درباره ما |
کد سؤال: ۲۰۵۸۷ | عقاید شیعه و پاسخ به شبهات آن »تقیه احکام فقهی »ازدواج | تعداد بازدید: ۷۴ |
با سلام دوست گرامی ابتدا اصل روایت را اینجا به صورت بریده آمده ذکر میکنیم بعد در خصوص شبهه آنها پاسخ میدهیم مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: جَاءَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ مَا تَقُولُ فِی مُتْعَةِ النِّسَاءِ فَقَالَ ع أَحَلَّهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ فَهِیَ حَلَالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقَالَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مِثْلُکَ یَقُولُ هَذَا وَ قَدْ حَرَّمَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عُمَرُ فَقَالَ ع وَ إِنْ کَانَ فَعَلَ فَقَالَ إِنِّی أُعِیذُکَ أَنْ تُحِلَّ شَیْئاً قَدْ حَ رَّمَهُ عُمَرُ فَقَالَ ع فَأَنْتَ عَلَى قَوْلِ صَاحِبِکَ وَ أَنَا عَلَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَلُمَّ أُلَاعِنُکَ أَنَّ الْقَوْلَ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ الْبَاطِلَ مَا قَالَ صَاحِبُکَ قَالَ فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ فَقَالَ یَسُرُّکَ أَنَّ نِسَاءَکَ وَ بَنَاتِکَ وَ أَخَوَاتِکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ یُفْعَلْنَ فَأَعْرَضَ عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ عَنْ مَقَالَتِهِ حِینَ ذَکَرَ نِسَاءَهُ وَ بَنَاتِ عَمِّهِزراره بن اعین میگوید عبد الله بن عمر(از عامه)نزد امام باقر علیه السلام امد و گفت:در زمینه ی متعه ی زنان چه می گویی?امام باقر علیه السلام فرمودند:خدا آن را در کتابش و بر زبان نبیش حلال کرده است پس تا روز قیامت حلال است.ابن عمیر گفت:ابوجعفر!ایا مثل تویی چنین می گوید?در حالی که امیرالمومنین عمر آن را حرام کرده است.امام باقر علیه السلام فرمودند حتی اگر وی چنین کرده باشد.ابن عمیر گفت من تو را می ترسانم از اینکه چیزی را که عمر حرام کرده حلال کنی.امام باقر علیه السلام فرمودند:تو بر قول صاحب خویش(=عمر)باش و من بر قول رسول خدا صلی الله علیه و اله می مانم.و تو باید بدانی که قول(حق)آن چیزی است که رسول خدا صلی الله علیه و اله آن را فرموده است و باطل آن است که صاحب تو(=عمر) گفته است.پس عبد الله بن عمیر رو به امام کرده و گفت:پس ایا دوست داری که زنان و دختران و خواهران و دختر عموهایت هم این کار را انجام دهند?حضرت از او و سخنش روی برگرداند هنگامی که زنان و دختر عموهایش را یاد کرد. اگر در این روایت دقت شود امام قصدش از اعراض، تحریم متعه نبوده است چون ابتداء امام دلیل حلیت متعه را قران و سنت پیامبر ذکر میکند اما این مرد( که از اهل سنت بوده است) این را قبول نمیکند و میگوید عمر حرام کرده است در اینجا اما میگوید بیا اگر واقعا حق باشماست بیا مباهله کنیم که در اینجا این شخص از این مباهله و لعن فرار و به امام طعنه میزند که امام از این حرف او ناراحت میشود والا اگر حرام بود چرا امام در ابتداء حلیتش را ثابت میکند؟!! بلکه ناراحتی ایشان می تواند از این روی باشد که ابن عمیر به جای پرداختن به اصل مساله یک سوال بی ربط را مطرح می کند.در حدیث امده است که ابن عمیر می گوید ایا دوست داری که زنان و دخترانت و خواهرانت و دختر عموهایت متعه گنند?حضرت از او هنگامی که از زنان و دختر عموهایش یاد کرد.از سخن او اعراض میکند ابن عمیر می گوید ایا حاضری که همسرانت متعه کنند?معلوم است که هر کسی باشد ناراحت می شود زیرا متعه با زن شوهر دار حرام است و اگر واقعا این طور باشد که انها میگویند چرا ائمه مخالف با متعه کردن زنان بیوه هاشمی نبوده اند. شیخ طوسی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان به منصور صیقل فرموده اند با زنان هاشمی متعه کن: روی محمد بن علی بن محبوب عن أحمد بن أبی عبد الله البرقی عن ابن سنان عن منصور الصیقل عن أبی عبد الله ع قال تمتع بالهاشمیة. تهذیب الاحکام شیخ طوسی جلد ۷ صفحه ۲۷۱ انتشارات دارالکتب الاسلامیه سوال ما از کسانی که این اشکال را میکنند، این است که در فقه شما اجاره زن برای زنا حلال شمرده شده است همچنانکه سبط بن جوزى حنفى در کتاب الإیثار الإنصاف مىنویسد: همچنین در فقه آنها آمده است ازدواج با مادر حد ندارد آیا آنها قبول میکنند با مادرشان ازدواج کنند ن حزم اندلسى در کتاب " المحلّى " ج ۱۱ ص ۲۵۴ چنین مى گوید : در اینجا آیا آنها از این جریان ناراحت نمیشوند؟!! پس چطور به امام اشکال میگیرند که چرا از کار حلال نارحت شد؟!! شبیه این جریان در مناظره برای مومن طاق و ابوحنیفه نیز افتاد. ابو حنیفه از مؤمن طاق پرسید که نظر تو در باره صیغه (عقد موقت) چیست حلال است یا حرام؟ گفت: حلال است. گفت: پس چرا نمیگذارى زنانت براى تو کاسبى کنند صیغه بشوند. گفت: انسان بتمام کارها علاقمند نیست گرچه حلال باشد مردم هر کدام داراى مقام و منزلتى هستند که پیوسته میخواهند خود را بالاتر ببرند.مؤمن طاق پرسید از ابو حنیفه که تو در باره شراب چه میگوئى حلال است یا حرام؟ گفت: حلال است. گفت: پس چرا براى زنهایت دکان باز نمیکنى بنفع تو پیاله فروشى کنند. ابو حنیفه در جواب گفت: این یکى بآن که من گفتم ولى سؤال تو جاگیرتر بود. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۷، ص: ۴۱۱ اما اینکه اینها به شیعه در خصوص تقیه اشکال میگیرند اول تقیه را در کتب خود جواب بدهند بعد به شیعه اشکال بکنند که کار آنها دروغ است!! جهت اطلاع بیشتر به این آدرس رجوع کنید http://www.valiasr-aj.com/lib/taghey/taghey۰۲.htm#_Toc۲۲۹۳۰۴۸۱۵ موفق باشید گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقبقاتی ولی عصر (ع) |