلق کند و خلقى را تازه بیافریند بى‏نرها و ماده‏ها که او را بپرستند و توحید او کنند و زمین را غیر از این زمین از براى ایشان بیافریند که ایشان را بردارد و آسمانى را غیر از این آسمان خلق کند که‏بر ایشان سایه افکند و شاید که تو چنان مى‏بینى که خدا عالمى مگر این یک عالم را نیافریده و چنان مى‏بینى که خدا آدمیانى را غیر از شما نیافریده بلى بخدا سوگند که خدا هزار هزار عالم و هزار هزار آدم را آفریده و تو در آخر این عالمها و این آدمهائى.
التوحید (للصدوق) ؛ ص۲۷۷ابن بابویه، محمد بن على، التوحید (للصدوق) - ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۳۹۸ق.
از این روایت شریف بدست می آید که انسانهایی قبل از انسانهای زمان آدم وجود داشته است واحتمال گسترش نسل بشر از طریق ازدواج با آنها بوده است که هنوز منقرض نشده بودند
شاهد قرآنی بر موجود بودن موجودات قبل از خلقت بشر، همان آیه‌ای‌می‌باشد که ملائکه به خداگفتند آیا موجودی را می خواهی خلق کنی که خونریز است ؟
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ‏ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ
سوره روم آیه ۳۰
(به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمین، جانشینى [نماینده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد و خونریزى کند؟! (زیرا موجودات زمینى دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‏آوریم، و تو را تقدیس مى‏کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مى‏دانم که شما نمى‏دانید.» (۳۰)
این احتمال از ظاهرآیه شریفه فهمیده می‌شود که قبل از آدم افرادی بودند که ملائکه از آن خبر دادند .
اما با دقت در این چند نظریه، نظر دوم با توجه به اینکه دارای ادله قوی و زیاد می‌باشد، تقویت می‌شود . و هیچ منعی نیز ندارد که خدا بخاطر ضرورت آنهم در اوائل تشکیل نسل انسان، حور العینی را برای ادامه نسل آدم بر زمین بفرستد همچنانکه بخاطر ضرورت، خداوند چند ملکی را برای تعلیم ابطال سحر بین مردم فرستاد همچنانکه در قرآن آمده است:
وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلىَ‏ مُلْکِ سُلَیْمَنَ وَ مَا کَفَرَ سُلَیْمَنُ وَ لَاکِنَّ الشَّیَطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلىَ الْمَلَکَینْ‏ِ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتىَ‏ یَقُولَا إِنَّمَا نحَْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینْ‏َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَ لَا یَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترََئهُ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى‏خواندند پیروى کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد ولى شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروى کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براى آشنایى با طرز ابطال آن، به مردم یاد مى‏دادند. و) به هیچ کس چیزى یاد نمى‏دادند، مگر اینکه از پیش به او مى‏گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند ولى هیچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زیان برسانند. آنها قسمتهایى را فرامى‏گرفتند که به آنان زیان مى‏رسانید و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند
بقره ۱۰۲
این دو فرشته هاوت و ماروت که جنسشان با آدم فرق دارد بخاطر ضرورت برای کمک به مردم به زمین آمده و ابطال سحر یا می‌دادند لذا منعی نیز وجود ندارد که حورالعین که جنسشان با آدم فرق دارد بخاطر ضرورت با فرزندان آدم ازدواج کنند تا نسل آدم که مسئله مهمی است ادامه پیدا کند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی ولی عصر (ع)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت