درباره ما

آیا آیات ۱۹ محمد و ۴۳ توبه و ۱،۲ فتح با عصمت منافات دارد؟
کد سؤال: ۲۰۰۹۵امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »عصمت
قرآن و کتب آسمانی »شان نزول
تعداد بازدید: ۴۵
آیا آیات ۱۹ محمد و ۴۳ توبه و ۱،۲ فتح با عصمت منافات دارد؟

با سلام

دوست گرامی

عصمت انبیاء علیهم السلام‌ به استناد ادله ی عقلی و آیات قرآن کریم ثابت است.

دلیل عقلی:آنچه که زمینه ی تبعیت مردم از پیامبر الهی را فراهم می سازد، اعتماد به اوست.حال پیامبری که مردم را امر به فرامین الهی و نهی از معاصی الهی می کند و خود آنها را مرتکب می شود چگونه می توان به وی اعتماد کرد،پیامبری که می گوید نماز بخوانید و روزه بگیرید و به فقراء اطعام کنید ولی خود نماز نمی خواند ، روزه خواری می کند و به فقراء اهتمامی نمی ورزد چگونه می توان به وی اعتماد کرد، آیا این با غرض و هدف از بعثت که دعوت مردم به سوی توحید است، سازگاری دارد؟

ادله ی قرآنی: آیاتی که نافی عصمت است در معنا ومقصود گوینده باید بیشتر دقت نمود:

محمد۱۹:

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْوَئکمُ‏.

پس بدان که معبودى جز «اللَّه» نیست و براى گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را مى‏داند!

فتح ۱-۲:

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا

لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یهَْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا.

ما براى تو پیروزى آشکارى فراهم ساختیم! ...

تا خداوند گناهان گذشته و آینده‏اى را که به تو نسبت مى‏دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید.


اولا:خداوند در آیاتی دسترسی شیطان به انبیاء را مانع شده و آنان را از شرّ شیطان محفوظ میداند آن گونه که خداوند کلام ابلیس را چنین حکایت می کند:

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ(۸۲)

إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(۸۳)

گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (۸۲)

مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» (۸۳)

بنابراین عده ای از بندگان مخلص خداوند هستند که ابلیس و اتباعش دسترسی به آنان ندارد،

و روشن است که منشاء گناه و عصیان وساوس شیطانی است که و کسی که شیطان واتباعش به او دسترسی ندارد چگونه می تواند گناه کند.

ثانیا:غیر از این آیه آیاتی که اطاعت از فرامین رسول اکرم صلی الله علیه وآله‌ به نحو مطلق واجب می داند،دلالت دارد که ایشان از گناه و عصیان و خطائ معصوم بوده است و الا دستور به اطاعت پیامبر درهمه ی امور و هر گونه فرمانی(اطلاق امر به اطاعت)در صورت احتمال اشتباه و خطای معصوم با هدف از بعثت ناسازگار است چرا که در این صورت خداوند دستور به اطاعت کسی داده است که گاه اوقات امر به معصیت خداوند می کند.

آیه ای که دستور به پیروی از فرامین رسول اکرم صلی الله علیه وآله‌ داده است:

حشر۷:

وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ.

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است!

این آیه وآیات دیگر در قرآن کریم اطاعت مطلق از فرامین رسول اکرم صلی الله علیه وآله‌ را واجب کرده است که تنها با عصمت این بزرگواران از خطاء و عصیان سازگار است.

حال مراد از ذنب:

آیه ۴۳ توبه:

این آیه را نمی توان حمل بر خطاء یا عصیان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله‌ کرد چرا که پیامبر میدانست که این دسته از منافقان در جنگ تبوک شرکت نمی کنند و یا اگر شرکت کنند مشکلات را بیشتر خواهند کرد بنابراین به آنان اجازه داد و خداوند بلافاصله پیامبرش مورد عتاب قرار می دهد که چرا اجازه دادی تا چهره ی منافقان زود تر و بیش از پیش آشکار شود شاهد بر اینکه اگر پیامبر به آنان اذن نمی داد و آنان در جنگ خلل ایجاد می کردند آیات بعدی است:

لَوْ خَرَجُواْ فِیکمُ مَّا زَادُوکُمْ إِلَّا خَبَالًا وَ لَأَوْضَعُواْ خِلَالَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِیکمُ‏ْ سَمَّاعُونَ لهَُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظَّلِمِینَ(۴۷).

اگر آنها همراه شما (بسوى میدان جهاد) خارج مى‏شدند، جز اضطراب و تردید، چیزى بر شما نمى‏افزودند و بسرعت در بین شما به فتنه‏انگیزى (و ایجاد تفرقه و نفاق) مى‏پرداختند و در میان شما، افرادى (سست و ضعیف) هستند که به سخنان آنها کاملًا گوش فرامى‏دهند و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. (۴۷)

بنابراین اجازه ی پیامبر مکرم اسلام نه تنها اشتباه نبوده بلکه از نظر آینده نگری کار درستی تلقی می شده است چنانچه خداوند در آیه ۴۷ این امر را روشن می کند ولی از این جهت که چهره ی نفاق آنان دیر تر آشکار می شد، خداوند پیامبر را عتاب کرده که چرا اجازه داده ای که جهاد نکنند تا چهره ی منافقانه ی آنان زود تر آشکار شود.

بنابراین این ارتباطی به گناه و معصیت ندارد.

همچنین است سوره فتح و محمد که اگر چه عبارت ذنب به کار رفته است ولی این به معنای گناه نیست بلکه با توجه به آیات عصمت این ایات نیز حمل بر ترک اولی یا گناه به حسب انبیاء (چرا که از نظر مردم گناه یعنی عصیان و عمل به خلاف فرامین الهی ولی از نظر پیامبران الهی حتی لحظه ای غافل شدن از خداوند متعال یعنی گناه آنان در حالیکه در شرع وعرف این گناه به حساب نمی آید بنابراین گناه پیامبران با گناه افراد عادی بشر متفاوت است)می شود.

یا مراد از گناه پیامبر یعنی گناه پیامبر نزد مشرکان چرا که پیامبر از نظر مشرکان گناهکار بود که ۳۳۰ بت را در مکه کنار نهاده و آنان را به خدای واحد دعوت کرده است:

شاهد دیگر این تفسیر حدیثى است که از امام على ابن موسى الرضا ع آمده است که مامون هنگامى که از این آیه سؤال کرد امام در پاسخ فرمود:

" هیچ کس نزد مشرکان مکه گناهش سنگینتر از رسول اللَّه ص نبود، زیرا آنها ۳۳۰ بت مى‏پرستیدند، هنگامى که پیامبر ص آنها را به توحید دعوت کرد بسیار بر آنها گران آمد و گفتند: آیا او همه خدایان ما را تبدیل به یک خدا کرده؟ چیز عجیبى است ... ما هرگز چنین چیزى را از پدران خود نشنیده‏ایم این فقط یک دروغ بزرگ است.

اما هنگامى که خداوند مکه را براى پیامبرش (بعد از صلح حدیبیه) گشود خداوند فرمود اى محمد ص ما فتح مبینى را براى تو فراهم کردیم تا گناهان گذشته و آینده‏اى که نزد مشرکان عرب بخاطر دعوت به توحید داشته و دارى ببخشد، زیرا بعضى از مشرکان مکه تا آن روز ایمان آورده و بعضیها از مکه بیرون رفتند و ایمان نیاوردند، ولى قادر بر انکار توحید نبودند، و لذا گناه پیامبر در نظر آنها نیز بخاطر پیروزى بخشوده شد. هنگامى که مامون این سخن را شنید عرض کرد بارک اللَّه اى ابو الحسن

(نور الثقلین جلد ۵ صفحه ۵۶/نام کتاب: تفسیر نور الثقلین نویسنده: عروسى حویزى عبد على بن جمعه مذهب: شیعى ناشر: انتشارات اسماعیلیان مکان چاپ: قم سال چاپ: ۱۴۱۵ ق نوبت چاپ: چهارم تحقیق: سید هاشم رسولى محلاتى)

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت