درباره ما

چرا خدا باعث شد که شخصیتی مثل یزید به دنیا بیاید؟
کد سؤال: ۲۰۶۶۷توحید و خداشناسی
تعداد بازدید: ۱۲۴
چرا خدا باعث شد که شخصیتی مثل یزید به دنیا بیاید؟

با سلام

دوست گرامی
درخصوص علم خدا به سرنوشت انسان نیز باید بگوییم علم خدا به معنی عدم اختیار داشتن انسان در تغییر سرنوشت خود نیست بلکه علم خدا به سرنوشت انسان به این معنی است که خدا می داند این انسان با اختیار خود به چه سرنوشتی گرفتار می شود. توضیح بیشتر اینکه: خدا هر شخصی را مختار آفریده و از پیش می داند که فلان شخص در فلان زمان چه کاری را با اختیار خود انجام خواهد داد. انسان از آن جهت که ذاتاً مختار آفریده شده است نمی تواند کار ارادی را بدون اختیار انجام دهد. لذا نمی توان وصف اختیاری بودن را از فعل ارادی او حذف نمود.علم پیشین خدا نیز به کار اختیاری او تعلّق گرفته است نه به کار او صرف نظر از اختیارش. بنابراین، در علم پیشین خدا، چیزی به نام «ابولهبِ کافر» وجود نداشت؛ لذا چنین چیزی نیز خلق نشده و آنچه در علم خدا وجود داشته و دارد « ابولهبِ مختاراً کافر» است «شمر مختارا ضالا » و« یزید مختارا کافرا ضالا»است لذا خدا هم «ابولهبِ به اختیار خود کافر» را آفریده است نه «ابولهبِ کافر» را.شمر به اختیار قاتل نه شمر قاتل آفرید.یزید به اختیار کافر و قاتل نه یزید کافر و قاتل آفرید بنابراین، از علم پیشین خدا نسبت به کار آینده ی انسان جبری لازم نمی آید. خدا می دانست که ابولهب به اختیارش کافر خواهد شد، لذا ابولهب طبق علم تغییر ناپذیر خدا، به اختیار خود کافر شد امّا علم خدا باعث مجبور شدن آن نشد؛ بلکه بر عکس چون در علم خدا ابولهب با اختیار خود کافر بود و پس حتماً باید ابولهب به اختیار خود کافر می شده است.
بنابراین علم خدا به سرنوشت با اختیار خود انسان تعلق گرفته است فرعون و یا یزید اگر گمراه شد بخاطر این است که مثل سایر انسانها دارای اختیار بودند و به جای قدم نهادن در راه بندگی، راه عصیان و گمراهی را پیش گرفتند خدا آنها را با اختیار خلق کرد اما آنها از این اختیار سوء استفاد کردندو راه کج را پیش گرفتند
خداوند انسان را آفرید تا او را عبادت کند و مشمول رحمت الهی واقع شود و به سعادت برسد. در این جا این سؤال پیش می آید که آیا امکان نداشت این لطف و رحمت به انسان برسد بدون آن که انسان اختیار داشته باشد و خدا را عبادت کند؟ مسلماً نه، چون در این صورت مانند بقیه چهارپایان و موجودات می شد. ولی خداوند با خلقت انسان و هدفی که از این خلقت در نظر گرفته بود، می‌خواست به انسان کرامت بخشد به او ارزش بدهد و او را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری بخشد. که در آیات به این امر اشاره شده است و معلوم است که اگر عبادت از روی اجبار باشد ارزشی ندارد، زیرا تسلیم بودن در برابر خدا به طور تکوینی نمی توانست مایه امتیاز و ارزش شود انچه مهم است این است که انسان از روی اختیار تسلیم خداوند شد. این گونه عبادت، پاداشش رحمت خاص الهی و رسیدن به نعمات مادی و معنوی ابدی است. لذا خداوند انسان را با خصوصیت اختیار آفرید و او را هدایت کرد. در خارج نیز پیامبران را فرستاد تا او را هدایت کنند و به پاداشهای الهی بشارت داده و از عذابهای او بترسانند و انسان را آزاد و مختار گذاشت تا راه خود را انتخاب کند یا شکرگزار نعمتهای الهی شود و یا ناسپاسی کند. و برای هریک از این انتخابها نیز عاقبتی را درنظر گرفت و انسانها را از آن آگاه کرد. اگر چند روزه کوتاه دنیا را در مسیر عبادت او گام بردارد، ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، از نعمتهای بهشتی برای همیشه برخوردار خواهد بود و اگر گناه کرد به اندازه گناه خود عذاب خواهد شد، نه بیشتر. و خداوند به اندازه مثقالی ظلم نمیکند. إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَ إِن تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَ یُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا(۴۰ نساء )
حالا خدا باید چکار می کرد، آیا به خاطر این که عدهای قدردانی نخواهند کرد باید سفرة جود و کرم خود را برچیند؟ آنها اگر خودشان نمی خواهند از نعمتها بهره ببرند و به خود ظلم می کنند به کرم منعم چه ربطی دارد؟! لذا امثال فرعون به خاطر سوء انتخاب از لطف الهی بهرهمند نشد آیا خدا مانع او شد؟! سوال دیگری را در این خصوص مطرح می کنیم: آیا در آفرینش انسانهای گنه کار و اهل عذاب لطف بود یا در نیافریدن آنها؟ مسلّماً اگر آفریده نمی شدند، به هیچ عنوان نمی توانستند از الطاف و نعمات الهی بهرهمند شوند، ولی حالا که آفریده شده اند چی؟ نکاتی را در مورد گنه کار (چه کسانی که گناه کم دارند چه آنها که گناه بزرگ مرتکب شدهاند) بیان می کنیم تا ببینیم راهی برای رسیدن به نعمات الهی باز است یا نه؟ و معلوم است که اگر راهی باز باشد در آفرینش او لطف بوده است.
۱. می توانست گناه نکند و به رحمت الهی برسد.
۲. می تواند بعد از گناه توبه کند و در مسیر رحمت الهی قرار گیرد. وَ مَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا(۱۱۰ نساء )«کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند سپس از خداوند طلب آمرزش کند خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت»
۳. اگر گناهانش کبیره نباشند خدا آنها را بدون توبه هم می بخشد (البته اگر شایستگی آن را داشته باشد) وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ عُدْوَانًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَ کَانَ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرًا(۳۰ نساء ) «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد میکنیم».
۴. برخی از گناهان در اثر انجام کارهای خوب از بین میرودإِلَّا الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ «همانا کارهای نیک کارهای بد را از بین میبرد».(۱۱هود)
۵.برخی از گناهان مانند سختیهای جان کندن و امثال آن، با مرگ یا عذابهای برزخ یا قیامت از بین می رود.
۶. بعضی از گناهان، در اثر شفاعت اولیاء الهی از بین می رود.
۷. خداوند متعال بدون توبه، هر گناهی غیر از شرک را می بخشد:
با این حساب آیا آفرینش انسانهای گنهکار با این همه راه که پیش رو دارند تا بتوانند به وسیله یکی از آنها، از نعمت های ابدی الهی بهرهمند شوند لطف است یا نیافریدن آنها؟ شاید خدا که از گنهکار بودن او آگاه بود می خواسته به یکی از این طریق او را به نعمت های ابدی خود برساند.
لذاخداوند که انسان را مختار آفرید برای این بود که می خواست او را کرامت بخشد و از طریق عبادت، انسان به رحمت و نعمت های الهی برسد. حالا اگر عده ای قدردانی نکردند و نخواستند از نعمت های الهی بهرهمند شوند مربوط به انتخاب خودشان است.
نکته دیگر در خصوص نطفه شمر ویا کسانی که از طریق زنان متولد می‌شوند اینطور نیست که آنها دیگر نمی‌توانند هدایت بشوند و همیشه دشمن اهل بیت هستند بلکه این زنازاده بودن در حقیقت یک زمینه برای گراهی و دشمنی با اهل بیت است نه اینکه جبرا او گمراه می‌شود بلکه در این افرادی مانند شمر زمینه برای گمراهی بیشتر است همچنانکه در غیر این مورد مانند تاثیر محیط و یا دوستان و یا خانواده نیز در گمراهی تاثیر دارند لذا زنا زاده بوده یک زمینه برای گمراهی است نه علیت تامه همچنانکه محیط بد زمینه گمراهی دارد خانواده غیر دینی زمینه گمراهی دارد ولی اینها همه اجبار نمی‌آورد بلکه نیاز به تلاش بیشتر هستند تا خود را از گمراهی نجات بدهند لذا شخصی که از زنا متولد شده است می‌توانند با مقداری تلاش خود را مومن حقیقتی کند و به درجه بالای معنویت برساند در ضمن اجر و ثواب اینها برای سعادت با تلاش افرادی که با نطفه پاک متولد شده‌اند فرق دارد لذا خدا در قبال این نوع تلاش برای سعادت اجری را می‌دهد که برای دیگر نمی‌دهد لذا عنایتی که خدا به این شخص می‌کند به دیگری شاید نکند

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقیقاتی ولی عصر (ع)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت